دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سکون Repose,rest

No image
سکون Repose,rest

سالک وقتى به مرحله یقین رسید، مى‌آرمد و چیزى او را مضطرب نمى‌کند؛ زیرا مشاهده مى‌کند که کارگردان جهان هستى، خداست و بر محور قسط و عدل، جهان را اداره مى‌کند و سراسر کار او حکمت است؛ نیز مى‌یابد که اگر خود را به او بسپارد، بهره مى‌برد. از این رو خود را به او وا مى‌گذارد و آن‌گاه به «طمأنینه» مى‌رسد.

اقسام سکون

1-سکون قبل از حرکت

2-سکون بعد از وصول

سکون قبل از حرکت مذموم است؛ ولی سکون بعد از وصول بسیار ممدوح است. چنان‌چه در حرکت‌هاى ظاهرى نیز همین گونه است. کسى که اهل کوشش و حرکت نیست، در گوشه‌اى آرمیده و ساکن است؛ ولی کسى که حرکت کرد و به مقصد رسید، مقصود خود را در مقصد مى‌یابد و در آن جا آرام مى‌شود. سکون قبل از حرکت تحجر، رکود، جمود و غفلت است؛ ولى سکون بعد از حرکت، وصال، شهود، طمأنینه و امن است.

قرآن کریم از کسى که حرکت نکرده و در راه تهذیب روح قدم ننهاده است و امنیت کاذبى دارد، مذمت مى‌کند:

«فلا یأمن مکر الله إلا القوم الخاســرون» (اعراف/99)

«جز زیان‌کاران، خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دانند.»

کسى که غافل نیست، راه رسیدن به مقصد را با ارشاد راهنمایان الهى طى مى‌کند و به مقصد مى‌رسد و مطمئن مى‌شود. این، همان امنیت و سکون بعد از وصول است. این احساس آرامش و امنیت، طمأنینه‌اى است که قرآن کریم درباره آن مى‌فرماید:

«ألا بذکر الله تطمئن القلوب» (رعد/28)

«تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می یابد.»

اضطراب در اثناى حرکت

قرآن حکیم همان طور که درباره سکون قبل از حرکت و سکون بعد از وصول سخنى دارد، در مورد اضطراب اثناى حرکت که زمینه سکون و آرامش را فراهم مى‌کند، هم سخن مى‌گوید.

کسانى که در راه هستند، به خاطر کمین کردن راهزن خطرناکى بر سر راهشان، مضطرب هستند. آنها مى‌دانند انسان سالک‌، جنگ تنگاتنگ با ابلیسى دارد که با هیچ کسى از سر صلح و صفا سخنى نمى‌گوید. او نسبت به همه «عدو مبین» است و هر کسى را با دام مناسب شکار مى‌کند:

«لقد أضل منکم جبلٌا کثیرا أفلم تکونوا تعقلون» (یس/62)

«او گروه زیادی از شما را گمراه کرد. آیا اندیشه نمی‌کنید.»

سکون بعد از اضطراب

انسان سالک در اوایل امر از یک سو، هراسناک است و از سوى دیگر، وقتى خود را به بارگاه قدس خداوند نزدیک مى‌بیند، جلال و شکوه خدا او را مرعوب مى‌کند؛ اما وقتى از منطقه خطر گذشت و به محور امن رسید، کم‌کم اضطرابش فرو مى‌نشیند:

«إنما المؤمنون الذین إذا ذکر الله وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا و على ربهم یتوکلون» (انفال/2)

«مؤمنان تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود،دل‌هایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزون‌تر می‌گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.»

این تپش دل و اضطراب قلب، به این جهت است که انسان مؤمن خدا را، هم به عنوان مبدأ «قهر» مى‌شناسد و هم به عنوان مبدأ «مهر»، و مى‌ترسد مبادا از دستور او تخلف کند و از قهر او در امان نباشد. در سوره مبارکه «زمر» مى‌فرماید:

«تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم إلى ذکر الله» (زمر/23)

«مؤمنان، کسانى هستند که هنگامى که آیات الهى بر آنها تلاوت مى‌شود و نام خدا برده مى‌شود، پوست‌هایشان مى‌لرزد و مضطرب مى‌شوند و سپس تن و جان آنان مى‌آرمد.»

آن‌چه درباره برخى امامان (علیهم السلام) نقل شده است که در هنگام نماز پهلویشان از شدت هراس مى‌لرزید؛ ولى کم کم آرام مى‌شدند، یا در هنگام لبیک گفتن، صدایشان در گلو مى‌شکست و اشک از چشمانشان فرو مى‌ریخت؛ ولى در اثناى مناسک، آرام مى‌شدند، این دو حالت بر اساس دو منزلتى است که در آیات مذکور سوره زمر بیان شده است.

درجات سکون وابسته به یقین و درجات یقین، وابسته به درجات معرفت است و درجات معرفت همان طور که از یک سو یقین را به لحاظ بینش به دنبال دارد، از سوى دیگر به لحاظ گرایش، آرامش را به بار مى‌آورد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

هویت زنانه در تندباد تاریخ

هویت زنانه در تندباد تاریخ

✍️ سعید احمدی
سگ کی؟

سگ کی؟

✍️ سعید احمدی 
کارهای کثیف

کارهای کثیف

✍️ سعید احمدی 
الهیات جنگ...

الهیات جنگ...

یادداشت

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
Powered by TayaCMS