كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، پيمان بغداد، ايران، عراق
نویسنده : فاطمه السادات باقي پور
در سال 1952م. به مناسبت سالگرد امضای قرارداد انگلیس با شرکت نفت عراق، شورش گستردهای در کشور عراق بر پا شد که نه تنها کارگران، بلکه طبقه روشنفکر را نیز در بر گرفت. آوریل 1935م. "شاه فیصل دوّم" در حالی سر رشته امور را به دست گرفت که عراق، یکپارچه آشفته بود. فیصل برای اجرای برخی اصلاحات اجتماعی، "نوریسعید" را کنار گذاشت و "فاضلجمالی" را مأمور تشکیل کابینه کرد.[1]
انتخاب دکتر "محمد فاضلجمالی" به عنوان مهره آمریکا و خریدار اسلحه از این کشور، نشانه گامنهادن استعمار جدید ایالات متحده در سیاست عراق بود. جمالی با اعطای آزادیهای نیمبندِ داخلی، فعالیت احزاب چپگرای طرفدار شوروی را محدود و اعضایشان را دستگیر کرد. در مقابل، مخالفان دولت نیز زیر چتر «جبهه ملی» متحد شدند.
نوریسعید در آغاز سال 1954م. برای دوازدهیمن بار به نخست وزیری رسید. او به شدت به سرکوب اصلاحطلبان ، بهویژه کمونیستها پرداخت که به تازگی دامنه فعالیتشان گسترش یافته بود. کلیه احزاب مخالف، غیر قانونی اعلام شدند، مطبوعات تحت کنترل دولت در آمد، تبلیغات ضد شوروی توسعه یافت و سرانجام روابط سیاسی عراق و شوروی در اواسط سال 1954م. قطع شد.[2]
در همین زمان، مذاکراتی بین هیئت نمایندگی عراق و دولت واشنگتن برای اخذ کمکهای اقتصادی و نظامی آغاز شد. نوریسعید این بار به تحریک آمریکا، مقدمات «پیمان دفاع منطقهای» را با عضویت عراق، ترکیه، ایران، پاکستان، لبنان، اردن، سوریه، مصر، انگلیس و حتی آمریکا فراهم آورد؛ ولی توفیقی در این راه به دست نیاورد تا اینکه همراه فیصل دوّم در 12 مارس 1954 از پاکستان دیدن کرد. در فوریه 1955م. قرارداد همکاری سیاسی – نظامی بین عراق و ترکیه امضا شد که دو هسته نخستین پیمان بغداد بودند. انگلستان، پاکستان و ایران به ترتیب در 5 و 23 نوامبر 1955م. به این پیمان پیوستند. این پیمان چون در بغداد صورت گرفت به «پیمان بغداد» مشهور شد.[3]
به علت تشویق آمریکا و انگلیس این کشورها به پیمان بغداد پیوستند تا هر چه بیشتر زیر نفوذ این دو قدرت قرار گیرند.
مواد پیمان بغداد
ماده اوّل: طرفین قراداد متضمن شدند برای حفظ امنیت و دفاع از تمامیت ارضی خود، طبق ماده 51 منشور ملل متحد با یکدیگر همکاری کنند و میتوانند هرگونه اقدامی را به منظور اجرای این همکاری، با انعقاد قراردادهای مخصوصی بین طرفین، تصویب کنند.
ماده دوّم: برای عملیکردن این همکاری ـ که در ماده اوّل ذکر شده ـ و اقدام به تأمین آن، مقاماتِ صلاحیتدار طرفین، متعاهدین باید در جلسهای مشترک اخذ تصمیم کنند و اجرای اقدامات مذبور موقعی به مرحله عمل میرسد که از طرف دولتین متعاهدین تصویب شده باشد.
ماده سوّم: طرفین متعهد میشوند از هر نوع، دخالت در امور داخلی یکدیگر بپرهیزند و هر گونه اختلاف را به صورت مسالمتآمیز و طبق منشور متحد حل و فصل کنند.
ماده چهارم: طرفین تأکید میکنند که هیچ یک از مفاد این پیمان، با تعهدات بینالمللی ـ که هر یک با دولت و یا دولتهای ثالثی دارند ـ منافات ندارد و مخلّ تعهدات بینالمللی نیست. طرفین تعهد میکنند، در تعهدات بینالمللی مغایر با این پیمان وارد نشوند.
ماده پنجم: پیوستن به این پیمان برای هر یک از دولتهای اتحادیه عرب و دولتهای دیگر مانعی ندارد مشروط بر اینکه به صلح و امنیت این منطقه علاقهمند باشند و طرفین، آنها را به رسمیت کامل بشناسند. این پیوستن از تاریخ تسلیم اسناد الحاق دولت مربوط به وزارت امور خارجه عراق ملزم به اجرا خواهد بود.
هر یک از دولتهای ملحق به این پیمان، حق دارد طبق ماده اوّل آن، قراردادهای مخصوصی با یک یا بیشتر از دولتهای عضو این پیمان منعقد کند و مقام صلاحیتدار هر یک از دولتهای ملحق شده، حق دارد طبق ماده دوّم، هرگونه اقدامی را تعیین و تثبیت کند. این امور به محض تصویب از طرف دولت مربوطه، اجرا خواهد شد.
ماده ششم: شورای دائمی متشکل از ورزا برای اقدام به هدفهای این پیمان، زمانی تشکیل میشود که تعداد اعضای آن کمتر از 4 عضو نباشد و در این صورت است که شورا اقدام به تصویب آییننامه داخلی خود خواهد کرد.
ماده هفتم: مدت اعتبار این پیمان 5 سال است و نیز برای مدتهای پنجساله، تجدید و محسوب میشود. هر یک از اعضا حق دارد از پیمان خارج شود، مشروط بر اینکه این موضوع را قبل از شش ماه از تاریخ پایان مدتهای مذکور به اعضای دیگر ابلاغ کند و در این صورت، مفاد پیمان برای بقیه اعضا معتبر است.
ماده هشتم: تصویب این پیمان بر عهده طرفین است و اسناد مصوب در «آنکارا» مبادله میشود و از تاریخ مبادله به اجرا در میآید. نمایندگان تامالاختیار، پیمان فوق را در بغداد و در دو نسخه به زبان عربی، ترکی و انگلیسی در تاریخ دوّم رجب 1374ه.ق. مطابق با 24 فوریه 1955م. امضا کردند.[4]
ورود ایران به پیمان بغداد
پس از سالها تلاشِ غرب برای حفظ خاورمیانه از خطر کمونیزم ، در فوریه 1955م. پیمان بغداد بین ترکیه و عراق امضا شد تا امنیت خاورمیانه به سود امپریالیزم آمریکا و انگلیس تضمین شود. عراق با اینکه عضو اتحادیه عرب بود، تشکیل این پیمان را مجاز میدانست و به ماده 51 منشور ملل متحد استناد میکرد. انگلستان، پاکستان و ایران نیز به این پیمان پیوستند؛ امّا آمریکا با اینکه گرداننده اصلی این پیمان بود، ظاهراً به آن ملحق نشد تا دوستی اعراب را از دست ندهد و در یک جنگ تبلیغاتی جدید رو در روی شوروی قرار نگیرد و به مشکلات سنای آمریکا نیز برخورد نکند. استدلال ایران این بود که در دو جنگ جهانی(اوّل و دوّم) بیطرفیاش رعایت نشده و به حریمش تجاوز شده است، بنابراین باید در کنار غرب و جزو پیمانهای نظامی آنها باشد؛ البته به اطلاع شوروی هم رساندند که این پیمان جنبه تجاوزکارانه ندارد و ایران به پایگاهی نظامی علیه شوروی تبدیل نمیشود.[5]
بر اساس ماده ششم این پیمان، هرگاه تعداد اعضای پیمان به چهار عضو برسد، یک شورای دائمی تشکیل خواهد شد. اولین جلسه این شورا در نوامبر 1955م. در بغداد برگزار شد و یک کمیته نظامی و یک کمیته اقتصادی برای طرح نقشههای اقتصادی با هدفِ رشد ناحیهای تشکیل شد.[6]
مواضع ابر قدرتها در مقابل تشکیل پیمان بغداد
انگلستان و آمریکا، پیمان بغداد را «حلقه شمالی» دفاع در برابر شوروی در خاورمیانه تلقی میکردند. شوروی نیز در 1955م. این پیمان را آلت تجاوز انگلیس و آمریکا میدانست و کشورهای امضا کننده آن را مخالف صلح و امنیت بینالمللی اعلام کرد.
در مه و ژوئن 1957م. نمایندگان آمریکا به عضویت کمیتههای اقتصادی و نظامی پیمان در آمدند؛ امّا ایالات متحده برای از دست ندادن دوستان عرب خود، به این پیمان نپیوست.[7]
سرانجام پیمان بغداد
عراق پس از سقوط ملک فیصل در 1958م. از پیمان خارج شد و مرکز پیمان به آنکارا در ترکیه انتقال یافت و نام آن به «پیمان مرکزی»(سنتو) تبدیل شد؛ «سنتو» بین دو پیمان ناتو و سیتو بود و ارکان آن از شورای وزیران، کمیتهها و دبیرخانه تشکیل میشد.
از کمیتههای مهم آن، کمیته نظامی و کمیته مبارزه با خرابکاری بود. فرماندهان نظامی و یا رؤسای ستاد ارتش کشورهای عضو، سیاستهای نظامی سنتو را تعیین میکردند. کمیته مبارزه با خرابکاری نیز ، تحت نظر متخصصان آمریکایی فعالیت داشت.[8]
سازمان نظامی سنتو در سال 1959م. با شرکت بریتانیا، ترکیه، پاکستان و ایران با همکاری ایالات متحده آمریکا به وجود آمد. ایران(پس از انقلاب اسلامی) در سال 1979م. از این پیمان خارج شد و پس از خروج ترکیه و پاکستان، این پیمان از میان رفت.[9]