17 تیر 1397, 0:0
بدحجابی در کشور ما یکی از عواملی است که طی سالهای اخیر منتج به رواج بسیاری از آسیبهای اجتماعی گردیده است. البته خود مقوله بدحجابی نیز یک آسیب اجتماعی است اما این آسیب خود منجر به گسترش سایر آسیبها نیز گردیده است. یکی از پیامدهای اساسی بدحجابی در منظر عمومی از بین رفتن عفت عمومی در سطح اجتماع است. در واقع با کاسته شدن از وضعیت مطلوب حجاب در کشور آمار بی بند و باریها و فساد اخلاقی به شدت بالامی رود . به عنوان مثال یکی از مهمترین پیامدهای گسترش بدحجابی که بیشتر متوجه زنان هم می شود مزاحمتهای خیابانی است. در واقع بدحجابی خود منجر به کاهش عفت عمومی و این امر به مزاحمتهای خیابانی منجر می شود .البته در خصوص این مسئله تنها زنان آسیب نمیبینند بلکه مردان نیز به دلیل اتلاف وقت، درگیر شدن در کنشهای احساسی و از همه مهمتر دور شدن از کانون خانواده دچار آسیبهای جدی ای می شوند. در واقع اساسی ترین و خطرناک ترین آسیب اجتماعی که پس از بدحجابی پدید میآید سست شدن کانون خانواده است.
با این حال برای مقابله با معضل اجتماعی بدحجابی باید بسیار ریشه ای برخورد کرد چرا که اقدامات سطحی و زودگذر نه تنها مثمر ثمر نیست بلکه ممکن است تاثیرات منفی نیز داشته باشد.
جامعه شناسان همواره برای تحلیل و یا توصیف پدیدههای اجتماعی بیش از آنکه به دنبال علت باشند در پی علل هستند. در واقع یک آسیب اجتماعی مولود چندین مولفه است که در هم ادغام شده و یک حرکت اجتماعی را سبب میگردد. از این روست که برای تحلیل پدیدههای اجتماعی غالبا دیدی اورگانیک بر مسائل حاکم است و مفسران هر پدیده را در کالبد و ساخت آن مورد فحص قرار میدهند. معضل « بدحجابی » در کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای تحلیل و واکاوی علل پیدایش، رشد و گسترش آن در میان اقشار مختلف باید این پدیده را در چارچوبی جامع دید و به ساختهای اجتماعی آن توجه کرد.
بی شک راه مقابله با چنین معضلی در جامعه تفکیک علل مختلفه و پاسخگویی جداگانه به هر کدام از ریشه هاست. نمیتوان با زور عقاید جوانی که به دلیل نا آگاهی پوشش خاصی را انتخاب کرده و این پوشش را مایه شخصیت اجتماعی خویش می داند تغییر داد. از سوی دیگر نمیتوان با فرهنگ سازی صرف تلاش گروههای سازماندهی شده برای اشاعه فحشا در جامعه را بی تاثیر کرد. از این رو به نظر ضروری می رسد که تلاشی همه جانبه برای امحای مشکل حجاب که شامل اقدامات فرهنگی و انتظامی می شود به سرعت میتوانند الگوی حجاب و پوشش اسلامی را در میان جوانان ما بازسازی کند. اگرچه چند دهه است که برخی از افراد در جامعه سبک حجاب متفاوتی را برگزیدهاند اما آنان در جامعهای زندگی می کنند که حجاب و پوشش در آن قدمتی چند هزار ساله دارد و این طرز تفکر جزئی از فرهنگ ایرانی است که نمود آن در روح لطیف فرهنگی ایران جاری و ساری است. از این رو اگر صاحبنظران بتوانند راهی برای آشنایی جوانان با حجاب ، چیستی و چرایی آن بیابند بی شک به سرعت می توان بر معضل بدحجابی در کشور فائق آمد.
روزنامه رسالت، شماره 7222 به تاریخ 18/12/89، صفحه 7
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان