15 اردیبهشت 1397, 19:29
دانشمندان و علمای علوم اسلامی در مورد علم قرآنی نظرات و دیدگاههای متفاوتی دارند. گروهی از این علما معتقدند که تمام علوم و دانش بشری در کتاب آسمانی قرآن نهفته است و این کتاب در برگیرنده تمام اسرار و رموز علومی است که هنوز کشف نگردیده است. دسته دیگری از دانشمندان اعتقاد دارند که قرآن کتاب علومی چون فیزیک یا شیمی نیست بلکه کتاب هدایت و برنامه زندگی انسانهاست و علومی که در آن بیان گشته جهت نشان دادن درستیها و بدیها به انسان میباشد. در مورد اعجاز و محتوای قرآن، به طور کلی سه دیدگاه اساسی وجود دارد که به بیان این دیدگاهها پرداخته میشود.
دیدگاه اول بر این اصل استوار است که قرآن منبع دانش علمی است. در عصر حاضر عده زیادی سعی میکنند آیات قرآن را بر پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی معاصر تطبیق دهند. هدف اصلی این گروه این است که اعجاز علمی قرآن را در حوزه علم نشان دهند و به این ترتیب از یک طرف به پیروان مذاهب و مسالک دیگر عظمت و یگانگی قرآن را بنمایانند و از طرف دیگر مسلمانان را به داشتن چنین کتاب گرانبهایی مفتخر سازند. این دیدگاه، دیدگاه تازهای نیست و دانشمندان عظیم الشانی در گذشته نیز دارای چنین دیدگاهی بودهاند. این گروه از دانشمندان به آیاتی که در آنها بخشی از علومی که بعدها کشف گردید استناد میکنند و اعتقاد دارند که این آیات که رمز و اسرار موجود در آنها بعد از گذشت قرنها و کشفیات علوم جدید آشکار گردید نشان میدهد که در قرآن تمامی علوم بشر نهفته است و فقط انسان قدرت و توانایی درک و تفسیر آن را ندارد که گذشت زمان و پیشرفت علم پرده از اسرار این آیات بر میدارد. نظیر این آیات قرآن «الشّمس و القمر بحسبان» و «والقمر قدّرناه منازل حَتَّی عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ » و «الم تر انّ الله یولج اللّیل فی النّهار...». در واقع این آیات بخشی از علم نجوم را بیان میکند و حقیقت حرکت خورشید و ماه، کسوف و خسوف و شب و روز را کسی میتواند درک کند که هیئت ترکیب آسمانها و زمین را بداند و این به نوبه خود دانشی است که در قرنهای بعدی کشف گردید. یا آیه دیگری در مورد علوم پزشکی وجود دارد.در آیات 6 الی 8 سوره انفطار آمده است: «یا ایها الانسان ما غرّک بربّک الکریم الذّی خلقک فسوّاک فعدلک فی ای صوره مّا شاء رکّبک». ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! همان خدایی که تو را آفرید و سامان داد و منظم ساخت و در هر صورتی که خواست تو را ترکیب نمود. در چنین آیاتی تشریح بدن انسان به صورت ظاهر و باطن و عدد و انواع و حکمت و منافع آن بیان گردیده است و نشان میدهد که در قرآن مجامع علوم اولین و آخرین یافت میشود.
غزالی در کتاب احیاء علوم الدین آورده است که : «اگر کسی بخواهد به علوم اولین و آخرین دست یابد، باید در قرآن تدبر کند.» همچنین او در کتاب دیگرش نوشته است: « ریشههای علوم اولین و آخرین از قرآن نشات میگیرد.»
همچنین جلال الدین سیوطی در کتاب معروف «الاتقان فی علوم القرآن» در پی آن است که نشان دهد قرآن حاوی جمیع دانش هاست. وی با توسل به آیاتی نظیر: «مّا فرّطنا فی الکتاب من شیءٍ» و «...نزلنا علیک تبیاناً لکل شیء...» استدلال میکند که قرآن علوم قدیم و جدید را در بر دارد. آن گاه میافزاید: کتاب خداوند عزیز همه چیز را در بر دارد. هیچ بخش یا مسئله اساسی از علوم را نمی توان یافت که در قرآن به آن اشاره نشده باشد. در قرآن جهات شگفت انگیز مخلوقات، ملکوت آسمانها و زمین، اشیای بالاترین بخش افق و اشیای زیر زمین، ابتدای خلقت و... یافت میشود.
علاوه بر این دانشمندان، علمای دیگر نیز وجود دارند که اعتقاد دارند نمونهها و مثال هایی که خداوند در قرآن آورده است در برگیرنده تمام علوم و دانش بشری است اما انسانها قدرت درک و تفسیر آن را ندارند و با گذشت زمان و پیشرفت علوم بر آن آشکار میگردد.
دیدگاه دوم قرآن را کتاب هدایت انسانها میداند. دیدگاه اول مورد انتقاد علمای متقدم ومتاخر قرار گرفته است. آنان معتقدند قرآن کتاب هدایت اخلاقی، تربیتی و دینی است و نازل شده تا انسانها را به سوی فضیلتها و خداشناسی هدایت کند، تا از خرافه پرستی دور شوند و حقوق را به صورت کلی بیان کرده تا مردم با رعایت احکام الهی، زندگی سالمی داشته باشند و بر جهان شناسی و معرفت طبیعت، تکیه میکند تا رابطه انسان و جهان با خدا روشن شود و مردم معرفت بهتری به خدا پیدا کنند. بنابراین ضرورتی ندارد که قرآن همه مسائل علوم تجربی، عقلی و نقلی را به تفضیلات و فرمولهای آنها، بیان کرده باشد، بلکه سیر در ملکوت و تفکر در صنع الهی دارد، تا به هدف تربیت وتزکیه انسانها، نایل شد و بعید نیست منظور از بیان همه چیز در قرآن، مسائل دینی و هدایتی مردم باشد.
این دیدگاه معتقد است که در قرآن علوم و مسائلی بیان گردیده که بتواند نقشی در هدایت انسانها به راه درستی و راستی داشته باشد. قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است و مسیر نیکوکاری و خیر را از راه زشتی و بدیها تمیز کرده و به انسانها نشان داده که با رعایت چه اصولی و معیارهایی بتوانند مسیر سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی را بیابند. در قرآن یک سری احکام الهی و قوانین دینی مورد نیاز برای زندگی اجتماعی انسانها بیان گردیده و افراد با رعایت این اصول جامعه را به آرمانهای واقعی آن میرسانند. هدف قرآن، تربیت معنوی انسان است و در این راه لازم نیست همه معارف تجربی و غیر تجربی را برای بشر بیان کند، چون انسان عقل و احساس دارد و خود میتواند مسائل تجربی و طبیعی را به دست آورد. به علاوه این علوم لازمه لاینفک تربیت معنوی انسان نیست. ابواسحاق شاطبی در کتاب الموقوفات، تفسیر علمی را انکار میکند. وی یکی از مخالفان سرسخت دیدگاه اول است. او معتقد است که پیشینیان با تقوا و عالم قبل از ما، اطلاعاتشان درباره قرآن بیش از عالمان امروزی بود و آنها درباره این گونه علوم صحبت نکردند. این حاکی از این است که از نظر آنها قرآن حاوی چنین مطالبی نیست. بنابراین از دیدگاه این گروه، آیات و نمونه هایی که خداوند در قرآن از علوم دیگر آورده برای درک بهتر مطلب و برای بیان واضح تر بوده و آنها چنین آیاتی را به هدایت و سعادت انسان و عبادات و فرایض دینی ربط داده اند.دیدگاه سوم در واقع جمع بین دیدگاه اول و دوم است. گروهی از دانشمندان و علما معتقدند قرآن مجید برای تدریس علوم و فنون زندگی که بشر قادر است با نیروی تفکر به آنها دست یابد، نیامده است و هرگز پیامبر اعظم(ص) برای این مبعوث نشده است که علوم فیزیک و شیمی و مسائل ریاضی و نجوم را بیاموزد. هذف نزول قرآن هدایت و رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و فضایل اخلاقی است، ولی گاهی قرآن ضمن رهبری بشر به مبدا و معاد، پرده از اسراری برداشته که قبل از تحول اخیر علمی، هیچ کس از آن آگاه نبوده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان