شكفتن
حضرت آيت الله حاج شيخ محمّد ناصري دولت
آبادي، به سال هزار و سيصد و نُه هجري شمسي، در شهر دولتآباد برخوار واقع در ده كيلومتري
شهر اصفهان، در خانوادهاي كه سهمي بسزا از زهد و تقوا و دانش ديني تحصيل كرده
بود؛ به دنياآمد. پدر ايشان، زاهد متّقي حجّةالإسلام و المسلمين حاج شيخ محمّد
باقر ناصري نام داشت، كه خود در شمار عالمان فرهيخته آن دوران بود؛ و محضر
دانشيان گرانسنگي همچون علامه آخوند كاشي و نيز جهانگيرخان قشقائي را به خوبي
دريافته بود، و در شمار ياران و تلاميذ مورد عنايت خاصّ علامه مرحوم حاج آقارحيم
ارباب نيز قرار داشت
.
ايشان به هنگام بدنيا
آمدن اين فرزند، او را «محمّدعلي» خواند، و او بعدها به نام «محمّد» شهره شد.
محمّد هنوز در دوران خردي به سر ميبرد، كه پدر به اشاره مرحوم علامه ارباب راهي
نجف اشرف شد؛ تا خدمت فقيهان و عارفان بزرگ آن ديار همچون آيتالله حاج سيد
عبدالهادي شيرازي و آيتالله سيد محمود شاهرودي و آية الله آقا سيّد جمالالدين
گلپايگاني را دريابد
.
بالندگي
بعد از مهاجرت پدر به نجف اشرف، حضرت آية الله
ناصري تحصيل را در همان دوران خردي آغاز كرد. اين دوران با حضور در مكتب خانهاي در
دولت آباد آغاز، و بعد از مدتي با ورود به حوزه علميّه اصفهان و تحصيل علوم ادبي
رائج در آن حوزه، ادامه يافت
.
باريابي به محضر امير عليه
السلام
در اين دوران كه ايشان هنوز در دوران نوجواني
به سرميبردند، لطف اميرمؤمنان شامل حالشان ميشود، و استاد به همراه پدر و خانواده
به نجفاشرف كوچ ميكند. ايشان در اين زمان چهارده سال بيشتر نداشتهاند. اگر چه
در نجف اشرف مشكلات و فقر و كمبود امكانات اوّليه اين خانواده پنج نفره را در سختي
بسيار قرار ميدهد، امّا خاطرات شيرين استاد از آن دوران، نشان دهنده روحيّه علم
و معرفت جوي ايشان در همان آغازين دوران ورود ايشان به نجف اشرف ميباشد
.
اين دوران دوسالي بيشتر
به طول نميانجامد؛ چه در اين هنگام مادر رخت از اين دنياي گذران بر ميكشد؛ چه
نيك فرجام بود آن بانو كه علي رغم غربت، در قبري در صحن مطهّر علوي كه فاصله
چنداني تا روضه منوّره نداشت، براي هميشه آرام ميگيرد
.
تنهايي سازنده
يك سالي پس از آن، خانواده پدر به ايران باز
ميگردد، و ايشان را در سن هفده سالگي براي ادامه تحصيل در نجفاشرف تنها
ميگذارد
.
اين دوران، با رخت كشيدنايشان به مدرسه صدر
نجف آغاز شده؛ و فصلي جديد در زندگي ايشان آغاز ميگردد. پدر پيش از جدائي از
فرزند، او را نخست به اميرمؤمنان و زان پس به مرحوم آيتالله شيخ محمّد حسين
دهاقاني كه در شمار اعلام و اوتاد آن شهر مقدّس بود، مي سپارد؛ والحق كه آن فقيه
عارف فرزانه نيز در تربيت اين جوان از هيچ دقيقهاي فروگذار نميكند
.
در اين دوران، ايشان
گذشته از شركت در دروس علمي نجف اشرف، با شماري ازاهل معاني اين شهر مقدّس همچون
مرحوم حاج شيخ محمّد كوفي نيزآشنا، و در طريق معرفت ائمّه هدي دست به دامن آنان
ميزند. ايشان در اين دوران، بخشي از علوم ادبي، حاشيه ملاعبدالله، معالمالأصول و
قسمتي از شرح لمعه را، نزد مرحوم علامه آيتالله مدرس افغاني فرا ميگيرد. ادامه
شرح لمعه را از محضر آيتالله شيخ مجتبي لنكراني، مكاسب را از محضر آيتالله حاج
سيّد عبدالأعلي سبزواري، رسائل را ازمحضر مرحوم آيتالله حاج شيخ عبدالكريم كروني
اصفهاني كه بعدها به دامادي ايشان نيز سرافراز ميشود، كفايه را از محضر آيتالله
حاج شيخ محمّد حسين دهاقاني، و براي دوّمين مرتبه باز در محضر آيتالله شيخ صدرا
بادكوبهاي، خارج مكاسب محرّمه را از محضر آيتالله ميرزا هاشم آملي، بحث خارج
صلاة آيات را از محضر آيتالله سيّد عبدالهادي شيرازي، و خارج بيع و خيارات را از
محضر مرحوم آيتالله العظمي امام خميني استفاده ميكند. گذشته از اين، در شماري
ديگر از دروس همچون بحث خارج كتاب الحج آيتالله حاج سيّد محمود شاهرودي نيز شركت،
و يك دوره كامل اصول فقه را ازمحضر آيتالله العظمي حاج سيّد ابوالقاسم خوئي فرا
ميگيرد
.
در اين دوران، با مرحوم آيتالله
حاج سيّد جواد آلعلي كه در شمار علماي كشور كويت قرار داشتند، مجالس علمي مرتبي
برقرار مينمودند، و بخش عمده اين دروس را با هم مباحثه ميكردند
.
در محضر عارفان
ايشان در اين دوران، محضر اخلاقي - عرفاني
زاهد و عارف نامدار مرحوم آيتالله آقا سيّد محمّد كشميري فرزند عارف بزرگ
آيتالله سيّد مرتضي كشميري را سخت غنيمت شمردند، و بسيار از محضر او آموختند و به
عمل درآوردند. گذشته از ايشان، با بزرگان ديگري همچون مرحوم آيتالله حاج شيخ
عبّاس قوچاني وصي مرحوم علامه قاضي نيز آشنا و به درك محضر آنان ميپرداختند.
همچنين در سنين جواني و در اواخر عمر شريف عالم عارف، حضرت آيت الله العظمي سيد
جمال الدين گلپايگاني به محضر آن بزرگوار شرفياب ميشدند و ملبّس شدن آيت الله
ناصري به لباس شريف روحانيّت نيز توسط اين عالم كمنظير انجام شد
.
مرحوم حضرت آقا سيّد
هاشم حدّاد، كه حضرت آيتالله ناصري گذشته از استفاده از تعاليم ايشان، با شماري
از ياران ايشان همچون مرحوم علامه طباطبائي و حاج عبدالزهراء گرعاوي (كه بهرههاي
بسيار از ايشان بردهاند) نيز بواسطه همين مجالس آشنا مي شوند
.
در همين دوران با مرحوم
سالك بصير جناب حاج آقا اسماعيل دولابي نيز آشنا ميشوند، و اين آشنائي تا پايان
عمر آن فقيد سعيد ادامه داشت. ايشان، هر از چندي كه به اصفهان ميآمدند به ديدار
اين دوست قديمي نيز ميشتافتند و در منزل از ايشان ديدار ميكردند
.
برادري الهي
عارف گمنام مولوي قندهاري كه الحق سراسر عمر
را به توجّه و مراقبه گذرانيد نيز در شمار ياران ايشان قرار داشت. ميان اين دو بزرگمرد،
عقد اخوّتي بسته شده بود، و از همين رو تا پايان عمر جناب مولوي، اين دو هرگز
يكديگر را فراموش نكردند. حضرت آيتالله حاج شيخ حسن صافي اصفهاني نيز در همين
شمار قرار داشت، كه دوستي ديريني ميان اين دو٬ از دوران اقامت در نجف اشرف
برقرار بود
.
بازگشت
حضرت آيتالله ناصري پس از آنكه به امر استادشان
مرحوم آيتالله كشميري به اصفهان بازگشت، گذشته از مجالس تدريس فقه و اصول و تفسيري
كه سالياني دراز در حوزه علميّه اين شهر اقامه نمود و تا كنون نيز ادامه دارد ، به
تربيت نفوس مستعدّ و طالب معارف الهي نيز همّت گماشت
.
گذشته از جلسات درس اخلاق ايشان كه در شماري
از مدارس علميّه اين شهر برگزار ميشود، نماز جماعت و مجالس وعظ و سخنراني ايشان
كه در مسجد كمرزرّين اصفهان برپاست، ميان عاشقان اهلبيت عليهم السلام و طالبان
معرفت الله از شهرتي بسزا برخوردار است
.
در ۲۵
بهمن ۱۳۹۰ شان علی استون بازیگر و فیلمساز
آمریکایی که به ایران سفر کرده بود در دفتر وی اسلام آورد. اسلام آوردن او بازتاب
فراوانی در رسانههای بین المللی داشت
.
اميد آن كه خداوند، وجود
مبارك و شريف آن استاد فرزانه را پايدار دارد
.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه