اشکال شکلی، اعتراض، خوانده، صلاحیت، اهلیت، اثر قانونی، رد دعوا، دادرس، حکم قطعی
نویسنده : خسرو بهمن یار
ایراد از لحاظ لغوی به معنی رد کردن و اشکال وارد آوردن است. در اصطلاح نیز به اشکال شکلی (نه ماهوی) گویند که به ترتیب رسیدگی به دعوا وارد میآید و غالباً از طرف خوانده ابراز میشود. خوانده ادعای خواهان را ماهیتاً نفی نمیکند؛ بلکه اظهار میدارد که دعوا به نحوی که اقامه شده شایستگی ارائه پاسخ را ندارد و در این حال الزامی به پاسخ ندارد و آن را به بعد موکول مینماید. پس ایراد به منزله سد یا مانعی است که اغلب به طور موقت مانع جریان دعوا میشود. ایراد به حسب مطرح کننده آن سه قسم است:
الف) ایرادی که خواهان حق دارد به آن متوسل شود به این نحو که نسبت به کسی که به عنوان وکالت یا ولایت یا قیمومت یا وصایت پاسخ دعوا را داده است و سِمت او مُحرز نیست اعتراض نماید.
ب)اقسام ایرادات خوانده:
1- ایراداتی که اثر پذیرش آنها تغییر مرجع رسیدگی است:
الف- ایراد عدم صلاحیت دادگاه (چه ذاتی و چه نسبی)
ب- ایراد امر مطروحه در مواردی که دعوا در دادگاه دیگری مطرح است.
2- ایراداتی که در رسیدگی به دعوا مانع موقتی ایجاد میکند:
الف- ایراد عدم اهلیت خواهان (صغر، عدم رشد و....)
ب- ایراد عدم احراز سمت وکیل، ولی، قیم.
3- ایراداتی که مانع دائمی در رسیدگی به دعوا میشوند:
الف- ایراد اینکه دعوا در خارج از موعد قانونی اقامه شده است.
ب- ایراد جزمی نبودن دعوا.
ج- ایراد عدم مشروعیت دعوا.
د- ایراد این که دعوا در فرض ثبوت، اثر قانونی ندارد؛ مثل وقف.
ه- ایراد به بینفعی خواهان.
و- ایراد امر قضاوت شده.
ض- ایراد اینکه ادعا متوجه شخص خوانده نیست.
دادگاه اگر ایرادعدم صلاحیت را بپذیرد، قرار عدم صلاحیت صادر میکند و در مورد امر مطروحه، اگر دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است ارسال کرده و در سایر موارد قرار رد دعوا صادر میکند.
ج) ایراداتی که خواهان و خوانده بر حسب مورد هر دو میتوانند مطرح نمایند (ایراد عدم صلاحیت دادرس)
اقسام رد دادرس
دادرس در موارد زیر باید از رسیدگی امتناع نموده و قرار امتناع از رسیدگی صادر کند و طرفین دعوا نیز میتوانند دادرس را رد کنند:
الف- اگر بین دادرس و یکی از اصحاب دعوا، قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه وجود داشته باشد.
ب- دادرس قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد و یا یکی از طرفین مباشر و متکفل امور دادرس یا همسر او باشد.
ج- دادرس یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب دعوا باشد.
د- دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهار نظر کرده باشد.
ه- بین دادرس و یکی از طرفین و یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشته باشد.
و- دادرس یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروح باشند.
مهلت ایراد و اعتراض
ایرادات و اعتراضات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی به عمل آید مگر این که سبب ایراد متعاقباً به وجود آید.