كلمات كليدي : كلمات قافيه، مكرر، ذوقافيتين، بديع، انواع قافيه، قافيه ي مياني، تشريع، قالب هاي شعر، اقتفا، قافيه ي دوگانه، ادبيات فارسي
نویسنده : ريحانه رضواني
قافیه به کلمات متفاوت پایانی مصرعها که در یک یا چند حرف آخر مشترک هستند «قافیه» گفته میشود. اما "اقتفا" در لغت از پی فرا شدن باشد و در اصطلاح آن است که بنای شعری را در قافیه نهند، زیادی اول را ذوقافیتین و بقیه را ذوالقوافی نامند.[1] به بیانی دیگر اقتفا به معنی از پی کسی رفتن و آن است که در بیتی دو قافیه یا بیشتر به کار رفته باشد. اگر در بیت، دو قافیه رعایت شده باشد، آنرا ذوقافیتین و اگر بیش از دو قافیه به کار رفته باشد، ذوالقوافی مینامند.
اقتفا و اقسام آن از صنایع بدیع است و یکی از انواع اعنات به حساب میآید.[2] اعنات آن است که در تمام طول شعر، کلمهی مخصوصی تکرار شود؛ آنرا لزوم ما لایلزم و التزام نیز میگویند.[3]
قافیهی دوگانه که نام دیگر آن «ذوقافیتین» است، به اشعاری گفته میشود که دو قافیه در کنار هم باشند، یا اندکی فاصله داشته باشند؛ صنعت ذوقافیتین در حدائقالسحر برای اولینبار در ادب فارسی ذکر شده است.
مقام دلگشایش جمع جمع است
جمال جانفزایش شمع جمع است
یکی از هستی خود گفت و پندار
یکی مستغرق بت گشت و زنار
شبستری[4]
***
ای شاه زمین بر آسمان داری تخت
سست است عدو تا تو کمان داری سخت
حمله سبک آری و، گران داری رخت
پیری تو به تدبیر و، جوان داری بخت
امیر معزی
این صنعت نیز یکی از فروع و موارد التزام و لزوم مالایلزم است.[5]
در قدیم شاعران را به آوردن صنعت ذوقافیتین در شعرشان امتحان میکردند و این صنعت را یکی از ملاکهای انتخاب شعرا قرار میدادند؛ بر این دستور، شعری گفتن خوشایند باشد، ولی از اشکال خالی نیست؛ و این نوع دو قسم است. قسم اول آنکه قافیتین متوالی باشند و بینشان فاصلهای نباشد؛ مثال:
ای احسان تو آراسته ایوان کرم
وی جود تو مزین شده دیوان نعم
دل در سر زلف یار بستم
وز نرگس آن نگار رستم
رشیدالدین وطواط در این صنعت، قصیدهای دارد و بسیار نیز نیکو گفته است. در مثنوی رعایت این صنعت کردن زیبا مینماید. مثال:
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
این قسم را به اعتبار آنکه هر دو قافیه قرین یکدیگر واقع میشوند، "مقترن" گویند.
قسم دوم این صنعت چنان باشد که در شعر دو قافیه پهلوی یکدیگر نباشند:
ز فضلش هر دو عالم گشت روشن
ز فیضش خاک آدم گشت گلشن
شبستری
قافیهی محجوب
در صورتی که بین دو قافیه، کلمهای فاصله شود آنرا حاجب میگویند. بیتی که حاجب در آن است را محجوب خوانند.[6]
چشم دولت، ز سواد قلمت، گشت منیر
باغ دانش، ز سحاب کرمت، گشت نضیر
سلمان ساوجی
اهلی شیرازی را کتابی است به نام «سحر حلال» تمام آن دارای صنعت ذوبحرین است؛ به علاوه دارای ذوقافیتین و تجنیس نیز هست که در هر شعری این سه صنعت را به کار برده و رنجی که کشیده از آن کتاب است.
ای همه عالم بر تو بی شکوه
شوکت خاک در تو بیش کوه
خواجه در ابریشم و ما در گلیم
عاقبت ایدل همه یکسر گلیم
اهلی شیرازی [7]
***
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم
حافظ [8]
ذوالقوافی
شعری است که در آن، زیادتر از دو قافیه را رعایت کنند؛ این صنعت را از ترصیع اخذ کردهاند. متقدمان به اعتبار تفصیل قوافی آنرا مفصل خواندهاند، اما در مدارج آمده که این صنعت را به اعتبار تعقیب قوافی معقب خواندن بهتر است.
ای ز جود کفت آراسته ایوان کرم
وی ز الطاف تو پیراسته دیوان نعم[9]
این صنعت به آرایهی ترصیع نزدیک است.
قافیهی میانی
در بعضی اشعار علاوهبر قافیهی پایانی، میان مصراعها نیز کلمات همقافیه وجود دارد، که آنرا قافیهی میانی یا داخلی نامند؛ مانند این اشعار مولوی:
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیدهی شیرست مرا، جان دلیرست مرا
زهرهی شیرست مرا، زهرهی تابنده شدم[10]
اگر در میان دیوانهای شعر فارسی بررسی کنیم، از نظر قافیههای داخلی، هیچ دیوانی را به غنای دیوان کبیر مولانا نخواهیم دید و در کمتر غزلی از آن قافیهی داخلی را نمیتوان یافت.
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا[11]
تشریع
یکی از انواع ذوقافیتین آن است که اگر از آخر هر مصراع چند کلمه حذف شود، آنچه باقی میماند دارای وزن و قافیه و معنی باشد. این نوع شعر را تشریع و توأم و توشیح نیز گفتهاند.[12]
در فنون بلاغت چنین آمده است که یکی از انواع ذوقافیتین است و به این سبب آنرا هم ذوقافیتین میگویند توشیح و توأم نیز گفتهاند. تشریع آن است که بنای شعر را بر دو قافیه گذارند، بهطوری که آنرا به هر کدام ختم کنی معنی و وزن و قافیه صحیح داشته باشد، و به حذف کردن بعضی اجزا، از وزنی به وزن دیگر منتقل گردد. مانند:
ساقیا فصل بهار و موسم گل وقت بستان
جام می ده تا به کی داری تعلل پیش مستان
فرصت شیرازی
چون اجزای آخر آنرا حذف کنی، این بیت به دست میآید:
ساقیا فصل بهار و موسم گل
جام می ده تا به کی داری تعلل[13]
بعضی از شاعران اشعاری به تکلف سرودهاند که همهی ابیات آنها ذوقافیتین است؛ مانند این شعر رشید وطواط به مطلع:
ای از مکارم تو شده در جهان خبر
افکنده از سیاست تو آسمان سپر
که کلمات جهان با آسمان و خبر با سپر هم قافیه است.[14]