دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

صبر و توکل

No image
صبر و توکل

صبر و توکل

آیت الله مامقانى با بینش توحیدى و باور محکمى که نسبت به حکمت الهى داشت، در تمام حالات زندگى به ویژه در هنگام بروز مصایب ها، بسیار با تحمل بود و بر خداوند توکل مى کرد. هر وقت یکى از فرزندان یا بستگان وى از دنیا مى رفت و یا مصیبتى بر او نازل مى شد، تنها براى چند لحظه چهره اش دگرگون مى شد و بیش از آن عکس العملى نشان نمى دادبلکه شکر خداوند را به جا آورده، بر او توکل مى کرد.

گاهى به فرزند بزرگوارش، آیت الله شیخ عبدالله مامقانى که از کثرت صبر و توکّل ایشان در تعجب بود مى فرمود:

«فرزندم! توفیق، تنها از خداوند تعالى است. قضایاى بسیارى براى من اتّفاق افتاده است که تنها و تنها توفیقات الهى به یارى من شتافته است از این رو، من بر او توکل مى کنم».

آیت الله مامقانى نقل مى کند که به مدت یک سال از ناحیه دولت وقت عراق، مرزها بسته شد و زائرى به عتبات مشرف نمى شداز این رو، هدایایى که مؤمنین و مقلّدین براى من ]مى فرستادند[ که قسمت اعظم مخارج من و خانواده ام را تأمین مى کرد، به ما نرسیده و از طرفى خبر آوردند که بسته شدن مرزها به مدت یک سال دیگر تمدید شده است. من در وقت شنیدن این خبر، در حال نوشتن مطلبى بر روى کاغذ بودم و بعد از نوشتن، منتظر خشک شدن آن بودم.

لحظه اى به فکرم خطور کرد که این همه قرض دارم و راه ها هم که بسته شده است و مخارج زندگى ام نیز زیاد است در این حال، چشمم به کاغذى که مطلب بر آن نوشته بودم، افتاد، دیدم پشه اى از راست کاغذ بالا مى رود و عنکبوتى از طرف چپتا این که پشه خود را به طرف عنکبوت پرتاب کرد و عنکبوت آن را خورد. با مشاهده این صحنه، به خود آمدم و خطاب به خود گفتم: این قضیه، حتماً موعظه اى است از طرف پروردگار که اى بنده رزق به دست من است و من روزى را حواله تو مى کنم و به طرف تو مى آیدبدون آن که تو آن را طلب کرده باشى پس بر من توکل کن. من بر خداوند توکل کردم اتفاقاً چند روزى نگذشته بود که شخصى از ایران دور از چشم مرزبانان خود را به نجف رساند و اموال بسیارى را به عنوان هدیه براى من آورد. من نیز قرض هاى خود را ادا کردم و مخارج خود و خانواده خود را تایک سال از آن پول ها تأمین دیدم[72]».

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
Powered by TayaCMS