دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرقه جارودیه Jarvdyh

No image
فرقه جارودیه Jarvdyh

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : زيديه، جاروديه، سرحوبيه، رافضه، بتريه

فرقه های درون شیعی معمولاً در زمینه امامت دچار انحراف از امامیه شده اند.و علت اصلی این گسست را می‌توان این دانست که رهبران این فرقه در ملاک تعیین امام مسیر ثابتی را دنبال نمی‌کردند از این رو به موجودیت فرقه ای مختلف در شیعه مواجه می‌شویم. جارودیه یکی از فرق زیدیه محسوب می‌شود بلکه بهتر این است که بگوییم هسته اولیه فرقه زیدیه با اجتماع همان فرقه موجودیت یافت که با شکست زید بن علی (ع) متفرق شدند.

(جارودیه و بتریه و جریریه) و در واقع یاران زید بن علی (ع) بعد از شهادت او هر یک به نوعی راهی را ادامه دادند. یکی از کسانی که به زیدیه پیوست و بعد از شهادت زید بن علی (ع) به نام خود فرقه‌ای در مسیر جریان زیدیه بوجود آورد (زیاد بن منذر کوفی) است به نام امام جارودیه یا رأس جارودیه خوانده می‌شود و اتباع او را جارودیه می‌گویند.[1]

رهبر جارودیه

زیاد بن منذر العبدی همدانی الخراسانی الکوفی، در طبقه تابعین اصحاب محسوب شده و کنیه او ابوجارود است و فرقه او منسوب به این کنیه است.

کنیه پدرش ابی‌زیاد است از این رو به او زیاد بن ابی‌زیاد نیز گفته می‌شود.[2]

نام او در کتب معتبر روایی و تفسیری و رجالی شیعه ذکر شده، در ابتدا از اصحاب امام باقر (ع) بود و از ایشان به کثرت روایت نقل می‌کند. شیخ طوسی کتاب تفسیر و نیز کتابی روایی را از مولفات این شخص می‌داند.[3] همچنین از محضر امام صادق (ع) نیز بهره مند شده، ولی با خروج زید بن علی بن الحسین (ع) بر علیه بنی‌امیه به او پیوست و زیدی مذهب شد.[4] او تفکری را در برابر امامیه بنیان نهاد که سالها ادامه داشت و پیروان او در نهضت‌های مختلف شرکت داشتند.

پشتوانه علمی جارودیه

بزرگانی از رجال مؤثر مانند فضیل الرسان و ابوخالد واسطی[5] عمرو بن خالد[6] از پیروان زیاد بن منذر می‌باشند و عالم معروف احمد بن محمد بن سعید معروف به «ابن عقده» متوفی 333 در مسلک جارودیه می‌باشد.[7] و این مطلب نشان دهنده پشتوانه علمی و مؤثر در این فرقه است و این مطلب در خود «زیاد» نیز بروز دارد. زیرا شیعه و سنی کتبی از جمله تفسیر که شامل روایاتی از امام باقر (ع) می‌باشد را به ابو جارود نسبت می‌دهند.[8] تفسیر او را امروزه در کتاب تفسیر علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، استاد محمد بن یعقوب کلینی و تفسیر فرات کوفی می‌توان مشاهده کرد.[9]

زیاد بن منذر در روایات

با صرف ‌‌نظر از روایات زیادی که او از امام باقر (ع) نقل می‌کند، اما شخصی است که مذموم صادقین (ع) واقع شده است. البته کثرت روایات او از امام (ع) نشان دهنده این است که، اهل بیت (ع) باب علم خود را نه فقط برای امامیه بلکه برای همه مردم مفتوح گذاشته بودند و از این جهت است که امثال مغیره و ابوالخطاب و ابوحنیفه و زیاد بن منذر و بسیاری از بزرگان فرق و مذاهب همگی به اغراض مختلف افتخار و یا ادعای شاگردی این مکتب را داشته‌اند. ولی ائمه (ع) همان طور که نور علم خود را به همه می‌رساندند به هدایت مردم و دوری ایشان از بدعت و انحراف نیز اشاره می‌کردند. حتی مستقیماً به معرفی سران کفر و بدعت و وضاعین می‌پرداختند که از جمله این مذمومین ابوجارود زیاد بن منذر ابی زیاد است. امام باقر (ع) او را ملقب به سر حوب نمود و در بیان معنی آن فرمودند سرحوب اسم شیطان کوری است که در دریا سکونت دارد و ابوجارود کوردل است.[10] امام صادق فرمود: ابو جارود چه می‌کند، به خدا سوگند که او متحیر (گمراه) می‌میرد.[11] ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می‌کند که ایشان کثیر النواء و سالم بن ابی جارود را یاد کردند و فرمودند: دروغ گویان و تکذیب کنندگان و کافران هستند، لعنت خدا بر ایشان، ابو بصیر به امام می‌گوید که معنی دروغ گویان را می‌دانیم. حضرت فرمود: دروغ گویان به نزد ما می‌آیند و خبر به تصدیق ما می‌دهند در حالی که این گونه نیست، سخن ما را می‌شنوند و تکذیب می‌کنند.[12] به هر صورت مذمت ابی‌جارود در روایات نشانه خبث سیرت و سریره اوست.

زید بن علی (ع) و ابی جارود

شخصیت زید بن علی (ع) مورد تایید ائمه اطهار (ع) است و از او به احترام و از شهادت او به عظمت یاد می‌شود. او به خون خواهی جدش سید الشهداء قیام کرد ولی در این راه با حیله و غدر یارانش مواجه شد و از جمله کسانی که او را در معرکه جنگ تنها گذاشتند کسانی بودند که با دیدن لشگر یوسف بن عمر الثقفی به جنگ آنها آمده بود. به هر حال با شهادت زید بن علی (ع) هنوز عده‌ای قائل به امامت او بودند که از جمله ایشان زیاد بن منذر ابی جارود بود. البته ابی جارود اصحاب پیامبر (ص) را بخاطر ارتدادشان در مورد خلافت علی (ع) و اختیار خلافت ابوبکر کافر می‌دانست و گفته شده در این مسأله با امام خود زید بن علی به مخالفت پرداخت.[13]

از او آرای تندی بر ضد صحابه و خلفای ثلاثه نقل شده که به یک مورد اکتفا می‌کنیم:

ولید بن زرود رقی از ابی جارود نقل می‌کند که گفت: عجل (گوساله) این امت عثمان است و فرعون این امت معاویه است. سامری این امت ابو موسی اشعری است. ذوالثدیه و اصحاب نهروان ملعون هستند.[14]

رای ابو جارود و جارودیه در امامت

امامت امیرالمؤمنین (ع) ایشان معتقد بودند که امامت امیرالمؤمنین علی (ع) توسط پیامبر اکرم (ص) به توصیف و اوصاف بوده است نه به اسم و تعیین و مردم در اینکه وصف را نشناخته و دنبال موصوف نرفتند تقصیر و کوتاهی نمودند و چون ابوبکر را انتخاب کردند کافر شدند.[15]

امامت حسین (ع)

معتقد به امامت امام حسن و امام حسین (ع) می‌باشند ولی در چگونگی نصب ایشان به نص اختلاف دارند عده‌ای از جارودیه گفته‌اند که امیرالمؤمنین علی (ع) نص بر امامت فرزندش امام حسن (ع) دارد و امام حسن نص بر امامت امام حسین بعد از خودش دارد.

عده‌ای از جارودیه قائل شدند که پیامبر اکرم (ص) بعد از امیرالمؤمنین نص بر امامت امام حسن (ع) و بعد از امام حسن برای امامت امام حسین (ع) نیز نص فرمودند.[16]

امامت بعد از حسین (ع)

به عقیده ایشان امامت بعد از امام حسین (ع) در فرزندان امام حسن و امام حسین (ع) می‌باشد و هر کس از ایشان که دعوت به راه خدا کند و فاضل و عالم و شجاع باشد و با جهاد علنی حرکت خود را نشان دهد امام است.[17] به همین دلیل هم ایشان قائل به امامت زید بن علی بن الحسین (ع) شدند.

خلاصه معتقدات جارودیه

1. امامت امام علی (ع) را به نص وصفی می‌دانند.

2. امامت حسنین (ع) را منصوص می‌دانند.

3. امامت بعد از حسنین (ع) در اولاد ایشان با شرائط مذکور است.[18]

4. امامت بعد از حسنین (ع) منصوص و معین نیست.[19]

5. قادر به تعداد امامت در یک زمان می‌باشند. زیرا در شرائط امام شرط وحدت نکرده‌اند.[20]

6.بر ابوبکر و عمر و عثمان طعنه می‌زنند و ایشان را کافر می‌دانند و به همین دلیل اهل سنت تکفیر ایشان را جایز می‌دانند.[21]

7. در مساله تکفیر ابوبکر و عمر با بتریه از زیدیه مخالفند و به همین دلیل یکدیگر را تکفیر می‌کردند.[22]

8.صحابه را به خاطر عدم رعایت حق امیرالمؤمنین علی (ع) در خلافت و انتخاب ابوبکر کافر می‌دانند.[23]

9. عده‌ای از جارودیه علم فرزندان حسنین (ع) را مانند پیامبر (ص) می‌دانند و گفته‌اند علم ایشان قبل از تعلم ضروری و فطری است.

10. عده‌ای از جارودیه علم اولاد حسنین (ع) را با دیگران مشترک و در یک سطح می‌دانند و اخذ علم از ایشان و دیگران را جایز می‌دانند.[24]

چون جارودیه از فرق زیدیه محسوب می‌شود به عقاید اصلی زیدیه نیز پایبند هستند مانند:[25]

اهل گناهان کبیره مخلد در جهنم هستند و خارج نمی‌شوند و با این عقیده با فرقه قدریه مشترک هستند.

11. فساق امت کافر هستند و با کفار مخلد در جهنم می‌باشند و در این نظر باخوارج همسو هستند.

مهدویت در منظر جارودیه

در مورد مهدویت در این فرقه گفته شده که ایشان بعد از شهادت زید بن علی (ع) قائل به مهدویت محمد بن عبدالله محض معروف به نفس الزکیه بودند او در ایام منصور دوانقی خروج کرد و کشته شد و بعد از کشته شدن او دو فرقه شدند. عده‌ای قائل به حیات او شده و در انتظار خروج او باقی ماندند. و عده‌ای قائل به مرگ او شده و قائل به امامت و یا مهدویت یحیی بن عمر بن یحیی بن الحسین بن زید بن علی شدند. او در ایام مستعین خروج کرد و کشته شد و عده‌ای قائل به حیات او شده و در انتظار خروج دوباره‌اش ماندند و عده‌ای با اقرار به موت او قائل به امامت محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن علی بن الحسین بن علی شده که در ایام معتصم خروج کرد و اسیر شد و در اسارت وفات کرد. البته جارودیه در قیامی در زمان مامون نیز شرکت داشته‌اند و از محمد فرزند امام جعفر صادق (ع) حمایت کرده و در سال 199 خروج کردند.[26]

رهبر جارودیه

زیاد بن منذر در سال 150 و یا بعد از آن وفات می‌کند.[27] ولی نام جارودیه از زیدیه آمیخته است و همان طور که اشاره کردیم این فرقه در دوره های مختلفی به قیام پرداخته و انقلاباتی را به پا کرده که غالبا به رهبری فرزندان زید بن علی بوده است. تفکر جارودیه در مردم و علما نیز بوده و این عناصر باعث ظهور ماندگار این فرقه می‌شود که البته امروزه در غالب زیدیه در اقلیت فرق شیعی ثبت شده‌اند.

به همین جهت امام باقر(ع)لقب سرحوب را به زیاد بن منذر اطلاق کرده ا ند که در واقع مذمتی برای آنها باشد. و در نتیجه فرقه جارودیه همان فرقه سرحوبیه است.

مقاله

جایگاه در درختواره فرق و مذاهب شیعی - زیدیه - جارودیه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

فرقه زیدیه

No image

فرقه جارودیه Jarvdyh

No image

فرقه مغیریه Mghyryh

No image

فرقه بتریه Btryh

Powered by TayaCMS