نویسنده : ;امام صادق علیه السلام
قال الصّادق علیه السّلام: ان کنت عارفا عاقلا فقدّم العزیمة الصّحیحة، و النّیّة الصّادقة فی حین قصدک إلى اىّ مکان أردت، و انه النّفس عن التّخطّىإلى محذور، و کن متفکّرا فی مشیک، و معتبرا بعجائب صنع الله أینما بلغت، و لا تکن مستهزئا و لا متجبّرا فی مشیک، و غضّ بصرک عمّا لا یلیق بالدّین، و اذکر الله کثیرا.
حضرت امام صادق علیه السّلام مىفرماید که: هر گاه اراده سفر کردى که به سفر روى، خواه قصیر و خواه طویل، اگر از زمره اهل بصیرتى و از جمله صاحبان عقلى و در سلک اهل غفلت، منسلک نیستى، باید مقدّم دارى بر سفر خود، صحّت و فساد سفر را، و ملاحظه کنى که این سفر تو، مباح است یا معصیت، که مبادا که سفر معصیت باشد و موجب خسران آخرت باشد. و باز دار نفس خود را در سفر، از ارتکاب خلاف شرع و در راه رفتن باید از ذکر الهى، غافل نشوى و همیشه به یاد او باشى و به مخلوقات و مصنوعات نظر عبرت کن و تکبّر و تجبّر به خود راه مده و استهزا و سخریّه به کس مکن. و بپوش چشم خود را از هر چه نظر به او لایق نیست و نظر به او ممنوع است به حسب شرع. و همیشه به یاد خدا باش که غفلت از او، منبع کلّ شرور و منشأ کلّ آفات است.
فانّه قد جاء فی الخبر: انّ المواضع الّتی یذکر الله فیها و علیها، تشهد بذلک عند الله یوم القیامة، و تستغفر لهم إلى ان یدخلهم الله الجنّة.
در حدیث وارد است که: هر موضعى که آدمیان در بالاى او، یا در او ذکر خدا و عبادت خدا کرده باشند، گواهى مىدهد آن زمین از براى آن اشخاص در روز قیامت، که فلان شخص و فلان شخص در ما، یا در بالاى ما ذکر تو و عبادت تو بجا آوردند و از حضرت بارى براى ایشان طلب آمرزش مىکند، تا زمانى که خداى تعالى ایشان را داخل بهشت گرداند.
و لا تکثر الکلام مع النّاس فی الطّریق، فانّ فیه سوء الادب.
مىفرماید که: در راه و سفر، حرف بسیار مزن با مردم، چرا که حرف بسیار،منافى أدب است.
و اکثر الطّرق مراصد الشّیطان و متجره، فلا تأمن کیده.
مىفرماید که: بیشترین راهها، کمینگاه شیطان و محلّ تجارت آن دیو لعین است و انتظار مىبرد که کسى وارد آن جا شود، تا او را بفریبد و ایمان از او برباید. و هرگز بى استعاذه و التجا مباش که تا فریب آن دیو لعین نخورى و صید او نشوى، پس ایمن از کید او مباش.
و اجعل ذهابک و مجیئک فی طاعة الله، و السّعى فی رضاه، فانّ حرکاتک کلّها مکتوبة فی صحیفتک.
مىفرماید که: بگردان رفتن و آمدن خود را در آن سفر، در طاعت خداوند عالم و از براى تحصیل رضاى او، چرا که جمیع حرکتهاى تو را مىنویسند، پس اگر قصد تو در سفر، صحیح است و نیّت تو مشروع است، در نامه عمل تو عبادت مىنویسند، و الاّ شقاوت و ضلالت.
قال الله تعالى: یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ[1].
خداوند عالم در قرآن مىفرماید که: در روز قیامت، گواهى مىدهند بر آدمیان زبانهاى ایشان و دستهاى ایشان و پاهاى ایشان، به آن چه کردهاند از خوبیها و بدیها.
و قال عزّ و جلّ ایضا: وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ [2].
و نیز خداوند عالم در قرآن مجید مىفرماید که: هر آدمى را خواه مؤمن و خواه کافر، الزام کردیم ما عمل او را در گردن او. یعنى: عمل هر بنده، لازم آن بنده است در آخرت و از او جدا نمىشود. مثل طوق که لازم گردن است، تا آن وقت که حساب آن بنده کرده شود.
و نیز گویند: طائر، مرغ نیست بلکه کتاب و نامه عمل بنده است که در روزقیامت، پرّان پرّان به دست بنده آید و معنى «فی عنقه»، آن است که عهده آن در گردن او است.[3]
منبع : شرح(ترجمه) مصباح الشریعة، عبد الرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، 1377 هجرى شمسى
پی نوشت:
-
-
-
[3] - ترجمه مصباح الشریعة، ص: 279; الی 282