27 بهمن 1395, 3:14
محمدبن يعقوب کليني در حديث قدسي نقل مي کند که مردي از بني اسرائيل چهل شب کوشيد و خدا را خواند، اما دعايش مستجاب نشد، به نزد حضرت عيسي(ع) آمد و شکوه کرد و از او خواست که برايش دعا کند، عيسي(ع) با طهارت پروردگار متعال را خواند و خداوند به او وحي فرستاد: اي عيسي! همانا او از غير دري که به او داده شده مي آيد، او مرا میخواند ولي در دلش نسبت به تو شک دارد، پس اگر مرا بخواند تا آنجا که گردنش کنده شود و يا ناخن ها و سرانگشتانش بريزد، دعايش مستجاب نخواهد شد.
همچنين حبر از احبار و دانشمندان بني اسرائيل آن چنان خدا را عبادت نمود که مثل يک چوب خشک شد. سپس خداوند به پيامبر زمان وي وحي کرد که به او بگو: به عزت و جلال و جبروتم سوگند، همانا اگر آن اندازه عبادتم کني که همه بدنت آب شود، همان طور که چربي و دنبه در داخل ديگ آب مي شود، آن عبادت ها را از تو نمي پذيرم، تا اينکه از همان دري بيايي که من به تو امر کردم. (1)
1- سخن خدا «کليات احاديث قدسي»، آيت الله سيد حسن شيرازي، ص 133 و 134
روزنامه كيهان، شماره 21104 به تاريخ 21/4/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان