دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

انگشتر

No image
انگشتر

نویسنده : جواد مهدوی‌یگانه

انگشتر؛ حلقه نگین‌دار برای زینت انگشت با آثار مادی و معنوی.

انگشتر، حلقه‌ای از زر یا سیم یا سنگ‌های قیمتی که در انگشت کنند؛ و به آن خاتم نیز اطلاق می‌شود.[1] چون خاتم، به معنای مهری است که بر لاک زده می‌شود[2] و چون مهر را به جای نگین بر حلقه‌ای سوار می‌کردند به انگشتر نیز که حلقه‌ای است با نگینی از غیر جنس خود خاتم گفته شد.[3] انگشتر بدست کردن از فضائل و سنت‌های مؤکد رسول خدا(ص) است، که نسبت به داشتن آن در دست راست سفارش زیادی نموده[4] و در روایات از علامت ها و نشانه‌های مؤمن دانسته‌ شده است.[5] آن حضرت در دست داشتن انگشتر را موجب فزونی کمالات و برکات مادی و معنوی[6] و از بین رفتن برخی خطرات، امراض و مصائب دانسته[7] و در بیاناتی به ذکر اوصاف و اهمیت آن پرداخته‌اند.

رسول اکرم(ص) انگشتری از جنس نقره داشت[8] مسلمانان به استفاده از انگشتری نقره توصیه می‌کرد[9] و از انگشتری که آهنی پرهیز می‌دادند[10] وقتی دید یکی از اصحاب انگشتر آهنی در دست دارد، او را نهی کرده و فرمودند: این انگشتر زیور اهل آتش است[11] مردان امت را از انگشتر طلا نهی کرده[12] و می‌فرمود: طلا، زینت ما در آخرت می‌باشد.[13]

نگین انگشتر را به شکل دایره‌ می‌پسندید[14] و نسبت به استفاده از بعضی سنگ‌ها در نگین تأکید می‌فرمود؛ او انگشتر عقیق را مبارک دانسته و آنرا باعث خیر[15] دوری غم و غصه از صاحبش[16] مایه برآورده شدن حوائج[17] موجب عاقبت بخیر شدن[18] به فردی که از خطر راهزنان در راه شکایت می‌کرد؛ فرمودند: چرا انگشتر عقیق بدست نمی‌کنی زیرا که این انگشتر صاحبش را از هر خطری حفظ می‌کند[19] و دو رکعت نماز با انگشتر عقیق را برتر از هفتاد نماز بدون انگشتر عقیق می‌شمرد[20] فرمود: عقیق بدست کنید که جبرئیل از بهشت برایم یک انگشتر عقیق آورد و گفت: ای محمد، انگشتر عقیق بدست کن و امتت را به داشتن این انگشتر فرمان ده[21] و در خبری است که رسول خدا انگشتری از جزع یمانی ـ که نوع دیگری از سنگ یمنی است ـ به علی(ع) داد و فرمودند: نماز با آن برابر با هفتاد نماز است؛ این انگشتر همواره تسبیح و استغفار می‌کند و ثوابش برای صاحبش نوشته می‌شود.[22] انگشتر زمرد را موجب آسانی در امور و انگشتر یاقوت را برطرف کننده فقر می دانست؛[23] و فیروزه را جبرئیل(ع) به رسول خدا(ص) هدیه داد و ایشان نیز آنرا به امیرالمؤمنین هدیه کرد؛[24] از جانب خدای متعال فرمود: من از بنده‌ای که دستش را به دعا بلند کرده و انگشتر فیروزه در دست دارد حیا می‌کنم که او را بی‌جواب برگردانم.[25]

رسول خدا(ص) طبق روایتی بیشتر اوقات[26] و طبق روایتی دیگر پیوسته انگشتر در دست راست می‌کرد[27] و پیروان خود را به آن سفارش می‌کرد و موجب ورود در زمره مقربین می شمرد[28] آن حضرت از بدست کردن انگشتر در انگشتان سبابه و وسط نهی می‌فرمود.[29]

هنگامی که نجاشی هدایای زیادی برای پیامبر(ص) فرستاد؛ حضرت همه آنها را بین اصحاب تقسیم کرد و تنها نگین عقیق قرمزی را برای خود برداشت و آنرا به علی(ع) داد تا آن را منقوش کند.[30] انگشتر رسول خدا(ص) از جنس نقره[31] و نگینش حبشی بود[32] نگین انگشترش دایره‌ای بود[33] و محمد رسول الله بر آن نقش بسته بود[34] این انگشتر را وقتی ساخت که می‌خواست برای پادشاهان ایران و روم نامه بنویسد و به ایشان گفتند: آنها، نامه‌های بدون مهر را نمی‌پذیرند[35] و پس از آن فرمود: هیچ کس انگشتر خود را، همانند نقش انگشتر من، نسازد.[36] انگشتر پیامبر پس از آن حضرت، طبق روایتی به علی و فرزندانش رسید[37] و طبق روایتی دیگر در دست ابوبکر، عمر، و عثمان بود؛ اما عثمان هنگامی که در کنار چاه اریس انگشترش را حرکت می‌داد، ناگهان در چاه افتاد و هرچه تلاش کردند اثری از آن نیافتند.[38] بسیاری از محدثین و سیره‌نویسان عامه و خاصه نوشته‌اند اولین انگشتر پیامبر خدا طلا بود؛ ولی پس از مدتی آنرا دور انداخته و انگشتر نقره بدست کرد.[39]

منابع:

ابن‌ اثیر، مبارک بن محمد (م. 606ق.)، النهایة فی غریب الحدیث، تحقیق احمد الزاوی، محمود طناحی، اسماعیلیان، قم، چهارم  1364ش؛

ابن ‌سعد، محمد بن سعد (م. 230ق.)، الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، دارالكتب العلمية، بيروت، اول، 1410ق؛

ابن‌ شعبه حرانی، حسن بن علی (م. قرن4)، تحف العقول عن آل‌الرسول(ع)، تحقیق علی‌اکبر غفاری، موسسه نشر اسلامی، قم، دوم، 1404ق؛

ابن‌ طاووس، سیدعلی بن موسی (م. 664ق.)، مهج الدعوات، دارالذخائر، قم، اول، 1411ق؛

ابن‌ فهد حلی، احمدبن محمد (م. 841ق.)، عدة الداعی و نجاح الساعی، دارالكتب الاسلامی، قم، اول، 1407ق؛

ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر (م. 774ق.)، البدایة و النهایه، تحقیق علی شیری، دارالفكر، بيروت، 1407ق؛

ابن‌ ماجه قزوینی، محمدبن یزید (م. 275ق)، سنن ابن ماجه، تحقيق محمد فؤاد عبدالباقى، دارالفكر، بی تا؛

ابن‌ منظور، محمدبن مكرم (م. 711ق.)، لسان العرب، نشر ادب الحوزة، قم، 1405ق؛

ابن‌حمزه طوسی، محمدبن علی (م. 560ق.)، الثاقب في المناقب، تحقيق نبيل رضا علوان، مؤسسة أنصاريان، قم، دوم، 1412 ق؛

ابو‌ داود سجستانی، سلیمان بن اشعث (م. 257ق.)، سنن ابی داود، تحقیق سعید محمد لحام، دارالفکر، بیروت، اول، 1410ق؛

احمدبن حنبل، شیبانی (م. 241ق.)، مسند احمدبن حنبل، دارصادر، بیروت، بی تا؛

بحرانی، سیدهاشم، (م. 1107ق.)، مدینة المعاجز الائمة الاثنی عشر ودلائل الحجج علی البشر، تحقیق عزت‌الله مولائی، مؤسسة المعارف الاسلامیة، قم، اول، 1413ق؛

بخاری، محمدبن اسماعیل (م. 256ق.)، صحیح البخاری، دارالفکر، 1401ق؛

ترمذی، محمد بن عیسی (م. 279ق.)، سنن الترمذی، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، دارالفکر، بیروت، سوم، 1403ق؛

حلبی، علی بن برهان (م. 1044ق.)، السیرة الحلبیة (إنسان العيون في سيرة الأمين المأمون)، بیروت، دارالكتب العلمية، دوم، ‌1427 ق؛

دهخدا، علی‌اکبر (م. 1334ش.) و دیگران، لغت‌نامه، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا و دانشگاه تهران، تهران، 1377ش؛

دیلمی، حسن بن محمد (م. 841ق.)، ارشاد القلوب، دارالشریف الرضی، قم، اول، 1412ق؛

راوندی، سیدفضل‌الله بن علی (م. 571ق.)، النوادر، مؤسسة دارالکتب، قم، بی تا؛

صدوق، محمدبن علي (م. 381ق.)، الخصال، تحقيق علي‌اكبر غفاري، مؤسسه نشر اسلامی، قم، دوم، 1403ق؛

صدوق، محمدبن على (م. 381ق.)، علل الشرايع، تحقیق سیدمحمدصادق بحرالعلوم، المكتبة الحيدريّة، النجف الاشرف، 1386ق؛

صدوق، محمدبن علی (م. 381ق.)، عيون أخبار الرضا(ع)، جهان، 1378ق؛

صدوق، محمدبن علی (م. 381ق.)، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، دارالشریف الرضی، قم، دوم، 1406ق؛

طبرسی، حسن بن فضل (م. 554 ق.)، مکارم الاخلاق، دارالشریف الرضی، قم، چهارم، 1412ق؛

طریحی، فخرالدین (م. 1085ق.)، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، محمود عادل، نشر فرهنگ اسلامی، تهران، دوم، 1408ق؛

طوسی، محمدبن حسن (م. 460 ق.)، تهذیب الاحکام، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چهارم، 1365ش؛

فراهیدی، خلیل بن احمد (م. 175ق.)، العین، تحقیق مهدی مخزومی، مؤسسة دارالهجرة، قم، دوم، 1410ق؛

فیومی، احمدبن محمد (م. 770ق.)، المصباح المنير، المكتبة العلمية، بيروت، بی تا؛

كلينى، محمدبن يعقوب (م. 329ق.)، الكافی، تحقیق على‌اكبر غفارى، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چهارم، 1365ش؛

متقی‌هندی، علی (م. 975ق.)، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، تحقیق بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1409ق؛

مجلسی، محمدباقر (م. 1111ق.)، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، چهارم، 1404ق؛

مسلم نیشابوری، مسلم بن حجاج (م. 261ق.)، صحيح مسلم، دارالفكر، بیروت، بی تا؛

مغربی، نعمان بن محمد تمیمی (م. 363ق.)، دعائم الاسلام، تحقیق آصف فیضی، دارالمعارف، القاهرة، دوم، 1385ق؛

موصلی، اسماعیل بن محمد (م. 307ق.)، مسند ابویعلی الموصلی، تحقیق حسین سلیم أسد، دارالمأمون للتراث، دمشق، بی تا؛

نسائی، احمدبن شعیب (م. 303ق)، السنن الکبری، تحقیق سلیمان بنداری، سید کسروی حسن، دارالکتب العلمیة، بیروت، اول، 1411ق؛ 




[1] . دهخدا 3/3594

[2] . فراهیدی 4/241؛ ابن منظور 12/163 «خ‌ت‌م»

[3] . ابن اثیر 2/10؛ فیومی 2/163؛ طریحی 1/622  «خ‌ت‌م»

[4] . طبرسی /92 

[5] . طوسی 6/52؛ مجلسی 95/348

[6] . کلینی 6/471؛ راوندی /41

[7] . صدوق، ثواب /174

[8] . احمد بن حنبل 2/96؛ نسائی 8/173

[9] . موصلی 6/242؛ متقی هندی 6/685

[10] . ابو داود 2/295؛ کلینی 6/468

[11] . مغربی 2/163

[12] . احمد بن حنبل 1/81؛ بخاری 6/251؛ صدوق، الخصال /417ـ418

[13] . صدوق، علل ‌2/349

[14] . کلینی 6/468

[15] . طبرسی /87ـ88

[16] . صدوق، عیون 2/47

[17] . ر.ک: طبرسی /88

[18] . راوندی /41

[19] . صدوق، ثواب 1/174

[20] . دیلمی 1/154

[21] . طبرسی /87

[22] . صدوق، عیون 2/132

[23] . کلینی 6/471

[24] . صدوق، ثواب الاعمال /175؛ ابن فهد حلی /130

[25] . ابن طاووس /359؛ ابن فهد حلی /129

[26] . ابن ماجه 2/1203

[27] . صدوق، علل 1/158

[28] . صدوق، من لایحضر 4/374؛ علل 1/158

[29] . ابن شعبه حرانی /13؛ طبرسی /93

[30] . بحرانی 1/424

[31] . احمد بن حنبل 2/96؛ نسائی 8/173

[32] . ابن ماجه 2/1202؛ مسلم 6/152

[33] . کلینی 6/468

[34] . ابن سعد 1/366؛ بخاری 1/24؛ 7/51؛ ترمذی 3/143

[35] . ابن کثیر 6/2ـ3

[36] . ابن سعد 1/366

[37] . ابن حمزه طوسی /380

[38] . ابن سعد 1/369؛ بخاری 7/51ـ54

[39] . احمد بن حنبل 2/68، 96؛ کلینی 6/476؛ حلبی 3/337

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین

ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین

ابوعلی سینا معروف به شیخ الرئیس، یکی از بزرگترین و معروفترین فیلسوفان جهان اسلام می‌باشد که تاثیر وافری بر فلسفه و نظریات فلسفی نهاده است.
No image

از ممکن الوجود تا واجب الوجود

برهان صدیقین نخستین بار بر اساس آیات قرآن کریم و توسط ابوعلی سینا فیلسوف و دانشمند مسلمان ارائه شد.
ابن عربی و مخالفت عرفانی با قاعده الواحد

ابن عربی و مخالفت عرفانی با قاعده الواحد

آنچه مسلم است آنکه ابن عربی از جمله عارفان بزرگ مسلمان است. عرفان ابن عربی وحدت وجودی است.
تقریر علامه طباطبایی شاهکاری در مسئله برهان صدیقین

تقریر علامه طباطبایی شاهکاری در مسئله برهان صدیقین

گرچه علامه طباطبایی تقریر خود از برهان صدیقین را مبتنی بر کتاب اسفار ملاصدرا بیان می‌کند، اما به اذعان بسیاری از متفکران برهان علامه کاملترین و بهترین برهان نسبت به پیشینیان خود است.

پر بازدیدترین ها

زندگینامه افلاطون

زندگینامه افلاطون

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
تمایزات دو مکتب فکری عقل گرایی و تجربه گرایی‌

تمایزات دو مکتب فکری عقل گرایی و تجربه گرایی‌

می توان فلسفه جدید را به دو واکنش تجربه گرایانه در برابر خرد گرایانه خلاصه کرد.
No image

فلسفه خلقت انسان

پرسش: حکمت و فلسفه آفرینش انسان در این عالم چیست به تعبیر دیگر چگونه می‌توان از پوچ گرایی در این عالم نجات یافت؟
جایگاه تفکر و تعقل در دین

جایگاه تفکر و تعقل در دین

مقدمه: اهمیت تفکر و تعقل در زندگی آدمی تا بدان جاست که از آن به عنوان وجه تمایز اصلی انسان و سایر جانداران نام می‌برند.
Powered by TayaCMS