كلمات كليدي : معقول، معقول اولي، ماهيت، حدود وجودي، منشا خارجي
نویسنده : حسن رضايي
معقول[1] در لغت، در مقابل محسوس و به معنی چیزی است که توسط عقل ادراک شده باشد، نه توسط حواس؛ چون حواس محل بسیارى از خطاها و اوهام و گمراهى است معرفت یقینى مرکب از معقولات است نه محسوسات. معادل فرانسوی این واژه، Inteligible وانگلیسى آن، intelligible می باشد.[2]
مقسم این بحث، تصورات می باشد. تصوراتی که علوم ما را تشکیل می دهد بر دو قسم است؛ حقیقی و اعتباری.
مفاهیم کلى که در علوم عقلى از آنها استفاده مىشود، به سه دسته تقسیم مىگردند:
1.مفاهیم ماهوى یا معقولات اولى که به نام حقیقی نیز معروف است؛ مانند مفهوم انسان و مفهوم سفیدى؛
2.مفاهیم فلسفى یا معقولات ثانیه فلسفى مانند مفهوم علت؛
3.مفهوم معلول و مفاهیم منطقى یا معقولات ثانیه منطقى مانند مفهوم عکس مستوى و مفهوم عکس نقیض.[3]
حقیقی، که منسوب به حقیقت است و به معنای ماهیت و ذات شیء است، همان معقول اولی و در مقابل معقول ثانوی می باشد. این نوع از تصورات، مفهاهیمی هستند که گاهی در خارج موجود می گردد و آثارش برآن بار می شود و گاهی در ذهن تحقق یافته و آثار خارجی اش بر آن بار نمی شود؛ مانند مفهوم انسان. لازمه ویژگی یاد شده این است که نسبت مفهوم به وجود و عدم، یکسان باشد و نسبت به ترتب آثار و عدم آن، لابشرط است و با قیود مختلف، توانایی اجتماع را دارد و به همین جهت، در شرایط مختلف می تواند بعینه حضور داشته باشد. بنابراین یک نوع عینیت میان مفهوم و مصداق برقرار می باشد و علم به شیء، دقیقا همان شیء را به ما نشان می دهد و ذاتش را برای ما مکشوف می سازد.
به عبارت دیگر، مفاهیم ماهوی و حقیقی، مفاهیمى اند که حمل بر اشیاء خارجی می شوند و ذهن، آنها را بطور خودکار از موارد خاص انتزاع مىکند. یعنى همینکه یک یا چند ادراک شخصى به وسیله حواس ظاهرى یا شهود باطنى حاصل شد فورا عقل مفهوم کلى آنرا به دست مىآورد؛ مانند مفهوم کلى سفیدى که بعد از دیدن یک یا چند شىء سفید رنگ انتزاع مىشود یا مفهوم کلى ترس که بعد از پیدایش یک یا چند بار احساس خاص بدست مىآید چنین مفاهیمى را مفاهیمى ماهوى یا معقولات اولى مىنامند.[4]
با این بیان روشن می شود که معقولات اولی، مفاهیمی هستند که در میان همه مردم مشترک هستند[5] و نخستین تصور انسان از اموری اند که در خارج موجودند؛ مانند انسان و حیوان که موجود در خارجاند و متصور میشوند[6] و در اصطلاح فلسفی عبارتند از مفاهیم و معقولاتی که پایه سایر معقولات است و از طریق حواس وارد ذهن شده است و پایه ذهن هم از همان جا گذاشته شده است؛ یعنی قبل از اینکه احساسی در کار باشد ذهن خالی محض و بالقوه است. در این مرحله، ذهن، عقل است ولی عقل بالقوه. هیج صورت معقول بالفعلی را ندارد. ذهن با ورود صور حسی تشکیل میشود. نحوه تشکیل صور حسی نیز به این ترتیب است که محسوسات ابتدا در حس وارد میشود و بعد در خیال و حافظه وارد می شود و بعد صورت عقلانی یعنی صورت کلی به خود میگیرد که آن در مرحله بعد است.[7]
اقسام معقولات اولی:
به نظر فارابی[8] که از قدمای فلاسفه اسلامی است ، معقول اولی دارای چندقسم است:
1- اوائل هندسه علمى.
2- اوائل معقولاتى که بوسیله آن زشت و زیبا ادراک شود.
3- اوائل معقولاتى که مربوط به فعل و عمل نیست و مبادی و مراتب ان مانند مفهوم آسمانها و سبب اول و سایر مبادی دیگر. [9]
معقول اولی به نظر فارابی اصطلاح دیگری نیز دارد که عبارست از اوائل و مسائل اولیه مربوط به ریاضیات و مربوط به عملیات و حکمت عملى و نیز مسائل اولیه مربوط به نظریات و حکمت نظرى.[10]
ویژگی های مفاهیم ماهوی:
1.نخستین ویژگی این مفاهیم این است که از ماهیت اشیاء حکایت مىکنند و حدود وجودى آنها را مشخص مىسازند و به منزله قالبهاى خالى براى موجودات هستند و از این روى مىتوان آنها را به قالبهاى مفهومى تعریف کرد. این مفاهیم در علوم مختلف حقیقى کاربرد دارند.[11]
2.انتزاع آنها از عالم خارج از ذهن است.
3. مصداقشان در خارج است؛
4.هر کدام از این معقولات اولی از یکدیگر منفصل و جدا هستند؛ مثلا انسان یک معقول است درخت معقول دیگری و دیوار نیز همینطور.[12]
تفاوت معقولات اولی و ثانوی:
مفاهیم حقیقی و معقولات اولی، برخلاف مفاهیم اعتباری و معقولات ثانوی، حیثیت مصداقشان نه عین حیثیت وجود خارجی است و نه عین حیثیت عدم و نه عین حیثیت وجود ذهنی و به همین جهت، هم می توانند در خارج موجود شوند و هم در ذهن. بر خلاف مفاهیم اعتباری که حیثیت مصداقشان، از سه حال خارج نیست، یا عین حیثیت بودن در خارج است یا عین حیثیت نبودن در خارج و یا عین حیثیت بودن در ذهن.[13]