1 ـ مرحله انتخاب موضوع
اوليـن گـام در مـوضـوع پـژوهـش و نيز مقاله نويسى انتخاب موضوع است . در انتخاب موضوع عـوامـل مـخـتـلفـى از جمله افكار و تجربيات نويسنده ، امكانات و فرصت موجود، علاقه شخصى نـويـسنده و نيز اهميت و ضرورت موضوع و ارزش عملى و نظرى آن نفش دارند.
نويسنده مقاله در انتخاب موضوع آن بايد موارد زير را رعايت كند:
الف ) شناسايى حوزه مطالعه
ب ) خلاصه و رسا بودن عنوان مقاله
ج ) وجود تناسب منطقى بين جـنـبـه هـاى عـام و خاص موضوع
د) به كارگيرى ترتيب مؤ ثرى از كلمات در ساخت عنوان مقاله.
2 ـ مرحله طرح و موضوع
دومـيـن گـام در راه نـگارش مقاله ، ارائه طرح موضوع است . يك طرح خوب بايد داراى ويژگى هاى نظير نظم يا پيوستگى مطالب در طرح ، وحدت و روشنى و سادگى آن باشد، «منظور از طرح هر مقاله يا نوشته عبارت است از نقشه كار يا فهرست كردن نكات اصلى به ترتيبى كه بايد نوشته شود.»
در طـرح مـوضـوع بـايـد به چگونگى پيدايش و جريان دگرگونى هاى موضوع مورد پژوهش پـرداخته شود. از ديد علمى هر موضوع پژوهشى يك پديده تاريخى است . يعنى داراى سرآغاز و سرانجامى است . از اين رو هر مساءله اى درباره هر پديده ، پرسشى خواهد بود درباره هر يك از عـوامـل پـيـدايـش ، دگـرگـونـى ، سـاخـتـار و يـا كاركرد آن پديده در رابطه با پديده هاى ديگر. ارائه يك طرح خوب در ارتباط با اهداف و فرضيه هاى موضوع تحقيق ، پيامدهاى مثبتى را در پى دارد، از جمله : مشخص شدن چارچوب كلى موضوع ، نظم و انسجام يافتن نـوشته ، ايجاد هماهنگى و ارتباط بين قسمت هاى مختلف يك نوشته و نيز در نگرش به موضوع به صورت دقيق ، علمى و همه جانبه كمك مى كند
3 ـ مرحله جستجوى منابعِ پيرامون موضوع
پس از انتخاب موضوع و سازماندهى طرح و آن ، محقق بايد شروع به جستجوى منابع پژوهشى خـود نـمـايـد. خـمـيـره اصلى و اوليّه ساختار مقالات پژوهشى ، اطلاعاتى است كه از منابع و راه هـايـى گـونـاگـون تـهـيـه مـى شـود. در صورتى كه بنيان و پايه علمى تحقيق ـ كه توسط مـطـالعـه منابع فراهم مى شود ـ سخيف باشد، پژوهش هاى بعدى مسطحى ، تكرارى و خام خواهد بـود.
نـكـته مهم اين كه برخى اشتباهات در مطالعه منابع ممكن است باعث دور شدن محقق از روند اصـلى تـحـقـيـق شـود.
بـرخـى از اين اشتباهات عبارت اند از:
اعتماد و تاءكيد بيش از اندازه بر مـنـابـع دسـت دوم ،
ـ مـطـالعـه شـتـابزده منابع به خاطر شروع هرچه زودتر مقاله نويسى ،
- تـاءكـيد بيش از اندازه بر نتايج تحقيقات گذشته و غفلت از مطالعه روش هاى اندازه گيرى و اجـرايـى ، -چـشـم پـوشى از مطالعه منابع ديگر مانند روزنامه ها و نشريات عمومى ،
-عدم ارائه تـعـريـفـى دقـيـق از عـنـوان تـحـقـيـق ،
- انـجـام رونـويـسـى و تـنـظـيـم فـهـرسـت مـابـع بـه شكل غلط، ثبت اطلاعات و مطالب زياد در برگه هاى ياد داشت.
4 ـ مرحله جمع آورى اطلاعات
انجام هر تحقيقى مستلزم جمع آورى اطلاعات است كه محقق را در انجام تحقيق يارى مى دهد.
در جمع آورى اطـلاعـات بـايـد دو اصـل را رعـايـت كـرد:
1 ـ اصـل عينيت ، كه در آن محقق بايد اين توان را داشـتـه بـاشـد كـه از نـظـرات و احـسـاسـات خـود جـدا شـود تـا تحليل هايش ره انحراف پيش نگيرند. او بايد واقعيت ها را به همان صورتى كه هستند گزارش دهـد.
2 ـ اصـل دقـت ، كـه در آن مـحـقـق بـايـد تـا آنـجـا كـه مـمـكـن اسـت ، واقـعـيـت هـا را بـه طـور كامل و دقيق گزارش دهد.
بـراى جـمـع آورى اطـلاعـات بـايـد روش اسـتـانـداردى را اتـخـاذ كـرد. يـكـى از مـتـداول تـريـن ايـن روش هـا يـادداشـت بـردارى بـا اسـتفاده از ابزار فيش تحقيقى است .
در به كارگيرى اين روش بايد در تفكيك و گروه بندى اطلاعات مهارت داشته باشيم .
براى فهميدن يـك ايـده يا نكته ، بايد علاوه بر كليّت آن ، اجزاء آن را نيز درك كرد. بدين منظور بايد
اولاً، ايـده و نكته اصلى را يافت كه غالباً با عبارت هايى نظير «از همه مهم تر اين كه »، «نخست »، «بـايـد خـاطرنشان كرد كه » در دو جمله اول هر پاراگراف قرار داد.
ثانياً، بايد جزئيات كـمـكـى و مـثـال هـا و مـواردى را كـه در تـشـريح ايده ها و نكات اصلى بيان مى شود، پيدا كرد؛
ثالثاً بايد اطلاعات مورد نياز اصلى خود را از اطلاعات حاشيه اى نظير تجربيات شخصى و عقايد نويسنده تفكيك نمود (257) .
در يـادداشـت بـردارى بـايد هم مطالعات و هم يادداشت ها موضوعى باشد، تا طبق موضوع آنها، بـتـوان آنـهـا را از هم تفكيك كرد. لازمه اين كار تيتر گذارى براى هر يادداشت و سپس تنظيم و دسته بندى آنها است .
5 ـ مرحله پيش نويس يا سياه نويسى (نوشتن مقاله )
مـحـقـق پـس از جمع آورى اطلاعات لازم و مطابق طرح مقاله ، آن اطلاعات را دسته بندى كرده ، به روى كاغذ منتقل مى نمايد و سپس به نوشتن پيش نويس مقاله اقدام مى كند.
در ايـن مرحله ، اگر در كار پژوهش از مصاحبه ، آمارگيرى و محاسبات خاصى استفاده شده ، به هـر يـك از آنـهـا نـيـز در جـاى خـود بايد اشاره كرد، و اگر معلومات و اطلاعاتى را مى توان در قـالب در نمودارها، جداول ، و منحنى هايى نشان داد، آنها را بايد به صورتى پاكيزه و روشن ترسيم كرده و در جايى مناسب از مقاله افزود. پيش نويس را بايد در يك طرف كاغذ نوشت و در حاشيه سفيد آن جاى كافى براى اصلاحات و امنافات بعدى باقى گذاشت و همزمان با نوشتن پيش نويس ، جاى پى نوشت هارا نيز بايد مشخص كرد.
مـى تـوان بـه يـكى از چهار شكل زير، يادداشت هاى تهيه شده و اطلاعات به دست آمده از منابع گـونـاگون را در متن مقاله به كار برد:
الف ) شرح و بسط، كه در اين روش ، مفهوم مطلب اخذ شـده از مـنـابـع ديگر را گرفته و به صورت مشروح و مبسوط با كلمات خودمان مى نويسيم و محتواى آن را با لحن و سبك نوشته خود هماهنگ مى سازيم .
ب ) فـشـرده و چـكـيـده ، كه از طريق آن مفهوم و محتواى مطلب را از منابع گرفته و به صورت چكيده اى ناب با حدّاقل كلمات ، به گونه اى رسا و گويا بيان مى كنيم .
ج ) خلاصه ، كه در اين حالت اگر قصد اخذ مطلبى از منبعى داريم كه طولانى بوده و از نظر اطـلاعـاتـى چـنـدان دقيق به نظر نمى رسد و يا از نظر گوهر كلام ، محتوا و سبك و لحن و غيره داراى اهـمـيـت خـاصـى نـيـسـت ، مـى تـوان آن را خـلاصـه كـرده و يـا فـهـرسـت وار بـه دنبال يكديگر بنويسم .
د) نـقـل قـول مـسـتـقـيـم ، كـه در ايـن حـالت مـحـقـق گـفـته يا نوشته فردى را بدون هيچ تغييرى داخل علامت برجسته نما يا گيومه «» قرار مى دهد.
6 ـ مرحله ويرايش پيش نويس
در ايـن مـرحـله بـا حذف مطالب و نكات زايد و نادرست ، نوشته را از هر جهت آراسته و پيراسته كـرده ، بـه ويـژه جـمـله هـاى طـولانـى را به دو يا چند جمله كوتاه مناسب تقسيم مى كنيم . بدين تـرتـيـب مـشـخـص مـى شـود كـه كـجـاى نـوشـتـه نـامـعـلوم و مـبـهـم اسـت و در كـجـا اسـتـدلال ضـعـيف است ؛ چه ادعاهايى به شواهد و حجت هاى قوى تر نياز دارد؟ در چه مورد تداوم منطقى ضعيف است ؟ و در كجا سبك مقاله ، سست است ؟
در مرحله ويرايش بايد به سه اصل مهم توجه داشت .
1 ـ اصـل بـه كـارگـيـرى زبـان :
بـر طبق اين اصل كه بايد نوشته را بلند خواند، تعبيرهاى ضـعـيـف ، گـره هـا و ابـهـام هـا، مـحـسـوس و نمايان مى شود كه با رفع آنها نوشته روان تر، هـمـوارتـر ودر عـيـن حال رساتر و گوياتر مى شود و جمله ها و بندها، ارتباط درونى و انسجام بيشترى مى يابند.
2 ـ اصـل ارتـبـاط و انـسجام متن :
بر طبق اين اصل بايد دسته بندى و بخش بندى مطالب رعايت شـده و شـود به طور متوسط در هر صفحه يك يا دو تيتر قرار داده شود. به بيان ديگر، مقاله را بـايـد بـند به بند نوشت تا بندها متناسب با موضوع مقاله بوده و با بندهاى ديگر تركيب شده ، در نتيجه يك واحد كلى را به وجود آورند (262) .
3 ـ اصـل نـشـانـه گـذارى يـا بـه كـارگـيـرى عـلائم سـجـاونـدى :
بـه كـارگـيـرى درست اين اصـل در مـقـاله از درجـه اهـمـيـت بالايى برخوردار است ؛ از جمله اين نشانه هاى مهم عبارت اند از «نـقـطـه (.)، نـشـانـه هـيـجـان يـا تـعـجـب (!)، نـشـانـه درنـگ يـا ويرگول (،)، نشانه اعلام يا دو نقطه (:)، نشانه گريز يا كمان )، نشانه حذف جزئى يا سه نـقطه (...)، نشانه حذف كلى يا چند نقطه (.....)، نشانه تشريح يا خط (ـ)، نشانه نيم خط (ــ)، نـشـانـه بـرجـستگى يا گيومه «» نشانه مداخله يا قلاب (ُ)، نشانه بزرگ نمايى يا خط ريز كـلمـات.» هر كدام از اين نشانه ها استفاده ويژه اى دارند كه در نوشتن متن مقاله بايد اين موارد رعايت گردد.
7 ـ مرحله تحرير نهايى يا پاكنويس
در اين مرحله فرض بر اين است كه مقاله نوشته شده مرحله ويرايش را طى كرده و به طور كلى نـوشـتـه از نـظـر امـلايى و نشانه هاى سجاوندى ، دستورى يا بلاغى ، به دقت بررسى شده اسـت . در ايـن زمـان پـاكنويس متن نوشته شده را شروع مى كنيم و در آن نوشته را با خط خوانا مـى نويسيم و يا با ماشين تايپ مى كنيم . پس از آن بر روى مقاله پاكنويش شده نيز مطالعه و بـررسـى دقـيق انجام مى دهيم و در صورت ضرورت آن را اصلاح كرده ، براى تحرير نهايى آماده مى سازيم .
8 ـ مرحله نتيجه گيرى
در اين مرحله روابط علّى و معلولى بين حقايق را مى يابيم و از مطالعات و بررسى ها و مشاهدات انجام شده استنتاج منطقى مى كنيم و نتايج را به موضوعات بزرگ تر تصميم مى دهيم .
در اين مـرحـله هـمواره سعى نهايى محقق دادن پاسخى منطقى و مناسب به سوالات زير است ، اين كه ، چه سوالى پرسيده ايم ؟، چه يافته ايم ؟، به چه نتايجى رسيده ايم ؟ و نتايج در كجا و درباره چه افراد يا گروه هايى صادق است ؟.
بـه بـيان روشن تر يك نتيجه گيرى خوب بايد از يك فرايند منطقى برخوردار باشد، بدين گـونه كه در آن ابتدا متن تهيه شده را بخش بخش نموده و سپس هر بخش را جداگانه خلاصه مـى كـنـيـم . نـكـتـه ديگر اين كه در اين مرحله ، بحث درباره نتايج يا خلاصه حتى الامكان بايد كامل باشد؛ اما نبايد تفسيرهاى ختم كننده و زايد را دربرگيرد.
9 ـ مرحله ارائه مقدمه مقاله
مـقـدمـه مـقـاله عـلمـى بـه مـانـنـد نـقـشـه و بـرنـامـه اى بـراى بـرپـايـى سـاخـتـمـان مـقـاله عـمـل مـى كـنـد و تنها مبنايى است براى داورى درباره هدف و راه و روشى كه محقق براى رسيدن بـه هـدف درنـظـر دارد. «در واقـع ، مـقـدمـه بـخـشـى از مـقـاله اسـت كـه در آن مـسـائل يـا سـؤ الات اسـاسـى مـانـنـد اهـمـيـت مـوضـوع ، انـگـيـزه مـطـالعـه ، دلايـل تـجـديد موضوع ، سابقه موضوع و... مطرح مى شود.» در نوشتن مقدمه مـقـاله بـايـد از تـعـارف و مـجـامـله و پـوشـيـده گويى برحذر باشيم و منظور خود را به طور صـريـح و گـويـا بـنـويـسم ؛ به خصوص از آوردن مقدمه طولانى كه بى ارتباط با موضوع مـقـاله بـاشـد بايد خوددارى كنيم . هم چنين بهتر است مقدمه را بعد از تقرير معنايى مقاله تنظيم كرده و در اول مقاله بياوريم .
10 ـ مرحله تنظيم پى نوشت ها
در آخـر هـر مـقـاله پـژوهـشـى (خـواه يك مقاله كوتاه و يا رساله و كتاب طولانى باشد) لازم است كليه منابعى را كه در متن نوشته خود از آنها استفاده كرده ايم ، به صورت زير ذكر نماييم .
نـام خـانـوادگـى و نـام مـؤ لف ، تاريخ انتشار، عنوان مقاله ، نام مجله ، شماره مجله و صفحات ، تـنـهـا در زيـر نـام و شماره مجله خط كشيده مى شود. (به هنگام حروفچينى عنوان مجله درشت تر تـايـپ مى شود و خط زير آن برداشته مى شود) و زمانى كه از كتاب به عنوان منبع در نوشته خـود اسـتـفـاده كـرديم ، بايد اطلاعات آن را به ترتيب زير بنويسيم .
نام خانوادگى و نام مؤ لف ، سـال انـتـشـار، عـنـوان كـتـاب ، تـاريـخ و نـوبـت چـاپ ، محل چاپ و نام ناشر، (زير عنوان كتاب خط كشيده مى شود)
زمانى كه از مجله به عنوان منبع در مقاله خود استفاده كرديم ، اطلاعات آن را به ترتيب زير مى نويسم :
نـام خـانـوادگـى و نـام مـؤ لف ، عـنـوان مـوضـوع ، نـام مـجـله ، دوره چندم ، شماره چندم ، صفحه .