دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مراتب و درجات عقل

No image
مراتب و درجات عقل

كلمات كليدي : درجات عقل، مُثُل، عقل بالقوة، عقل بالملكة، عقل بالفعل، عقل بالمستفاد

نویسنده : محمد درگاه‌زاده

از دیر باز بین فلاسفه کیفیتِ حصول و پیدایش علم مورد سؤال بود. از میان فلاسفه متقدم به افلاطون نسبت داده شده که معتقد بود علم و معرفت به محسوسات تعلق نمی‌گیرد زیرا محسوسات متغییر و جزئی هستند در حالی که متعلق علم باید ثابت و کلی باشد. او معتقد بود معرفت حقیقی درک «مُثُل» است که واقعیت‌های کلی و ثابت هستند. و این معرفت حقیقی برای روح هر انسانی قبل از این‌که به این عالم بیاید حاصل شده است، چیزی که هست این‌که روح، بعداً در اثر مجاورت با بدن، آن معلومات را از یاد برده است ولی از آنجائی‌که در این عالم فقط نمونه و پرتوی از آن حقایق (مُثُل) موجود می‌باشد، روح با احساس این نمونه‌ها گذشته را به یاد می‌آورد (نظریۀ تذکر).

ارسطو که خود شاگرد افلاطون بود با این نظریه مخالفت کرد. وی معتقد بود روح در ابتدا در حدّ قوه و استعداد محض است و بالفعل واجد هیچ معلوم و معقولی نیست و همه آن‌ها در همین جهان حاصل می‌شوند. این نظریه، کم و بیش توسط فلاسفه مسلمان نیز پذیرفته شد. بعد از ارسطو پیروان مکتب وی عقل را از لحاظ مراحل مختلف و درجاتی که در همین جهان برای تحصیل معرفت می‌پیماید به مراتبی تقسیم کرده‌اند که عبارتند از:

عقل بالقوة – عقل بالملکة – عقل بالفعل – عقل بالمستفاد.

1 - عقل بالقوه: مرتبه‌ای که نفس در آن مرتبه بالفعل هیچ‌گونه معلوم و معقولی ندارد اما استعداد و زمینه کسب آن‌ها را دارا می‌باشد. طفلی که تازه به دنیا آمده هیچ‌ گونه معرفت و آگاهی ندارد اما زمینه کسب معرفت در او هست. نفس را در این مرتبه عقل بالقوه یا عقل هیولانی نامند. زیرا نفس در این مرتبه مانند هیولا قوۀ محض است و هیچ گونه معلوم بالفعلی را ندارد.

2 - عقل بالملکة: نفس انسان بعد از تولّد ابتدا از راه حواس، یک سری تصورات و تصدیقات جزئی را درک می‌کند و آن‌ها را ذخیره می‌نماید سپس عقل با قوۀ تجرید از این تصورات و تصدیقات جزیی به بدیهیات اولیة تصوریة و تصدیقیة می‌رسد که اساس تفکر هر انسانی را تشکیل می‌دهند. این مرتبه از نفس را عقل بالملکة نامند زیرا نفس در این مرتبه استعداد و ملکۀ رسیدن به معقولات کسبی و نظری را دارا می‌شود.

3 - عقل بالفعل: عقل بعد از به دست آوردن بدیهیات تصوری و تصدیقی به کمک حواس، در حقیقت دارای یک سرمایۀ بزرگی است که می‌تواند تمامی معقولات نظری را از آن‌ها استنتاج نماید و در صورت لزوم، آن معلومات نظری را پیش خود حاضر نماید. عقل را در این مرحله، عقل بالفعل نامند. زیرا نفس در این مرتبه می‌تواند هر زمان که بخواهد معقولات کسی را نزد خود حاضر نماید؛ هر چند به خاطر اشتغال به امور بدنی، تمامی معقولات در نزد عقل حاضر نیستند اما همین که عقل در این مرحله می‌تواند بدون زحمت و مشقّت معقولات کسبی خود را حاضر نماید. گویی تمامی معقولات، بالفعل نزد آن حاضر هستند.

4 - عقل مستفاد: کامل‌ترین مرحلۀ عقل انسانی است که در آن تمامی معقولات نظری و بدیهی، بالفعل در نزد عقل حاضرند و نفس به خاطر عدم اشتغال به امور بدنی تمامی این معقولات را نزد خود مشاهده می‌کند. این مرحله از عقل برای انسان‌هایی که در علم و عمل کامل می‌باشند بعد از مفارقت از بدن حاصل می‌شود اما در این‌که آیا قبل از مفارقت از بدن نیز حاصل می‌شود یا نه، بین حکماء اختلاف نظر وجود دارد.

این مرتبه را عقل مستفاد گویند چرا که تمامی معقولات مستفاد از عقل، فعّال می‌باشند.

مقاله

نویسنده محمد درگاه‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

مدیریت با زیرساختهای فرهنگی و ارزشهای اسلامی

مقاله حاضر این انطباق را مدنظر قرار داده و مدلی که سازگار با بستر فرهنگی کشورمان باشد را طراحی نموده است.
No image

مسئولیت انسان در اسلام

واژه مسئولیت و ریشه های ان از سلسله واژه هایی است که به صورت مکرر در جای جای قرآن کریم مورد تصریح قرار کرفته است. خدای متعال از نقش ابزار هایی که برای بالا بردن سطح اگاهی انسان افریده شده اند همانند گوش و چشم و قلب.پرسش نموده که ایا همواره به دنبال کشف حقیقت بوده اند یا به صرف دریافت هرگونه مطلبی ولو به صورت مشکوک و مظنون- بدان اعتماد ورزیده و ان را ملاک و معیار برای جهت دهی رفتار قرار داده اند.
No image

مبانی وگستره اخلاق اجتماعی از منظر قرآن و عترت

اخلاق اجتماعی عبارت است از کلیه رفتارهای اختیاری فرد در مقابل دیگران. چه دیگران همسر، پدر و مادر و فرزندان و یا فامیل ها و اقربائ شخص و یا غیر خویشان باشند. چه این رفتار به عنوان رفتار خاص شخص باشد و یا رفتار گروهی فرد (مانند رفتارهای اعضای یک حزب و یا گروه خاص در مقابل اشخاص و یا گروه ها و یا افراد دیگر) ، در نتیجه چون انسان موجودى است اجتماعى ، تنها در سایه اجتماع مى تواند به اهداف والاى خود دست یابد، مشکلات خود را آسانتر مرتفع کند و به سعادت مطلوب سریع تر برسد. دراین مقاله به مهمترین مباحث: اصول اخلاق اجتماعی ، خانواده ، جامعه ، عدالت وظلم ، اصلاح و افساد وآداب معاشرت اسلامی پرداخته می شود.
Powered by TayaCMS