4 آبان 1390, 0:0
آزادي؛ در چارچوب شرع و قانون
محسن امیریان
آزادی از مقولات کهنسال تاریخ بشر است که جایگاه نخست آن در نوشتهها و گفتمان اندیشمندان و فیلسوفان بوده است. آزادی موهبتی الهی است که انسان را از بدبختیهای گوناگون نجات داده و به اوج کمال، عزت و رشد میرساند؛ زیرا تودههای غیر آزاد و کشورها و جوامع وابسته هرگز شکوفا نمیشوند و نمیتوانند از اسارت، عقب ماندگی، استعمار و استثمار، رکود اقتصادی و دهها مشکلات دیگر که همگی معلول و محصول وابستگی و عدم آزادی است، رها شوند.
بررسی تاریخ آزادی همچون سرنوشت خود آزادی، بسیار دردآور و اسفناک است! زیرا با بررسی وقایع تاریخی حتی عصر حاضر در مییابیم که ستمگران چه ستمها را روا داشتهاند و چگونه با جان و مال و ناموس و شرافت تودههای مردم بازی کردهاند؟
قرآن مجید از وحشی گریهای ستمگران بی منطق روزگار حکایت مینماید و پرده از جنایات دشمنان عدالت و دادگری بر میدارد. اگر این جنایات فاجعه آمیز در تحلیل تاریخی قرار گیرد، به این نتیجه خواهیم رسید که بخش اعظم آنها مبارزه با فرهنگ اصلاحی بود که پیامبران و دادگران خواهان آن بودند، ولی خواستند تودههای ضعیف و ستمدیده را از یوغ استعمارگران نجات دهند.
در محیط آزاد، افکار مختلف به کار میافتد، انسانها با تلاش و هماهنگی اهداف اجتماعی را پیش میبرند، علم و صنعت را رشد میدهند و از عوامل خطرناک نفاق که محصول خفقان است در امان میمانند. فلسفه آزادی، خوشبختی است که تودههای زیر پرچم آن، بدون نگرانی، نظرات خود را میگویند و با شرایطی به عمل میپردازند. در چنین جامعههایی انفجارهای نفاق به صفر میرسد. دوست و دشمن با آرامش خاطر به بحث و مناظره مینشینند و به مشکلات سر و سامان میدهند و از رشد اقتصادی بهرهمند میگردند و جامعه را از کید و نقشههای پشت پرده، محفوظ میدارند.
منظور از آزادی فرد معمولاً آزادی شخصی است. فرد باید حق داشته باشد اعتقادات خود را برگزیند، در ابراز این عقاید برای عموم آزاد باشد و بتواند بر اساس آنها عمل کند؛ البته تا جایی که با حقوق دیگران و چارچوب قوانین و نهادهای قانونی موجود سازگار باشد. اما اگر افراد بخواهند گروههای همفکر تشکیل دهند و به صورت دسته جمعی عمل کنند، به چیزی بیش از آزادی فردی نیاز خواهند داشت. در این صورت باید حقوقی نیز برای تشکیل سازمانهای سیاسی و اتحادیههای کارگری داشته باشند و بالاخره در بیان عقاید خود و انتشار روزنامه نیز آزاد باشند. این قبیل آزادیها را نباید با آزادیهای فردی یکسان پنداشت، گر چه بدون آنها آزادی فردی به شدت محدود خواهد شد.
اقسام آزادی: امروزه داشتن حقوق فردی و آزادیهای عمومی، از مولفهها و شرایط پایهای مردمسالاری و جامعه مدنی است. اهم حقوق فردی و آزادیهای عمومی به شرح زیر آورده میشود.
حقوق حیات و آزادی تن: همه افراد بشر حق حیات دارند و هیچ کس نمیتواند این حق را از انسان سلب کند؛ مگر به موجب قانون، آن هم در زمینههای استثنایی اعمال میشود. داشتن امنیت، مصونیت مسکن، تعرض ناپذیری مکاتبهها و آزادی رفت و آمد از جمله آزادیهای فردی تلقی میشود.
آزادی اندیشه: این نوع آزادی دارای انواعی است که مهم ترین آنها از این قرارند، آزادی عقیده و آیین، آزادی بیان، آزادی آموزش و پرورش، آزادی اخبار و اطلاعات.
آزادیهای اقتصادی و اجتماعی: این نوع آزادی به چهار دسته تقسیم میشود؛ مالکیت، آزادی بازرگانی و صنعتی، آزادی کار.
باید در نظر داشته باشیم که هر کدام از آزادیهای فوق باید در چارچوب قانونی و شرعی خود عملکرد و فعالیت داشته باشند، یعنی فعالیت آنها باعث اخلال در فعالیت و حقوق دیگر افراد اجتماع و عام مردم نگردد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان