دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دروغ مصلحت آمیز در اسلام چه حکمى دارد و آیا پیامبران و پیشوایان بزرگ چنین دروغى مى گفته اند؟

No image
دروغ مصلحت آمیز در اسلام چه حکمى دارد و آیا پیامبران و پیشوایان بزرگ چنین دروغى مى گفته اند؟

پرسش:

دروغ مصلحت آمیز در اسلام چه حکمى دارد و آیا پیامبران و پیشوایان بزرگ چنین دروغى مى گفته اند؟

پاسخ:

دروغ ذاتاً کار فوق العاده بدى است و بسیارى از مشکلات و بدبختى ها و نابسامانى هاى اجتماع کنونى ما بر اثر همین دروغ است. در بعضى از بیاناتى که از ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) رسیده، دروغ را کلید سایر گناهان شمرده اند! ولى در عین حال در پاره اى از موارد استثنایى، پیش آمدهایى مى کند که اگر انسان در آن جا راست بگوید فتنه و فساد بزرگى برپا مى شود در حالى که اگر راست نگوید آتش فتنه خاموش مى گردد; مثلا، هرگاه میان دو نفر اختلاف شدیدى باشد و یکى از آنها پشت سر دیگرى بدگویى کند و ما هم بشنویم و بدانیم که اگر در برابر سؤالاتى که مى شود راست بگوییم و بدگویى هاى او را فاش کنیم، آتش فتنه اى برپا مى شود که ممکن است تلفات و خسارات مهمّى به بار آورد; بدیهى است در چنین موردى راست گفتن کار غلطى است و هیچ عاقلى نمى تواند بگوید در چنین موردى هم باید راست گفت، این یک قانون مسلّم عقلى است که هرگاه فساد چیزى از اصلاح آن بیشتر باشد، ما باید از آن چیز بپرهیزیم. قوانین اسلامى نیز این حکم عقلى را تأیید نموده و در چنین موارد استثنایى، از روى ضرورت دروغ گفتن را تجویز مى کند. ولى به دو موضوع باید مؤکّداً داشت: نخست این که این موضوع کاملا جنبه استثنایى دارد و جز در شرایط خاصّى دروغ گفتن جایز نیست و نباید عدّه اى موضوع «دروغ مصلحت آمیز» را دستاویز کرده و بدون جهت و یا براى به دست آوردن منافع شخصى دروغ بگویند و این عمل زشت را به نام این که مصلحت! ایجاب کرده، مرتکب شوند. دوّم این که اسلام بقدرى به موضوع دروغ اهمّیّت داده که حتّى در مواردى که ضرورت ایجاب مى کند که انسان دروغ بگوید، دستور «توریه»(1) داده است و در میان دانشمندان و فقهاى ما این فتوا مشهور است. منظور از «توریه» این است که در موارد ضرورى به جاى دروغ گفتن، جمله اى گفته شود که شنونده به گمان خود از آن مطلبى استفاده کند در حالى که منظور گوینده چیز دیگرى بوده است; مثلا: کسى از ما بپرسد آیا فلان کس درباره من چنین حرف بدى زده؟ ما در جواب مى گوییم: نه و منظورمان این باشد که به این عبارت نگفته - اگر چه همان مطلب را به عبارت دیگر گفته است - ولى شنونده از کلمه «نه» چنین مى پندارد که اصلا آن حرف درباره او گفته نشده است. اگر در کلمات پیشوایان دین - به مقتضاى ضرورت و حفظ جان و مال مردم و جلوگیرى از اختلافات و فتنه ها - دروغ مصلحت آمیزى بوده باشد، حتماً از قبیل توریه است که دروغ محسوب نمى گردد. این نکته هم ناگفته نماند، در مواردى که وظیفه انسان توریه یا دروغ مصلحت آمیز باشد، اگر راست بگوید گناه کرده و هر فسادى به وجود بیاید او مسؤول است! روشن است که در آیات قرآن هیچ گونه دروغ مصلحت آمیز و توریه وجود ندارد، یعنى درباره آیات و احکام الهى اصولا چنین ضرورتى مفهوم ندارد. 1. «توریه» بر وزن «توصیه» سخنى است که دو معنا دارد، گوینده از آن معنا خاصّى را که حقیقت است اراده کرده و شنونده معنا دیگرى مى فهمد. مرکز پاسخگو: پایگاه رسمی دفتر آیت الله مکارم شیرازی http://www.makaremshirazi.org

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ

معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:
نعمت بیداری

نعمت بیداری

برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد....
اعتقاد به خالق و مخلوق

اعتقاد به خالق و مخلوق

کسی که به خالق و مخلوق متیقن و معتقد باشد، و با انبیا و اوصیا – صلوات اللّه علیهم – جمیعا مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد،
تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

تعلیم مجهولات بشرط عمل بمعلومات

آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سئوال می‌شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه،
عمل به معلومات

عمل به معلومات

آنچه می‌دانید عمل کنید، و در آنچه نمی‌دانید احتیاط کنید تا روشن شود.

پر بازدیدترین ها

تقویت معنویت و روحانیت درونی

تقویت معنویت و روحانیت درونی

و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می‌فرمودند)‌ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
معاشرت با اهل دنیا

معاشرت با اهل دنیا

آقا محمد بید‌آبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بید‌آبادی مشهور گردیده است.
اعراب القلوب

اعراب القلوب

حضرت امام علیه السّلام مى‌فرماید که: اعراب دلها چهار نوع است، رفع و فتح و جرّ و وقف، تشبیه کرده است حالات دل مؤمن را به حالات است، نام حالات کلمه را که انواع اربعه مذکوره است، براى حالات قلب، استعمال نموده
اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

اعضا و جوارح، امانت‌های خدا

و بدان که اعضاء و جوارح تو، سرمایه و امانت‌هایی هستند از خداوند «جل‌ و جلاله» در نزد تو، که با آن‌ها به نفع دنیا و آخرت خود تجارت نمایی، پس اگر در غیر آن‌چه برای آن خلق شده‌اند (از طاعات و مراقبات) صرف نمایی، یا این‌که اوقات خود را به غفلت بگذرانی، هر آینه بر خود خسران و زیان وارد نموده‌ای و در نتیجه مستحق هجران و خواری از طرف مولای خود شده‌ای.
Powered by TayaCMS