براى رفع خستگى دانش آموزان در حين اجراى برنامه، مى توان به شكل ميان پرده مسابقه اى را اجرا كرد. در اين مسابقات بيشتر، دانش آموزان از نظر بدنى به كار گرفته مى شوند تا با تحرّك بدنى و ايجاد نشاط وشادابى، كسالت و خمودگى آنها از بين برود و در ضمنِ اجراى مسابقه، بر معلومات آنها افزوده شود.

نحوه اجراى اين مسابقات (ميان پرده ها) بدين صورت است كه مربى افرادى از مخاطبان خود را انتخاب و در مقابل دانش آموزان از آنها براى عملى نمودن ميان پرده ها استفاده مى كند. لازم به ذكر است كه ميان پرده ها نبايستى تمام يا بيشتر زمان مفيد كلاس را بگيرد، بلكه فقط جهت رفع خستگى به مدت 5 الى 6 دقيقه وقت جلسه را مى گيرد و معمولاً در اواسط يا اواخر كلاس كه دانش آموزان احساس خستگى مى كنند يك يا دو نمونه به اجرا گذاشته مى شود.

شايسته است مربى محترم توجه داشته باشد كه همه ميان پرده ها را در يك زمان و مكان و براى يك گروه نمى توان اجرا كرد، بلكه برخى از ميان پرده ها براى مكانهاى باز و بعضى براى مكانهاى بسته و برخى براى جلسات پسران و تعدادى نيز براى جلسات دختران مناسب است. تعدادى ديگر را مى توان به صورت مشترك استفاده كرد. از اين رو با توجه به مختلف بودن فضاهاى اجرا، مربيان محترم بايد با تشخيص كارشناسانه خود، مناسب شأن و آداب و سنن اجتماعى هر منطقه عمل كنند.

براى آشنايى بيشتر با مسابقات عملى، نمونه هايى از اجراى اين مسابقات در ذيل ارائه مى گردد. مربيان محترم مى توانند براساس نوع مخاطبان خود شكلهاى ديگرى از اين مسابقات را به ذوق خود طراحى كرده و به اجرا گذارند.

نمونه هاى زير براساس سِن و ميزان تحصيلات مخاطبان (مقاطع تحصيلى دبيرستان، راهنمايى و ابتدايى) تقسيم بندى شده است.

البته آوردن هر يك از نمونه ها در يك بخش به معناى اولويت داشتن استفاده از اين نمونه براى اين مقطع تحصيلى است و مربى محترم مى تواند در شرايط خاص و با تشخيص خود، همان نمونه از ميان پرده را براى مقطع تحصيلى ديگرى نيز اجرا كند.

الف) دبيرستانى

قرآنى:

نام يك سوره از قرآن را مطرح مى كنيم و از شركت كنندگان در مسابقه مى خواهيم تا همانند مشاعره، براساس آخرين حرف از نام سوره مطرح شده، نام سوره ديگرى را بگويند. در صورتى كه معلومات دانش آموزان يا مجريها در اين زمينه كم باشد، مى توانند دو گروه شوند و يا اينكه قرآن در اختيار داشته باشند.

مثال: يوسف ـ فاطر ـ رحمن ـ نوح ـ حجرات ـ تحريم ـ ملك ـ كهف ـ فلق ـ قلم ـ مسد ـ دهر ـ روم ـ مؤمنون ـ نمل ـ لقمان ـ نازعات ـ تكاثر ـ رعد ـ دخان ـ ناس ـ سباء ـ انعام ـ معارج ـ جن ـ نساء ـ ابراهيم ـ مريم ـ مرسلات ـ تين ـ نباء ـ احزاب ـ بروج ـ جمعه ـ همزه ـ هود ـ ... .

درگوشى:

(در كلاس خواهران در صورت وجود مربى خواهر) پيامى را در گوش نفر اول مى خوانيم و به او مى گوييم: خيلى سريع در گوش نفر بعد بگو، و همين طور ادامه مى يابد تا به نفر آخر برسد.

وقتى كه به نفر آخر رسيد، آخرين نفر را جلو جمعيت مى آوريم و به او مى گوييم: چه كلام و پيامى به شما مخابره شد؟ او آنچه را كه شنيده است مى گويد. سپس به نفر اول مى گوييم: من چه حديثى به تو گفتم؟ وقتى نفر اول شكل درست آن را بيان كرد و بچه ها تفاوتى ميان دو نوع گفتار مشاهده كردند، مى خندند و شادى ايجاد مى شود. ما نيز از فرصت استفاده كرده، و نحوه به وجود آمدن «شايعه» يا «يك كلاغ چهل كلاغ» را توضيح مى دهيم.

تكرارى:

يكى از شاگردان را انتخاب كرده، حديثى تربيتى برايش مى خوانيم و به او مى گوييم: اين جمله را خيلى سريع 5 بار تكرار كن. بدين وسيله هم مطلبى دينى را به مخاطبين القاء مى كنيم و هم شادابى ايجاد مى كنيم. مثلاً امام على عليه السلام مى فرمايد:

1. هر كس به دين دوستش است، ببين با چه كسى دوستى.

2. براى ديگران بخواه، آنچه براى خود مى خواهى.

تنفسى:

يك متن را تكثير كرده و به چند نفر مى دهيم تا با هم، به طور مداوم و بدون وقفه و تجديد تنفس، آن را بخوانند. افراد در صورت قطع صوت از مسابقه خارج مى شوند و كسى كه از همه بيشتر ادامه داد، امتياز مى گيرد.

شعرى:

مربى يك مصرع از ابيات معروف را مى خواند و از دانش آموزان مى خواهد كه مصرع دوم را بخوانند. مانند:

  • در جوانى پاك بودن شيوه پيغمبرى است.......................................................

پند آموزى:

به كسى كه در مسابقه شركت كرده است مى گوييم: در حالى كه با دندان خود چوب يا خودكارى را نگه داشته اى، براى

هر كدام از دوستان خودت يك جمله پندآموز بگو.

پا مرغى:

به بچه هاى پسر مى گوييم: اين مسير را نيم خيز برويد. هر كس زودتر برگشت برنده است.

پولكى:

به بچه ها مى گوييم: هر كس توانست اين اسكناس (20 تومانى يا 50 تومانى) را بالاى سر خود بدون دست نگه دارد و راه برود امتياز دارد يا پول مال خودش است.

توپى:

افراد كلاس را يكى يكى جلو دانش آموزان آورده و به آنها مى گوييم: توپ را روى يك انگشت يا سر خود نگهداشته و راه بروند.

تكرارى:

به هر يك از بچه ها مى گوييم: اين جمله ها را چند بار تكرار كند: «در هر دم زدنى مزد و اجرى است.» يا «از خود تعريف كردن خود ميراندن است.» كسانى كه موفق شوند، امتياز مى گيرند.

ب) راهنمايى

توضيحى:

چند نفر از فراگيران را انتخاب كرده و حديث مورد نظرمان را به گونه اى كه فراگيران ديگر متوجه نشوند، به آنها مى گوييم. سپس از هر كدام از آنها مى خواهيم تا با زبان و فهم خود آن مطلب را براى ديگران توضيح دهند و البته در حالى كه سريعا منظور روايت را نمى گويند، سعى كنند از مطلب اصلى نيز فاصله نگيرند.

از اين نوع ميان پرده و سرگرمى مى توان براى يادآورى نكات اخلاقى و... استفاده كرد.

كارتى:

كلمات دو حديث تربيتى را به صورت جداجدا روى چندين كارت نوشته، و به دو نفر از كودكان يا نوجوانان مى گوييم: هر

كدام از شما كه بخشى از كلمات درهم ريخته را زودتر به يك جمله تبديل كند و براى بقيه بخواند، برنده است. (طى اين مدت، بچه ها بگويند: بچين، بچين، زودتر بچين.)

ليوانى:

در كلاس پسرها، مربى مَرد يكى از آنها را كف كلاس مى خواباند، يك ليوان آب روى پيشانيش مى گذارد و آن گاه مى گويد: در حالى كه ليوان آب روى پيشانيت قرار دارد، مطلب يا حديث روى ديوار يا تخته را بخوان. در نهايت آب روى لباس او ريخته مى شود و شادى دانش آموزان را به ارمغان مى آورد. (اين شيوه براى پسرها و با مربى مرد مناسب است.)

گروهى:

بچه ها را به دو گروه تقسيم كرده، به هر گروه يك كارت حديث مى دهيم و يك فاصله مكانى را مشخص مى كنيم. سپس به آنها مى گوييم: آن صندلى يا درخت را كه در فاصله معينى قرار دارد، دور بزنيد، كارت حديث را به نفر جلو صف بدهيد و خودتان به آخر صف برويد. اين كار تا نفر آخر گروه ادامه پيدا مى كند و هر گروه كه نفراتش زودتر كار خود را انجام دادند پيروز است.

انتقالى:

به دانش آموزان مى گوييم به صف شوند و حديث يا سخنى پندآموز را شنيده و حفظ نمايند. سپس از هر يك از آنان مى خواهيم تا حديث يا آن نصيحت را كه شنيده اند بيان كنند. براى آنهايى كه درست جواب دادند حديث ديگرى را مى خوانيم و همين طور ادامه مى دهيم تا فقط چند نفر بمانند و يا تا چند مرحله از پيش تعيين شده ادامه مى دهيم و افراد برتر را به عنوان برنده معرفى مى كنيم.

هوشى:

در آغاز، يك يا دو اصطلاح فقهى مثل صلاة و حج را از نظر لغوى و اصطلاحى توضيح داده و سپس سؤال مى كنيم: رو «ز» چيست؟ شركت كنندگان در مسابقه فكر مى كنند منظور ما اين است كه «روزه» چيست؟ (بعد مى گوييم ما پرسيديم روى «ز» چيست و بدين وسيله نشاط ايجاد مى كنيم.)

ريسمانى:

نخى را در دست خود مخفى كرده و به بچه ها مى گوييم: «هر كى گفت چى تو مشت من است، مى دهم به خودش.» بچه ها هرچه جواب دادند، مى گوييم: «نخِ، نخِ.» آنها خيال مى كنند كه ما مى گوييم: نخير.

حروفى:

به تعداد حروفى كه يك حديث يا آيه دارد، روى تخته خط مى كشيم و از همه دانش آموزان مى خواهيم كه هر كدام يك حرف را مطرح كنند. اگر آن حرف در حديث بود، آن حرف را در جاى خودش مى نويسيم و اگر نبود، آن شخص از دور خارج مى شود. مثلاً حديث « اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقِىٍّ » كه 16 حرف دارد، پس از سؤال از بچه ها و تكميل خط ها به اين صورت در مى آيد:

ا ل ص ل ا ة ق ر ب ا ن ك ل ت ق ى

بعد از تكميل حديث، حديث كوتاهترى را انتخاب كرده و از افرادى كه در مرحله اول پاسخ درست داده بودند مى خواهيم با انتخاب حروف، حديث بعدى را تكميل كنند. و در مرحله سوم حديث كوتاهترى را انتخاب كرده و از افرادى كه در مرحله دوم پاسخ درست داده بودند مى خواهيم تا با انتخاب حروف، حديث سوم را تكميل كنند. افرادى كه در اين مرحله پاسخ آنها درست در آيد تا حديث تكميل شود، جايزه خواهند گرفت.

سه حديثى كه در سه مرحله انتخاب مى شود بايد با هم تناسب داشته و در رابطه با موضوع جلسه باشند.

ديدنى:

چند كارت حديث را روى ميز مى چينيم. از شركت كننده در مسابقه مى خواهيم تا بعد از چند لحظه ديدن، روى خود را برگرداند. يكى از كارتها را جابجا مى كنيم. آن گاه از او مى خواهيم بگويد كدام بوده است.

ترتيبى:

يك حديث را به صورت نامرتب روى تخته مى نويسيم و با كمك دانش آموزان آن را مرتب مى كنيم تا حديث كامل شود.

امتيازى:

چند كارت حديث را امتيازگذارى كرده، آنها را مخفى مى كنيم. 2 تا از كارتها 10 امتيازى و بقيه كارتها كمتر از 10 امتياز دارند. هر كس دو كارت 10 امتيازى پيدا كرد، 20 امتياز داشته و برنده است. البته شرط رسيدن به امتياز ده اين است كه شركت كننده در مسابقه حديث روى كارت را در پنج دقيقه حفظ كند و الا امتيازش باطل مى شود.

شعرى:

به دانش آموزان مى گوييم: چه كسى مى تواند بلافاصله بعد از خواندن اين بيت شعر، اسم سوره و آيه مورد نظر را قرائت كند و چند دقيقه در مورد آن صحبت كند؟

  • همان ذاتى كه او را نيست اولادنه زائيد و نه او را هيچكس زاد

احكامى:

به دانش آموزان مى گوييم: شخصى وضويش باتل است، اما هيچ يك از موارد زير را انجام نداده است: بول، غائط، غصبى بودن آب و پاك نبودن جاى وضو. پس چرا وضويش باتل

است؟ (جواب: دانش آموز دختر است و با تلِ روى سر وضو گرفته است.)

رديفى:

بچه ها را به دو گروه تقسيم و در دو صف قرار مى دهيم، سپس براى هر گروه يك حديث يا جمله تربيتى را قرائت مى كنيم. افراد هر گروه بايد يكى پس از ديگرى آن جمله را تكرار كنند تا به آخرين نفر برسد. اگر آخرين نفر درست تلفظ كرد برنده است.

صفحه اى:

يك صفحه كتاب يا برگه مزين به احاديث را به دو نفر نشان مى دهيم. هر كس زودتر گفت در اين صفحه چند كلمه وجود دارد، برنده است.

يا براى افراد هر كلاس صفحه اى را معين مى كنيم و مثلاً مى گوييم، هركس زودتر بگويد چند حرف نون در اين صفحه وجود دارد، برنده است.

حدودى:

چشم يكى از دانش آموزان را مى بنديم و از او مى خواهيم بقيه دانش آموزان را ـ كه از يك محدوده خاص نبايد خارج شوند ـ بگيرد. هركس توسط او گرفته شود از گردونه بازى خارج مى شود و نفر آخر يا 2 نفر آخر برنده شده و امتياز مى گيرند. اگر اين شخص بتواند در 5 دقيقه مسابقه را به پايان برساند، خود او نيز جزء برندگان است و در غير اين صورت برنده نخواهد بود.

ديوارى:

به بچه ها مى گوييم: با چشم بسته دست خود را به ديوار رو برو بزنيد و برگرديد.

نقاشى:

از بچه ها مى خواهيم دو گروه شوند و به آنها مى گوييم: هر گروه زودتر تصوير يك انسانى كه نشسته و دستهايش را به طرف آسمان بلند

كرده و در حال دعا كردن است را نقاشى كند، برنده است. (زودتر و زيباتر نقاشى كردن و از همه بچه ها استفاده كردن امتياز دارد.)

لهجه اى:

اين جمله را روى تابلو مى نويسيم: «انباردار ارزنى آمد نخودش آمد ماش فرستاديم گندمش ده كه برنج است.» و سپس از شركت كننده در مسابقه مى خواهيم تا آن را با لهجه بخواند.

نمازى:

اعداد 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، را روى تخته نوشته و سؤال مى كنيم: هر يك از اين ارقام چه ارتباطى با نماز دارند.

جواب: نيت1 ، نماز صبح2 ،نماز مغرب3 ، نمازظهرين4 ، اركان نماز5،

غير ركن نماز6 ،مواضع سجده7 ، نافله ظهرين8 ، 9 ، 10 ، 11 .

پرشى:

به بچه ها مى گوييم: توپ را بين دو قوزك پاهايتان قرار دهيد و بپريد.

كلاغى:

مربى بچه ها را در يك رديف جمع مى كند و به آنها مى گويد: اين مسير را كه علامت گذاشته ام كلاغ پر برويد، هر كدام از آنها كه تمامى راه را رفت، برنده است و هر كدام در بين راه زمين خورد، بازنده مى باشد.

زوج و فردى:

مربى همه شاگردان را در يك دايره جمع مى كند و مى گويد: با عدد زوج بنشينيد و با عدد فرد بلند شويد. آنقدر ادامه مى دهد تا همه بسوزند و از دايره خارج شوند و به نفر آخر امتياز يا جايزه مى دهد.

كف دستى:

از شركت كننده در مسابقه مى خواهيم تا بدون استفاده از انگشتان و با كمك گرفتن از كف دست، خودكار يا ماژيك يا گچ را بر دارد و يك حديث بنويسد.

اصطلاحى:

درباره چند اصطلاح يا لغت توضيح كوتاهى داده و از شركت كننده مى خواهيم بگويد آن چيست، مثل: آدم بى سر و پا (= كت)، سينماى مجانى (= خواب)، بستنى (= درب)

هوشى:

1. آن چه يكى است كه برابر با هيجده ميليون و دويست وپنجاه هزار است؟ جواب: روز قيامت.000/250/18 = 365 × 50000

2. چاى را با كدام دست هم مى زنند؟ جواب: با دست هم نمى زنند، با قاشق هم مى زنند.

كاسه اى:

كاسه آبى بر سر دانش آموزان گذاشته و از آنها مى خواهيم بدون آنكه كاسه را با دست بگيرند، عرض كلاس را در كمتر از يك دقيقه طى كنند به صورتى كه آب كاسه كمتر از نصف نشود. هر كس در مدت كمترى با بيشترين مقدار آب به مقصد رسيد، امتياز بيشترى دارد.

زرگرى:

به همه دانش آموزان مى گوييم: جمله اى را با زبان زرگرى بگوئيد، مثل: «به نام خدا = بِ زِ ناز مِ زِ خُ زُ دازا»

حديثى:

به شركت كننده در مسابقه مى گوييم: از بين احاديثى كه مى خوانم، 3 تا را در 5 دقيقه حفظ كن و بخوان.

هندوانه اى:

دست يك نفر را مى بنديم و يك هندوانه در اختيارش مى گذاريم، اگر تا 10 دقيقه توانست پاره كند و بخورد، برنده است. (در محيط باز و اردوها)

حديثى:

به يكى از دانش آموزان مى گوييم: بين لب و بينى ات يك كاغذ بگذار، از كنار تخته سياه تا آخر كلاس برو و برگرد و يك حديث بخوان، اگر كاغذ نيفتاد برنده اى.

كبريتى:

چوب كبريتى (خاموش) روى انگشت اشاره هر يك از دانش آموزان به حالت ايستاده قرار مى دهيم، به آنها مى گوييم از اين طرف كلاس به طرف ديگر بروند. هر كس نتواند با كبريت ايستاده به مقصد برسد، از دور خارج مى شود و كسانى كه بتوانند، امتياز مى گيرند.

تكميلى:

كشيدن يك شكل را كه اول ناقص است و كم كم كامل مى شود شروع مى كنيم و در هر مرحله به بچه ها مى گوييم: اين شكل چيست؟

توازنى:

از چند نفر مى خواهيم كه هر كدام يك چيزى را روى سرشان بگذارند و مسيرى را بروند. هر كس آن چيز از سرش نيفتاد و زودتر رسيد برنده است.

طناب كشى:

طنابى را به دانش آموزان داده و به آنها مى گوييم: دو دسته شويد و طناب را بكشيد، هر كدام توانستيد طناب را به طرف خود بكشيد، برنده هستيد.

كشيدنى:

به پنج نفر مى گوييم: كلمه سلام را يكى پس از ديگرى با صداى بلند و يك نفس بكشند. هر كدام از نظر زمانى در مدت بيشترى اين كلمه را كشيد، برنده است.

دوختنى:

به بچه ها مى گوييم: دو دقيقه وقت داريد دكمه اى را به لباس خود بدوزيد، كسانى كه در اين مدت نتوانند، از دور بازى خارجند؛ اگر چه همه بچه ها باشند، و هر كه در مدت تعيين شده زودتر دوخت برنده است.

تخم مرغى:

به هر يك از دانش آموزان مى گوييم: يك تخم مرغ را

داخل يك قاشق قرار داده و در مدت 5 ثانيه بنشين و پاشو و در آخرين مرحله بگو: نماز ستون دين است. هر كس موفق شد، امتياز مى گيرد.

ج) ابتدائى

1. زبانى: يكى از دانش آموزان را جلو جمعيت مى آوريم، كاغذى را روى ميز قرار مى دهيم و به او مى گوييم: با زبان (نه لب يا دندان) اين كاغذ را بلند كن و جمله اى را كه من مى گويم، بازگو كن. اگر كاغذ نيفتاد برنده اى. بگو: «خدايا شُكرت»

2. سوره خوانى: يك سوره از قرآن كريم را با لب و بدون صدا مى خوانيم و از دانش آموزان مى خواهيم كه بعد از پايان كار، بگويند ما چه سوره اى را خوانديم و آن گاه بلند بخوانند.

3. دندانى: به كسى كه در مسابقه شركت كرده است مى گوييم: در حالى كه با دندان خود چوب يا خودكارى را نگه داشته اى، خلاصه و يا نتيجه درس گذشته را براى دوستان خود بيان كن.

4. يافتنى: كلمات حديث يا سخنى آموزنده را جداجدا روى كارتهائى نوشته و آنها را در چند جاى مختلف پنهان مى كنيم و از بچه ها مى خواهيم با پيدا كردن و كنار هم گذاشتن اين كارتها، سخن يا حديث را بخوانند و يا پس از پيدا كردن كارتها، طورى بايستند و كارت خود را مقابل خود بگيرند كه بقيه بچه ها بتوانند آن حديث را بخوانند. در اين مسابقه بايد به تعداد كارتها، افرادى را به يافتن حديث فرستاد.

5. حديث يابى: در فضايى باز چندين كارت حديث را از قبل مخفى كرده و يك نمونه از آنها را در دست نگه مى داريم. سپس همه بچه ها

را رها كرده و مى گوييم: هر كس توانست 3 تا از اين كارتها را بياورد، جايزه (يا هديه و يا امتياز) مى گيرد.

6. تابلويى: روى يك تابلو ترجمه حديثى را به صورت كامل و با نقطه مى نويسيم. همان متن را بدون نقطه در كاغذ يا تابلو ديگرى نوشته و از يك نفر كه نوشته با نقطه را نمى بيند مى خواهيم تا آن متن را بخواند. اگر درست خواند، برنده است و هرگاه اشتباه كرد، بچه ها كه از روى تابلو نگاه مى كنند، مى گويند: غلط آى غلط.

7. چشم بندى: به بچه ها مى گوييم: چشمها را ببنديد و با چشم بسته اين حديث را همراه من تكرار كنيد؛ به طرف چپ سه بار، به طرف راست سه بار، بالا و پايين هر كدام 5 بار.

منظور از تكرار احاديث اين است كه حديث ها را حفظ شوند.

8. نمازى: از شركت كنندگان در مسابقه مى پرسيم: آيا نماز باتل باطل است؟ و پس از پاسخ آنها مى گوييم: تِل از مبطلات نماز نيست.

9. نوشتنى: چشمهاى دانش آموزى را مى بنديم و از او مى خواهيم كه پاى تابلو رفته و يك حديث دو كلمه اى را كه ما مى گوييم بنويسد. از يكى دو نفر مى خواهيم بيايند و اين كار را بكنند. بچه ها به خط آنها مى خندند و در كلاس شادى ايجاد مى شود.

10. دايره اى: روى تابلو يك دايره مى كشيم و به شركت كننده در مسابقه مى گوييم: براى اين دايره چشم و دهان و بينى بگذار.

يا به او مى گوييم: با چشمان بسته يك دايره بكش و چشم، گوش، بينى و دهان برايش بگذار.

اين ميان پرده براى كودكان پيش دبستانى نيز مناسب است.

11. اكتشافى: فردى را به بيرون از كلاس مى فرستيم، چيزى را از كلاس جابجا كرده و يا شيئى را در كلاس مخفى مى كنيم و يا به صورت توافقى با بچه ها چيزى را مورد نظر قرار مى دهيم. سپس آن فرد را صدا مى زنيم تا به كلاس آمده و شيى ء مورد نظر را پيدا كند. ما نيز با نوك قلم به ميز مى كوبيم. هر چه او از شيى ء مورد نظر دورتر شود محكم تر مى كوبيم و هرچه نزديك تر شود آهسته تر مى كوبيم و بدين وسيله او را در پيدا كردن آن شيى ء يارى مى دهيم. در صورتى كه در زمان معين به نتيجه رسيد، برنده خواهد بود.

12. دكمه اى: به شركت كننده در مسابقه مى گوييم، ظرف چند ثانيه تعداد مشخصى از دكمه هاى لباسش را با همه انگشت ها باز و بسته كند.

اين تنوع براى كلاس پسران مناسب است.

13. ذكرى: به شركت كننده در مسابقه مى گوييم، با دهان بسته يك ذكر بگويد.

14. گرفتنى: يكى كمتر از تعداد دانش آموزان شركت كننده در مسابقه، روى زمين دايره مى كشيم. مثلا براى 10 نفر، 9 دايره مى كشيم و از آنها مى خواهيم بعد از پيمودن مسير تعيين شده، هر نفر يك دايره را اشغال كند. هركس ديرتر رسيد سوخته است.

15. مشورتى: بچه ها را به دو گروه تقسيم مى كنيم و دو دقيقه فرصت مى دهيم تا درباره ساختن يك شكل كه ما آن را پيشنهاد مى دهيم، مشورت و تمرين كنند. سپس در عرض يك دقيقه هر گروه كه زودتر آن شكل را بسازد برنده است. (مثلاً: آرم جمهورى اسلامى يا شكل خورشيد)

16. هوشى:

ـ به چهارمين روز هفته چهارشنبه بگويند صحيح است يا چارشنبه؟ جواب: سه شنبه.

ـ شكارچى تيرى شليك كرد و كبوترى را مورد هدف قرار داد. آيا خوردن جوجه شكمِ او حلال است يا حرام؟ جواب: تخم دارد نه جوجه.

ـ كداميك از دو جمله زير صحيح تر است (است يا هست؟)

زرده تخم مرغ سفيد است.

زرده تخم مرغ سفيد هست.

17. رياضى:

يكى از دانش آموزان را انتخاب كرده و از او مى پرسيم:

ـ فردى ادعا مى كرد: سى صد عدد پنج رقمى است. چگونه اين سخن صحيح است؟ جواب: منظور عدد 30100 است كه به شكل شماره تلفن و با تفكيك 30 و 100 (100/30) آن را خوانده است.

ـ اگر مربى شما بگويد اين سه حديث را بگير و هر نيم ساعت يكى را حفظ كن، چقدر طول مى كشد كه اين سه حديث را براى حفظ كردن بگيرى؟ جواب: يك ساعت

ـ مربى با 40 شاگرد براى مسابقه حفظ قرآن و حديث وارد كلاس شد. موقع مسابقه چهارده نفر از آنها در مسابقه شركت كردند. بقيّه كجا رفتند؟ جواب: به صورت چهار گروه 10 نفره در مسابقه شركت نموده اند و مجموع آنها 40 نفر مى شود و بقيه اى وجود ندارد.

18. تمركزى: يكى از بچه ها را به انتخاب خودشان جلو دانش آموزان آورده و يك توپ به او مى دهيم و مى گوييم: اين توپ را چند دقيقه روى پيشانيت نگه دار.

19. نمازى: شماره تلفن خدا چيست؟ جواب: نمازهاى يوميّه = 24434

20. شمارشى: به شركت كنندگان در مسابقه مى گوييم: چشمهايتان را ببنديد و سريع بگوئيد دكمه هاى لباستان چند تا است؟

21. گلبرگى: چند نفر از بچه هاى شيطون كلاس را جلوى دانش آموزان مى آوريم و مى گوييم همه گردنشان را پائين و دستهايشان را عقب بگيرند. در اين صورت به شكل گل مى شوند.

22. برعكسى: بچه ها را به صف كرده و از آنها مى خواهيم كه بر عكس دستور ما انجام دهند؛ مثلاً وقتى مى گوييم بنشين، بايد برخيزند و وقتى مى گوييم: پاشو، بايد بنشينند. كسانى كه درست عمل نكنند از دور خارج مى شوند و نفر آخر جايزه مى گيرد.

23. سطلى: در اين بازى، براى هر گروه دو يا سه نفرى، سطلى تهيه كرده و به دست آنها يك كاسه مى دهيم و از آنها مى خواهيم در مدت 2 دقيقه سطل را پر از آب كنند و هر بار كه مى خواهند كاسه آب را داخل سطل بريزند، يك حديث بيان كنند، يا يك بيت شعر بخوانند. اگر حديث حفظ نبودند، به كمك مربى به آنها ياد داده مى شود و سپس مى گويند. هر گروه كه در وقت كمترى سطل را پر كرد، برنده است. گروه هاى شركت كننده در مسابقه مى توانند كار را با هم شروع كنند و بهتر است اجراى كار آنها به صورت يكى پس از ديگرى باشد.

24. حركتى: افراد را به گروه هاى دو نفره تقسيم كرده و به يك نفر از هر گروه مى گوييم: بدون حرف زدن و با حركات بدن (پانتوميم) يك شغل را به دوستت معرفى كن. در صورتى كه دوست او بتواند شغل مورد نظر را بگويد، آن گروه امتياز مى گيرد.

25. فوتى: يك توپ پينگ پنگ را روى ميز گذاشته، و چند وسيله را روى ميز در فواصل معين مى چينيم، آنگاه چند نفر از بچه ها را پاى ميز آورده و از آنها مى خواهيم با فوت كردن به توپ، جهت معينى براى آن مشخص كنند تا با وسائل روى ميز برخورد نكند.

26. كاغذى: روى تكه كاغذى حرف «خ» نوشته مى شود و مربى آن را در دست خود جاى مى دهد و سپس به بچه ها مى گويد: چه چيزى در دست من قرار دارد؟ بچه ها هر چه مى گويند، مربى مى گويد: خِ خِ خِ و آنها خيال مى كنند مربى مى گويد: خير.

27. نمايشى: يك نمايش به صورت پانتوميم (حركات بدون صدا) انجام مى دهيم و به شركت كننده در مسابقه مى گوييم: بگو من چكار كردم. مثلاً انجام وضو را به اين صورت نمايش داده و درباره آن سؤال مى كنيم.

28. قرآنى: سؤال مى كنيم كه: حرف اول و آخر قرآن چيست؟ به دو صورت مى توانند جواب دهند:

1. «قاف» اولين حرف و «نون» آخرين حرف است.

2. «ب» اولين حرف شروع قرآن و «س» آخرين حرف قرآن در سوره «ناس» مى باشد.

29. تنفسى: به شركت كننده در مسابقه مى گوييم: مسافتى را با گفتن

جمله «اى شيطان برو» بدون قطع صدا و به مدت چند دقيقه طى كن.

30. آبشارى: يك نفر را روى صندلى مى نشانيم، يك نفر كوچكتر را روى گردنش مى نشانيم به شكلى كه دستهايش را به صورت آى كلاه دار بگيرد، نفر سوم سر خود را روى دامن شخصى كه روى صندلى نشسته مى گذارد، نفر چهارم مى خوابد و سرش را روى دامن شخصى كه نشسته مى گذارد، نفر پنجم هم مى خوابد و سرش را روى پاى نفر چهارم و به همين ترتيب آبشارى از گوشت مى سازيم. به بقيه بچه ها مى گوييم اين چه كلمه اى است؟ جواب: كلمه آبشار درست مى شود.

31. نقاشى: دستهاى شركت كنندگان در مسابقه را از پشت سر مى بنديم و مى گوييم با مداد و دهان روى كاغذ نقاشى بكشند.

32. دعائى: يك دعاى بدون نقطه بگو. جواب: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد.

2. به يكى از نوجوانان مى گوييم يكى از اعمال بدون نقطه نماز را انجام بده؟ جواب: ركوع

33. نمازى: زهرا و زهره در نماز با هم بين 1 و 2 شك كردند. زهرا نمازش صحيح بود ولى زهره نمازش را شكست و از اول خواند. چرا؟ جواب: زهرا نماز مستحبى مى خواند.

34. ميوه اى: چند سيب آويزان مى كنيم و به چند نفر مى گوييم بدون استفاده از دست بخورند. هر كس تا 5 دقيقه بيشتر سيب خورد، برنده است.

35. بستنى: پاى چپ و دست چپ يكى را با پاى راست و دست راست ديگرى مى بنديم. دو نفر ديگر را نيز همينطور مى بنديم. اين چهار نفر در قالب دو گروه دو نفرى بايد مسافتى را طى كنند و برگردند. هر كدام از دو گروه كه زودتر برگشت، برنده است.

36. بى زبانى: به دو نفر مى گوييم: بدون كمك زبان در حضور بچه ها با هم صحبت كنيد.

37. تقليدى: مربى از دانش آموزان مى خواهد كه هر كارى كه او كرد، بقيه از او تقليد كنند، مثلاً اگر وضو گرفت، درس خواند، نماز خواند و...، آنها نيز همان كار را انجام دهند. هر كس خلاف اين انجام داد، از دور خارج مى شود.

38. سكوتى: مربى به بچه ها مى گويد: تا پنج دقيقه هيچ كس صحبت نكند، هر چه من گفتم شما جواب ندهيد، هر آنچه خواستم انجام ندهيد، سكوت مطلق باشد. هر كس حرف زد از دور خارج مى شود و فرد يا افرادى كه در آخر مى مانند، امتياز مى گيرند.

39. صداى چى: عمو زنجير باف! بله، زنجير مرا بافتى؟ بله، پشت كوه انداختى؟ بله، بابا.... با صداى چى؟ سوره كوثر را همه با هم مى خوانند.

40. دوستى: چشم يكى از شاگردان را بسته و به او مى گوييم: با چشم بسته دوستت (على) را در بين بچه ها كه ايستاده اند و حركت نمى كنند شناسايى كن.

41. حدسى: چشم فرد مورد نظر را بسته و دوستان او را جابجا كرده و از هر يك مى خواهيم فقط (كلمه اى) بيان كنند و فرد شركت كننده در مسابقه بايد صداى دوست خود را حدس بزند.

42. تشخيصى: عده اى از بچه ها را انتخاب كرده، چشم آنها را مى بنديم و اشياء مختلفى را جلوى آنها قرار مى دهيم. هر كدام كه بتوانند تمام موارد را درست تشخيص دهند، برنده مى شوند.

43. اشعارى: مربى با بچه ها بازى مى كند، بدين صورت كه به بچه ها مى گويد: يك دايره به صورت گُل درست كنند، خود مربى هم در بين آنها است و شعر: ما گُليم، ما سنبليم، ما بچه هاى بلبليم، باز مى شيم، بسته مى شيم، باز مى شيم، بسته مى شيم، اگر به ما آب ندهند، خشك مى شيم، خشك مى شيم، را مى خوانند و مانند گُل باز و بسته مى شوند. و وقتى كه به جمله اگربه ما آب ندهند ... مى رسند، پژمرده شده و خود را روى چمنها رها مى كنند و مربى به آنها كمى آب مى دهد يا بر روى آنها آب مى پاشد و آنها دوباره بلند مى شوند و باز مى شوند.

44. بويايى: مقدارى ميوه يا غذا تهيه كرده، چشم افراد را مى بنديم و از آنها مى خواهيم كه با چشم بسته و با كمك گرفتن از حس بويايى، نوع ميوه يا غذا را مشخص كنند.