دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اشتراک معنوی وجود

No image
اشتراک معنوی وجود

كلمات كليدي : وجود، اشتراك معنوی، اشتراك لفظی، مفهوم، واحد، تعدد مفاهیم

نویسنده : محمد درگاه‌زاده

اشتراک لفظی در نزد ادیب به این معنی است که یک لفظ بر چندین معنای مختلف وضع شده است مانند لفظ شیر که مشترک بین حیوان جنگلی درنده و شیر نوشیدنی و نیز شیر آب می‌باشد.و اشتراک معنوی عبارت است از این که یک لفظ بر یک معنای کلی و جامع وضع بشود که دارای مصادیق متعددّی است. مانند لفظ انسان که بر افراد مختلف انسان صدق می‌کند.

در فلسفه نیز اشتراک لفظی به معنای تعدّد و اختلاف مفاهیم، آمده است و اشتراک معنوی هم وحدت مفهوم را گویند. ذهن ما با دریافت مظاهر مختلف واقعیات مثل انسان، درخت و خورشید حکم به وجود و هستی برای همه آن‌ها می‌کند. سؤال مطرح برای فیلسوف این است که آیا مفهوم وجود (هستی)‌که به این امور متعدّد در ذهن حمل می‌شود یک مفهوم و معنای واحد است یا متعدد و به اصطلاح آیا مشترک معنوی است یا لفظی؟

تفاوت‌های اصطلاح فلسفی با ادبی:

1.اشتراک لفظی و معنوی در نظر فیلسوف وصف مفهوم است اما در نزد ادیب صفت لفظ.

2.این دو اصطلاح در نزد فیلسوف با اختلاف زبان‌ها، تغییر پیدا نمی‌کند یعنی اشتراک لفظی یا معنوی یک مفهوم در نظر فیلسوف مخصوص به زبان خاصی (مانند فارسی) نیست و بحث او مربوط به تمامی زبان‌ها است اما بحث ادیب در این دو اصطلاح مربوط به زبان خاصی است مثلاً واژۀ شیر در زبان فارسی مشترک لفظی اما در دیگر زبان‌ها مشترک لفظی نیست.

3.دلیلی که فیلسوف بر اشتراک معنوی اقامه می‌کند،رجوع به ذهن و وجدانیات است اما دلیل ادیب رجوع به اهل لغت و تبادر و مانند آن می‌باشد.

دلیل اشتراک معنوی وجود:

با مراجعه به ذهن و وجدانیات روشن می‌شود که مفهوم واقعیت و هستی که به امور مختلف مانند زمین و آسمان و درخت و غیره حمل می‌شود از قبیل مشترک معنوی است نه از قبیل مشترک لفظی، یعنی هنگامی که ما در ذهن خود هستی را به هر یک از این اشیاء حمل می‌کنیم و حکم به هستی آن‌ها می‌نمائیم یک معنا و مقصود را در همه موارد اراده می‌کنیم نه بیشتر.

صدرالمتألهین در این باره می‌نویسد: «مشترک بودن مفهوم وجود در بین ماهیات مختلف نزدیک به احکام بدیهی و اولی می‌باشد و نیازی به استدلال ندارد».

برخی از متکلمین مانند ابوالحسن اشعری در جهت انکار این حکم آمده و قول به اشتراک لفظی را پذیرفته‌اند. اینان در حقیقت بین مصداق و مفهوم وجود خلط کرده‌اند. در نظر متکلمین این بوده که اگر قائل به اشتراک معنوی وجود بشویم. دیگر بین مصادیق مختلف وجود هیچ تفاوتی نخواهد بود در حالی که وجود اختلاف بین موجودات امری بس روشن و ضروری است. در حقیقت آن‌ها توجه نداشتند که اختلاف و تفاوت بین موجودات در مصداق وجود است نه در مفهوم و معنای ذهنی، از نظر مفهومی، تمامی مصادیق وجود از ممکنات تا واجب الوجود، دارای یک مفهوم و معنای واحدی هستند.

مقاله

نویسنده محمد درگاه‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS