دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هدف نهایی هنر؛ رسیدن به رستگاری

هنر دینی یک سفر تمثیلی از عالم محسوس به عالم روحانی است
هدف نهایی هنر؛ رسیدن به رستگاری
هدف نهایی هنر؛ رسیدن به رستگاری

هنر دینی یک سفر تمثیلی از عالم محسوس به عالم روحانی است

هم اندیشی «پدیدارشناسی میراث فرهنگی» با همکاری پژوهشکده هنر و مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی، چهارشنبه 27 اردیبهشت ماه در محل مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی برگزار شد که اکنون بخش هایی کوتاه از سخنرانی‌های دکتر سیدکمال حاج سیدجوادی رئیس پژوهشکده هنر، دکتر نیر طهوری پژوهشگر هنر و معماری، دکتر یوسف منصورزاده مدیر گروه موزه داری مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی و دکتر عبدالحمید حاجی پور رئیس مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی از نظر شما می‌گذرد.

بررسی مفهوم اسطوره در سنت اسلامی

در قرآن کریم، واژه اساطیر 9 بار آمده که در این آیات کلمه «الاولین» بدان اضافه شده است، اساطیر در تفاسیر به معنای سخنان عجیب و غریب نوشته شده گذشتگان آمده است. از فرهنگ قرآنی و اسلامی چنین بر می‌آید که اسطوره دارای بار معنایی منفی و فاقد حقیقت خارجی یا حتی واقعیت تاریخی است و بر این اساس هرگونه تطبیق روایت‌ها، آموزه‌ها، حقایق و اصول قرآنی بر اسطوره‌ها نادرست است، لذا این که کلام الهی از سوی مشرکان و معاندان «اساطیر الاولین» خوانده شود، مورد نکوهش قرار گرفته است.

آیات قرآنی غیر از تفاسیر است. آنچه قطعی الصدور است کلام وحی و احادیث صحیح است نه تاویل‌های برخی مفسران که متاسفانه برخی از آنها ضعیف است و بسیاری از اسرائیلیات، زرتشتیات و مسیحیات در آن نوشته شده که تفسیر طبری آکنده از این اسرائیلیات است و علامه مغنیه صاحب تفسیر کاشف نیز بر این مساله تاکید کرده است.

رویکرد پدیدارشناسانه به اسطوره، راهی برای فهم اسطوره و حقایق دینی تلقی می‌شود. اندیشمندانی چون الیاده و برخی همفکران وی نظیر یونگ و کربن قائلند دین یا اسطوره در دین را می‌توان از راه پدیدارشناسی شناخت و بر همین اساس یک دین پژوه یا اسطوره شناس باید خود را جای یک انسان اسطوره باور بگذارد و از زاویه دید وی به نقش و معنای اسطوره و دین پی ببرد. از این منظر اسطوره بر روح یک جامعه اسطوره باور سایه انداخته تا جایی که آنها تاریخ را آن گونه که باید، نمی‌بینند و در واقع همه چیز را به یک امر قدسی ارجاع می‌دهند و معتقد می‌شوند تا وقتی آن اصل قدسی بر ما اشراف دارد، زندگی رشد و برکت دارد. به زعم الیاده، اسطوره شناس یا دین پژوه امور مقدس را نباید در پدیده‌ای بجوید که انتظار می‌رود بلکه باید امور قدسی را در جایی جست که انتظارش نمی‌رود. از دید الیاده، دین عبارت است از اسطوره‌هایی که انسان دین باور حقیقت آنها را می‌پذیرد و فهم اسطوره و دین از طریق پدیدارها و نمودهای آن ـ فارغ از فهم حقایق ذاتی و باطنی آن ـ امکان پذیر است، اما براساس آیات قرآن و ادبیات دینی اسلام، واژه اسطوره به مضامین افسانه ای و غالبا جعلی و باطل اطلاق می‌شود و مترادف دانستن آن با اصطلاحاتی نظیر historia و myth در سنت فکری غرب نادرست است.

متاسفانه بعدها اساطیر که بار منفی دارد در زبان فارسی معنی متفاوتی پیدا کرد، به گونه‌ای که گاهی گفته می‌شود مثلاامام علی(ع) اسطوره تاریخ است و این عبارت نادرست است چرا که اسطوره، مطلبی جعلی است و امام علی(ع) یک شخصیت حقیقی است. رویکرد پدیدارشناسانه به اسطوره و دین متفاوت است. براساس آیات قرآنی و ادبیات دینی در سنت اسلامی اسطوره را به افسانه‌های جعلی و باطل اطلاق می‌کنیم.

رویکرد پدیدارشناختی به هنر اسلامی

از نظر کربن هنر، چه هنراسلامی و چه دیگر هنرهای دینی همان سیر و سلوک و هدف هنر رسیدن به رستگاری است. کربن مهم‌ترین راه شناخت پدیدارشناسانه فلسفه تطبیقی را ماجرای غربی و غربی شدن ـ به معنای سهروردی ـ می‌داند و از فهم نبوی یاد می‌کند و می‌گوید فلسفه و نبویت از یک چراغ یعنی مشکات نبوی کسب معرفت می‌کند. سرمنشا هنر اسلامی عالم مثال است. فقدان عالم مثال مشخصه تفکر غربی است که منجر به خشک شدن تخیل خلاق می‌شود. شرقی شدن مرتبه طلوع نور معرفت در وجود فرد است. عالم مثال مورد تاکید سهروردی خارج از عالم محسوس است و در واقع امر معنوی است.

از دیدگاه کربن سیروسلوک سفری تمثیلی است و گذار از عالم محسوس به عالم لطیف روحانی از طریق عالم واسطه است. در واقع ما از یک مرتبه وجودی به یک مرتبه وجودی دیگر وارد می‌شویم. کربن پدیدارشناسی را کشف المحجوب می‌داند، یعنی در نگاه او پدیدارشناسی ضمن آشکارسازی، نجات بخش نیز است. پدیدارشناسی ما را از خطرات تاریخی رها می‌کند. تاویل در واقع بازگرداندن نازل شده به حقیقت آغازین خود است. از نظر کربن هنر اسلامی سیروسلوک برای رستگاری است و هنر بالفعل کردن قوای باطنی است. هانری کربن معتقد است تمام تلاش هنرهای دینی ازجمله هنر اسلامی برگرداندن امانت الهی است.

پدیدارشناسی و موزه

در تاریخ شناخت و معرفت شناسی با فراز و نشیب‌هایی مواجه هستیم که در آن گرایش به عینیت گرایی و ذهنیت گرایی یا طبیعت گرایی و گرایش به ماوراء طبیعت همواره به صورت افراط و تفریط در مقاطع مختلف پدیدار گشته است. در این راستا هر وقت طبیعت گرایی، عینیت گرایی و توجه به ملموسات، محسوسات و مشاهدات در شناخت و معرفت شناسی بیشتر شده است موزه‌ها نیز به عنوان محصول این نوع نگرش ظهور کرده و به عنوان منبع مهم در گسترش شناخت انسان کمک شایانی کرده است.

قرن 18 میلادی اروپا بیشترین حرکت‌های معرفت شناختی مبتنی بر حس و مشاهده و عینیت گرایی را تجربه کرد. بزرگ ترین موزه‌ها و مجموعه‌های علمی چه در زمینه تاریخ طبیعی و چه تاریخ تمدن‌ها محصول این دوره است. از آنجا که موزه‌ها منبع تجربیات بشری هستند تعامل بین پدیدارشناسی و موزه شناسی به عنوان یک ضرورت در حوزه شناخت می‌تواند نقش مهمی در خودآگاهی انسان ایفا کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
Powered by TayaCMS