كلمات كليدي : الفت، اتحاد، يكدلي، همدلي
نویسنده : مصطفي همداني
اتحاد به معنی توافق و وحدت نظر[1]، یکدلی و یکجهتی[2] است و الفت در اصطلاح به معنی التیام یافتن با هم[3] و اتفاق نظر در ادارهی زندگی.[4]
اتحاد از نظر منابع اسلامی بیشتر صبغهی جامعهشناختی دارد و در ارتباطات گروهی (چون قبایل و مذاهب اسلامی و کلیت جامعه اسلامی و ...) مورد نظر است. اما الفت از منظر روانشناسی اجتماعی به کنشهای روانی انسانها در تعامل با هم در محیط اجتماعی میپردازد و در حوزهای بین رشتهی روانشناسی و جامعهشناسی به روابط بین افراد در ارتباطات میان فردی (چون روابط دوستانه و خانوادگی و بین ارحام) میپردازد و روشن است که الفت به این معنی زیرساختی برای اتحاد است و این قرابت وثیق این دو مفهوم است.
اهمیت اتحاد و الفت
بسیاری از دستورات شرعیه اسلام، دربارهی ارتباطات اجتماعی یا عبادی – اجتماعی برای دستیابی به الفت بین مومنین مقرر شده است و در همین راستا علامه فیض کاشانی رضواناللهعلیه رسالهای به نام «الفتنامه» به رشتهی تحریر در آورده است و در آن رساله معتقد است اکثر دستورات شرعیه برای دستیابی به این الفت مقرر شده است.[5] کتاب «مصادقةالاخوان» تالیف شیخ صدوقرضواناللهعلیه نیز در راستای اهمیت برادری در اسلام در این راستا قابل ارزیابی است.
رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: کاملترین شما در ایمان کسی است که خوشخوترین باشد و در بیان شاخصهای خوشخویی فرمود: آنان که نرم و الفت گیرنده و مورد الفت دیگران هستند و افزودند: از ما نیست کسی که الفت نگیرد و کسی با او الفت نگیرد.[6] امام علی علیه السلام فرمود: ذات مومن الفتگیرنده است و در کسی که با هیچ کس الفت نگیرد و کسی با او الفت نگیرد هیچ خیری نیست.[7]
همچنین خدای متعال، اتحاد را نشانهی تعقل دانسته و در مورد دشمنان میفرماید: آنان در درون خود اختلاف شدید دارند و تو آنها را یکدل مىپنداری و حال آنکه دلهاشان از هم جداست و علت آن پراکندگى را هم این دانسته است که مردمى فاقد تعقل هستند، چون اگر تعقل مىداشتند متحد گشته، آراى خود را یکى مىکردند.[8] رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز به حدی از اختلاف و شکستن اتحاد گریزان بودند که میفرمود: تا وقتی قرآن بخوانید که دلهایتان دربارهی آن همدل است و هرگاه در فهم آن اختلاف کردید برخیزید[9] و میفرمود: هر کس بین امت من که با یکدیگر متحدند تفرقه افکند گردنش را بزنید.[10] امام علی علیهالسلام فرمود: از تفرقه بر حذر باشید که دست خدا با جماعت است و هر کس از آنها جدا شود شیطان مانند گرگی که گوسفند جدا از گله را میرباید، او را میرباید[11] و امام صادق فرمود: مومنین نسبت به هم مانند جسدی واحد هستند که اگر عضوی از آن به درد آید، بقیهی اندامها نیز با او بیقرار میشوند.[12]
زمینهها و مصادیق الفت
حوزههای الفت بر اساس روایات عبارتند از:
1. الفت دوستان و برادران ایمانی: که از مصادیق مهم و اصلی الفت است. زیرا افراد هستند که گروهها را تشکیل میدهند و ابتدا باید الفت بین افراد ایجاد شود و سپس خانواده و بعد جامعه.
2. تألیف قلوب تازهمسلمانها: یعنی به دست آوردن دلهای آنان؛ خدای متعال، یکی از موارد مصرف زکات را «المُؤَلَّفَةُ قلوبُهُم» قرار داده است.[13] امام صادق علیهالسلام فرمودند: اینان کسانی هستند که ایمان آورده اما ایمان در دلهایشان نرفته است و نقل است که رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطایایی به آنها نموده است تا ایمان در دلهایشان نفوذ کند و اهل عمل شوند[14]و یا اگر مسلمان نمىشوند ولى مسلمانان را در دفع دشمن کمک کنند و یا در برآوردن پارهاى از حوائج دینى کارى صورت دهند[15] و یا ساکت شوند و دفع شر و جنگافروزی آنان شود.[16]
3. الفت خانوادگی؛ رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای خانواده احترام فراوان قائل بودند: زیرا اساس تربیت و صلاح جامعه در خانواده است و به همین جهت میفرمودند: بهترین بنایی که در اسلام ایجاد شود، ازدواج است[17]و جهت ازدواج یکی اصحاب به وی دستور دادند که همسر خود را قبلاً ببیند تا الفت آنان بادوامتر شود[18] و آن فرد میگوید من همسری را که قبلاً تصمیم به دیدن او گرفتم، همسری سازگار یافتم.[19]
زمینهها و مصادیق اتحاد
اتحاد مورد نظر قرآن و روایات اسلامی در چند محور اساسی است:
1. وحدت در فعالیتهای گروهی مسلمانان: رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم اتحاد را در فعالیتهای گروهی بسیار مهم میدانستند همانطور که وقتی معاذ بن جبل و فردی دیگر را برای تبلیغ به یمن میفرستند توصیه میکنند که از هم حرفشنوی کنید و اختلاف نکنید.[20]
2. اتحاد در سطح کلان جامعهی اسلامی: حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم در قراردادی نسبتاً مفصل که بین مهاجرین و انصار نوشتند و میتوان آن را منشور وحدت نبوی نامید، به شیوهای بسیار شگفتآور، از طرفی رفتارهای وحدتآمیز را تبیین نموده و از طرف دیگر، مسیر حل مناقشات اجتماعی را هم مشخص نمودند و بالاخره از همه مهمتر اینکه در درون آن، کارهای لازم برای تحقق وحدت مانند تسلیم قلبی به برنامهها بر اساس تکیه به نهادههای ایمانی و محوریت حکم الهی و قضاوت نبوی در حل اختلافات که از نقاط آسیبزا و چالشی در نظامهای حقوقی و اداری است را تعبیه نمودند.[21]
3. اتحاد بینالمذاهب (بین شیعه و اهل سنت): قرآن کریم بر دعوت به اتحاد بسیار تاکید نموده و نهى از اختلاف را به نهایت رسانده و مىدانسته که این امت مانند امتهایى که قبل از ایشان بودند و بلکه بیش از آنان دستخوش اختلاف مىشوند. مساله وقوع اختلاف در امت اسلام را رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم هم خبر داد و فرمود: چیزى نمىگذرد که اختلاف به طور نامحسوس و آرام آرام در امتش رخنه مىکند و در آخر امتش را به صورت فرقههایى گوناگون در مىآورد و امتش مختلف مىشوند، آن طورى که یهود و نصارا مختلف شدند. این بدبختى از زمان صحابه آن حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا امروز ادامه دارد و هر زمانى که شخصى خیرخواه برخاست تا اختلاف بین این مذاهب را از بین ببرد، به جاى از بین بردن اختلاف و یک مذهب کردن دو مذهب، مذهب سومى بوجود آمد.[22]
امام صادق علیهالسلام به شیعیان خود دستور میدهد به همه سلام کنند و با هر کس همنشین شدند خوشرفتاری ورزند و مریضان اهل سنت را عیادت کنند و امواتشان را تشییع جنازه کرده و در مساجدشان نماز بخوانند.[23]
این اتحاد به ویژه در برابر دشمنان غیر مسلمان ضرورت دوچندان مییابد؛ همانطور که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمودند: جانهای مومنین یکسان و متحد است و آنان در برابر غریبهها با هم متحدند هستند.[24]
4. اتحاد جهانی (با غیر مسلمانان): قرآن کریم میفرماید: بگو «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم و بعضى از ما، بعضى دیگر را- غیر از خداى یگانه- به خدایى نپذیرد.»[25] این آیه شریفه دستور داده که به اهل کتاب بگو بیائید به سوى کلمهاى که ما و شما همه در آن یکسانیم و آن کلمه توحید است و لازمه اعتقاد به توحید دست برداشتن از شرکاء و انحراف آنان در توحید است و اینکه غیر خداى سبحان شرکائى نگیرند.[26]
راهکارهای دستیابی به الفت
قرآن کریم فرمود این اسلام بود که بین دلهای متشتت مردم الفت برقرار کرده است. و بدون این تعالیم هرگز جنگهای چند صدساله قبایل مدینه پایان نمییافت.[27] امام صادق علیهالسلام فرمود: دلهای فاجران چون چهارپایان است در محبت ورزیدن به هم که گرچه مدتها بر روی یک مکان با هم چرا داشته باشند اما دلهایشان بسیار از هم جدا است و محبتی به هم ندارند.[28] بر اساس این تعالیم است که مولانا در وصف مومنان راستین گفته است:
بر مثال موجها اعدادشان
|
|
در عدد آورده باشد بادشان
|
تفرقه در روح حیوانی بود
|
|
نفس واحد روح انسانی بود
|
چون که حق رشّ علیهم نورهُ
|
|
مفترق هرگز نگردد نور او
|
روح انسانی کنفس واحده است
|
|
روح حیوانی سفال جامده است
|
توصیهی موکد قرآن کریم به برادری[29] و دستورات پیامبر در این زمینه نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. این دستور، از مفاخر تعالیم ایشان است که در تمدن کنونی -که بر اساس فردگرایی بنا نهاده شده و تنهایی مهمترین دستاورد آن است و نوعی بیماری زندگی جدید است[30]- انسانها را با یک نظام و برنامه و فلسفهی خاصی با «الفت» و راه و رسم و اصول آن آشنا میکند.
در اینجا به ذکر اهم راهکارهای دستیابی به الفت اشاره میشود:
1. توصیههای فراوان به لزوم مدارا و رفق. ( «رفق» و «مدارا»)
2. گسترش شعار ارتباطی «سلام»؛ همانطور که رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: درد امتهای گذشته، خصومت و دشمنی بوده است که دین را از ریشه میکند و شما جز با دوست داشتن هم [مقابل حسد و دشمنی] ایمان نخواهید آورد و چیزی که این محبت را ریشهدار میکند افشای سلام در بین خودتان است.[31]
3. مودت، دوستی و صمیمیت: اما صادق علیهالسلام به شیعیان توصیه فرمودند قلباً هم را دوست داشته باشید[32] و رسول گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود این دوستی را ابراز بکنید که اینکار سبب اصلاح بیشتر روابط شما خواهد شد.[33]
4. نیکی به همسایه؛ که مورد توصیه موکد رسول گرامی اسلام بوده است تا حدی که برخی فکر میکردهاند همسایه از همسایه ارث میبرد.[34]
5. نیکی به ارحام؛ امام علیعلیهالسلام فرمود: گرچه در حد یک سلام شدن باشد به ارحام خود نیکی کنید.[35]
6. سفارش به هدیه دادن به یکدیگر که رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن را سبب از بین رفتن دشمنی و کینه می دانستند.[36]
7. مواسات مالی و تفقد از فقرا؛ که مورد سفارش خاص امام صادق نسبت به شیعیان بوده است. [37]
8. تاکید بر الفت خانوادگی: رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم طلاق را به عنوان منفورترین حلال معرفی معرفی کرده[38] و از آن به عنوان تخریب یک خانواده یاد میکردند؛ همانطور که ازدواج را آبادانی خانهها میدانستند.[39] همچنین به انسجام و احترام خانوادگی بر اساس دو اصل احترام به بزرگتر و ترحم به کوچکتر توصیه میکردند[40] و دهها توصیه در راستای برقراری الفت خانوادگی و ابقای آن در ضمن توصیههایی به همسران، فرزندان، والدین و ارحام ارائه مینمودند.
9. تاکید بر اصلاح بین افراد خانواده و جامعه.[41]
10. تاکید موکد در با هم بودن و همراهی با هم که در فضیلت اتحاد و الفت گذشت، تا حدی که رسول گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود با هم غذا بخورید نه جداگانه: زیرا برکت در جماعت است.[42]
11. خوشرویی و خوشخلقی؛ که تاکید بر آن در روایات بسیار زیاد است. («خوشخلقی»، «خوشرویی»)
12. منع هرگونه رفتار مخرب الفت؛ مانند جدال، شوخی بیمورد و آزار دهنده[43]، بدگویی، بدبینی، تجسس و غیبت[44]، کینهتوزی[45]، دشمنی و حسادت[46]، سخنچینی و دورویی[47] به ویژه قهر و جدایی.
13. توصیه به مکارم اخلاق؛ یعنی گذشت از بدی دیگران و نیکی به کسی که به ما بدی کرده و بخشش مالی نسبت به کسی که ما را از بخشش خود محروم کرده است.[48]
حوزههای بینشی و گرایشی اتحادانگیز
قرآن کریم، اتحاد قلبی و فکری و بینشی را اساس هر اتحاد دانسته و اجتماع ظاهری بدون انس و الفت قلبی را تنها یک گردهمآیی پنداری میداند که دلها در آن پراکنده است.[49] بر این اساس مراعات اصول ایجاد الفت را از الزامات اولیهی ایجاد اتحاد در سطوح بالاتر اجتماعی میداند.
با پیشفرض مذکور، محورهای اتحاد حقیقی به این شرح قابل معرفی است:
1. حکم الهی: قرآن کریم میفرماید: در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست[50] و مردم ایمان نمیآورند مگر وقتى که تو را در مشاجراتى که برایشان پیش مىآید داور قرار دهند و در دل خود از هر حکمى که راندى احساس آزردگى نکنند و حکم تو را بدون چون و چرا بپذیرند.[51] این داوری الهی و آثار فراوان آن در ایجاد اتحاد اجتماعی بر زبان نبی اکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم بود که انصار و دو قبیله اوس و خزرج را که سالیان دراز در میان خود جنگهاى خونین داشتند به برکت نزول اسلام در شهر مدینه صلح کرده و با یکدیگر برادر شدند.[52] اگر پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم تمام آنچه روى زمین است (از مادیات و امکانات) را صرف مىکرد که میان دلهاى آنان الفت دهد، نمىتوانست ولى خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد.[53]
2. اعتصام به حبلالله: قرآن کریم، محور اتحاد را حبلالله نامیده و فرموده است: همگى به «ریسمان خدا» چنگ زنید و پراکنده نشوید.[54] «ریسمان خدا» یعنى آن رابط و واسطهاى که عبد و ربّ را به هم وصل مىکند و آسمان را به زمین مرتبط مىسازد.[55] در روایات متعدد رسول اکرم، قرآن و اهلبیت خود را حبلالله معرفی نموده که این احادیث (معروف به حدیث تمسک) با بیانها و زبانها و در اوقات و مکانهای مختلف توسط آن حضرت نقل شده و در کتب مختلف شیعه و سنی روایت شده است[56] که بیش از بیست نفر از صحابی آن را روایت کردهاند.[57]
3. وحدت ظاهری و نمادین: از نظر قرآن کریم، جدا شدن از جماعت و تفرقه و جدایى بدنها از یکدیگر، مقدمه جدایى عقاید است، چون وقتى اعضای یک جامعه به هم نزدیک باشند، عقایدشان به یکدیگر متصل و در نهایت از راه تماس و تأثیر متقابل، متحد مىشود و اختلاف عقیدتى در بینشان رخنه نمىکند. بر عکس وقتى افراد از یکدیگر جدا و بریده باشند، همین اختلاف و جدایى بدنها باعث اختلاف مشربها و مسلکها مىشود و به تدریج هر چند نفر داراى افکار و آرایى مستقل و جداى از افکار و آراى دیگران مىشوند و تفرقه و جدایى باطنى هم پیدا نموده و وحدتشان شکسته مىشود.[58]
به همین علت مناسک نمادین؛ مانند نمازهای پنجگانه به جماعت در هر روز، نماز جمعه در هر هفته، نماز عیدین در هر سال و بالاخره اجتماع عظیم حج در عمر برای مکلف مستطیع[59] مورد تاکید فراوان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود[60] که به نظر میرسد همهی اینها مظاهر جماعت هستند.[61] ایشان صلیاللهعلیهوآلهوسلم صفهای نماز جماعت را خود مرتب کرده و میفرمود: در یک صف بایستید و عقب و جلو نروید تا دلهایتان عقب و جلو نرود.[62] از نظر تحلیل جامعهشناختی نیز پرستش، گروه دینی را متحد میکند و تفاوتهای جامعهشناختی و فرقهگرایانه را از بین میبرد و مناسک عملی که این پرستش را بروز میدهند این پیوند را ایجاد میکنند.[63] این آیینها هر قدر هم ساده باشند اما بیشتر از ایمان و اعتقادات خالی (بدون مناسک که در برخی فرقههای مسیحیت وجود دارد) اثر وحدتآفرینی دارند.[64] به همین جهت است که ژرژگورویج جامعهشناس فرانسوی پیوندهای اجتماعی را به سه نوع و در واقع سه درجه تقسیم میکند: توده، اجتماع اختیاری، اتحاد معنوی. و در ادامه میافزاید: اتحاد معنوی، عالیترین وعمیقترین و شدیدترین حالت پیوستگی وجدانیات انسانی است و فقط در لحظات نادر جذبه و شور و هیجان دسته جمعی نظیر بعضی مراسم مذهبی یا برخی تظاهرات سیاسی پدید می آید.[65] یوآخیم واخ، جامعهشناس دین در عصر حاضر میگوید: این امر، مورد اتفاق نظر در بین جامعه شناسان است که وحدت کامل در جامعه جز از طریق دین نه حاصل شده است و نه حاصل میشود.[66]
4. پرهیز از تکفیرگرایی و کشتار یکدیگر: آن حضرت صلیاللهعلیهوآلهوسلم، درگیری و کشتار همدیگر را کفر دانسته[67] و از قتل مسلمانان به خاطر امور بیهوده منع کرده است.[68] همانطور که قرآن کریم، از کافر دانستن مسلمانان به خاطر بدگمانی و یا منافع دنیوی و به دست آوردن غنایم نهی نمودند.[69]
5. نفی هرگونه هرج و مرج اجتماعی: پیامبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم با اینکه اطاعت از رهبر فاسق را جایز نمیدانستند[70] اما اعتقاد داشتند گرد یک رهبر فاجر جمع شدن بهتر از هرج و مرج است که بین مردم قتل و دروغ رواج یابد[71] و برای همین جناب هارون برادر و جانشین حضرت موسی برای رفتار مسالمتآمیز خود در قبال سامری نزد آن حضرت عذر آورد که من بیم داشتم بگویى میان بنی اسرائیل تفرقه انداختى و رعایت گفتار من نکردى.[72]
اختلافات غیر مذموم
اختلاف به معنای اختلاف طبایع و در نتیجه اختلاف در ترکیبات بدنى افراد و سپس اختلاف در استعدادهاى بدنى و روحى، از نوامیس خلقت است و در هیچ جاى از کلام خدا مذمت نشده است، مگر در آن مواردى که این اختلاف آمیخته با هواى نفس و بر خلاف هدایت عقل باشد، مانند اختلاف در دین، چون خداى سبحان دین را یک مساله فطرى معرفی کرده و بشر را مفطور بر معرفت و توحید خدا دانسته است و نیز فرموده است: دین حنیف از فطریاتى است که بشر بر آن خلق شده و در خلق خدا تبدیلى نیست و به همین جهت در موارد بسیارى از کلام مجیدش اختلاف در دین را به ظلم و طغیان اختلاف کنندگان نسبت داده است.[73]
آسیبشناسی الفت و اتحاد
همانطور که گذشت، دین و تقوا از محورهای بسیار بنیادین در ایجاد الفت در کل جامعه بشری و اتحاد در سطوح مختلف آن است. بنابراین روح الفت و زیرساخت اساسی اتحاد را باید همواره در نظر داشت تا مبادا پندار الفت، مانع از انجام فرایضی چون امر به معروف و نهی از منکر باشند.
همچنین هر گز نباید فکر کرد الفت و اتحاد بر اساس عقاید و رفتار نادرست قابل شکلگیری است. زیرا رسول گرامی اسلام در مورد مفهوم جماعت فرمود: جماعت امت من کسانی هستند که بر حق باشند گرچه اندک باشند[74] و پس از من حاکمانی ظالم خواهد آمد که کمترین وظیفهی شما در برابر ایشان این است که عطای ایشان را نگیرید و در اجتماع ایشان شرکت نکنید.[75]