24 آبان 1393, 14:7
دادخواست، دادگاه بدوي، دادگاه تجديدنظر
نویسنده : سيد محمد هاشم واعظ
دعوا به معنای توانایی قانونی مدعی حق تضییع یا انکار شده در مراجعه به مراجع صالح در جهت به قضاوت گذاردن ادعا و ترتیب آثار قانونی مربوط است. اقامهی دعوا، در واقع، اعمال توانایی قانونی مزبور است و با «تقدیم دادخواست» به عمل میآید. دادگاه در صورتی میتواند به دعوای مدنی و یا جنبه مدنی امر کیفری رسیدگی کند که مدعی حق به مرجع صالح دادخواست تقدیم کند. در حقیقت بدون تقدیم دادخواست دعوا اقامه نمیشود و همچنین تاریخ تقدیم دادخواست به دفتر دادگاه، تاریخ اقامه دعوا محسوب میشود. این امر در رعایت مواعد مانند رعایت موعد تجدیدنظرخواهی اهمیت دارد.[1]
بر اساس ماده ۴۹ به بعد قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست باید به صورت کتبی تقدیم دادگاه شود.[2]
ظاهرا تنها استثنای آن درخواست دستور موقت میباشد، که در بعضی مواقع باید به صورت دادخواست مطرح شود؛ و قانونگذار اجازه داده است تا به صورت شفاهی مطرح شود.[3]
دادخواست کتبی برای اینکه قابل پذیرش از طرف دفتر دادگاه باشد باید در برگ و فرم چاپی مخصوص نگاشته و تقدیم دادگاه شود و بنابراین دادگاه عالی قضات پذیرش و جریان دادن به عرضحال، در اوراق غیر رسمی را تخلف دانسته است.[4] همچنین دادخواست باید به زبان فارسی باشد و به امضای خواهان باشد و الا پذیرش و ثبت آن در دفتر دادگاه ممتنع است.[5]
دادگاه باید حضورا تقدیم محاکم شود. در قانون قدیم تقدیم دادخواست به صورت تلگرافی نیز پذیرفته شده بود ولی در قانون جدید مسکوت مانده است و پذیرش آن وجه قانونی ندارد.[6]
دادخواست در دادگاه بدوی (دعوای بدوی)، به مدیر دفتر کل دادگاه تقدیم میشود و مدیر دفتر کل دادگاه پس از وصول دادخواست باید فوری آنرا ثبت کرده، رسیدی مشتمل بر نام خواهان و خوانده، تاریخ تسلیم (روز، ماه، سال) با ذکر شماره ثبت به تقدیم کنندهی دادخواست میدهد و در برگ دادخواست تاریخ تقدیم را قید میکند. تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا محسوب میشود.[7]
تجدید نظر خواه (نمایندهی قانونی، یا به مفهوم اعم قائم مقام او) باید دادخواست تجدید نظر را در مهلت مقرر، به دفتر دادگاه صادرکنندهی رای بدوی یا به دفتر شعبهی نخست دادگاه تجدید نظر و یا عندالاقتضا، به دفتر بازداشتگاهی که در آن جا توقیف است، تسلیم نماید. هر یک از مراجع مزبور باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام تجدیدنظر خواه و تجدیدنظر خوانده (چنانچه مشخص شده باشد) تاریخ تسلیم، شمارهی ثبت و شمارهی دادنامه به تقدیم کنندهی دادخواست تسلیم و در روی کلیهی برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید نمایند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی شمرده میشود.
در صورتی که دادخواست به دفتر شعبهی نخست دادگاه تجدیدنظر و یا به دفتر بازداشتگاه تقدیم شده باشد، این مراجع باید دادخواست را به دادگاه بدوی صادرکنندهی حکم ارسال کنند.[8]
واخواهی به تصریح ماده ۳۰۵ به موجب دادخواست به عمل میآید. در دادخواست واخواهی باید علاوه بر مشخصات خواهان و خوانده و بقیه مندجات الزامی دادخواست، حکم واخوانده و تاریخ ابلاغ آن نوشته شود. غیر از این موارد مقررات همان مقررات و شرایط دادخواست بدوی میباشد.[9]
فرجامخواهی نیز با تقدیم دادخواست به دادگاه صادرکنندهی رای فرجامخواسته (حسب مورد دادگاه بدوی یا دادگاه تجدیدنظر) به عمل میآید و چنانچه فرجامخواه در بازداشتگاه باشد دادخواست باید به دفتر بازداشتگاهی که در آن بازداشت است ارایه شود. در این صورت دفتر بازداشتگاه مزبور دادخواست را به دفتر دادگاه صادر کنندهی رای فرجامخواسته ارسال میکند. تمام شرایط و مقررات مربوط به تقدیم این دادخواست نیز شبیه به دادخواست تجدیدنظر یا دادخواست بدوی میباشد؛ و تنها تفاوت آن این است که در صورت مشخص نبودن مشخصات فرجامخواه در دادخواست، قرار رد دادخواست صادر میشود که این قرار بر خلاف قراری که از دادگاه بدوی در این خصوص صادر میشد قابل اعتراض برای افراد مقیم ایران تا بیست روز پس از الصاق آن به دیوار میباشد. این مدت برای افراد خارج از ایران به دو ماه میرسد.[10]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان