9 مرداد 1390, 0:0
ابزار و روش هاي همسان سازي فرهنگي
یعقوب نعمتی وروجنی
استکبار جهانی برای گسترش سلطه خود بر کشورهای جهان سوم از حربههای گوناگونی چون همسان سازی فرهنگی استفاده مینماید تا به اهداف استثمارگرایانه خود از ملل شرق برسد. همانند سازی فرهنگی که سال هاست در ایالات متحده اجرا میشود، هم اکنون سراسر جهان را تهدید میکند و باید با این مسئله به صورت آگاهانه مبارزه و مقابله نمود.
فرهنگ سازان جهانی برای رسیدن به اهداف خود در همسان سازی فرهنگی و ترویج و اشاعه فرهنگ و ارزشهای غربی، از روشها و ابزارهای مختلفی سود میجویند که در اینجا به اجمال به برخی از آنها اشاره میشود:
وسایل ارتباط جمعی: یکی از مهمترین ابزارهای غرب برای تاثیر گذاری بر فرهنگ ملت ها، وسایل ارتباط جمعی اعم از رادیو، تلویزیون و مطبوعات است. با توجه به استقبال مردم و علاقه آنها به برنامههای رسانههای عمومی، تبلیغ و آموزش اهداف مورد نظر از طریق این رسانهها نقش زیادی در همسان سازی فرهنگی دارد. هربرت شیلر، به عنوان نخستین محقق آمریکایی که مطالعات انتقادی ارتباطات را به صورت زمینه ای مستقل از پژوهشهای اجتماعی _ اقتصادی معمول در میان متفکران و متخصصان انتقادگر این کشور مورد توجه قرار داده است در مورد نقش وسایل ارتباط جمعی در سلطه فرهنگی و یا به تعبیر خود او امپریالیسم فرهنگی میگوید: امروزه، مفهوم امپریالیسم فرهنگی مجموعه فرایندهایی را که از طریق آن، جامعهای به داخل نظام جهان جدید کشانده میشود، به خوبی توصیف میکند و نشان میدهد که چگونه قشر سلطه جوی آن جذب میگردد، تحت فشار و اجبار واقع میشود و بعضی اوقات در درون نهادهای اجتماعی در حال شکل گیری آلودگی پیدا میکند تا با ارزشها و ساختارهای مرکز سلطه جوی نظام، انطباق یابد یا حتی باعث پیشبرد آنها شود.
وسایل ارتباط عمومی، بهترین نمونه بنگاههای عامل اند که در فرایند رسوخ به کار گرفته میشوند. برای رسوخ کردن در سطح فراگیر، وسایل ارتباطی خود نیز باید به وسیله قدرت سلطه گر رسوخ جو قبضه شوند. این امر به طور گسترده از طریق تجاری شدن رادیو وتلویزیون صورت میگیرد. گفتنی است که تهاجم فرهنگی غرب و حرکت وسیع و پرشتابی که برای استحاله فرهنگ ملتها آغاز شده، تنها کشورهای جهان سوم را در بر نمی گیرد، بلکه همه اقوام و نژادهایی را که به نوعی درصدد حفظ هویت فرهنگی خود هستند شامل میشود.
بنیادها و موسسات به ظاهر فرهنگی: با شکل گیری امپریالیسم آمریکا، تاسیس بنیادها و موسسات به ظاهر فرهنگی برای یاری رسانی به اهداف سیاست خارجی آمریکا و حفظ و گسترش منافع این کشور در جهان مورد توجه سیاستمداران و سرمایه داران بزرگ آمریکایی قرار گرفت و به تدریج بنیادهایی همچون کارنگی، فورد و راکفلر در صحنه سیاست داخلی و خارجی این کشور به ایفای نقش پرداختند. بنیادها این اهداف را با ابزارهایی که با هدف هایشان سازگار است تحقق میبخشند و در این زمینه از خدمات آن دسته از نهادهای آموزشی که در تولید و نشر این باورها تخصص دارند حمایت میکنند. این بنیادها فقط فرهنگ و الگوهای اخلاقی غرب را تبلیغ کرده و به صورت غیر مستقیم فرهنگ بومی و محلی را از بین
میبرند. در واقع خدمات بنیادها در پیشبرد اهداف سیاست خارجی آمریکا عمدتاً در زمینه فرهنگی بوده است.
سازمانها و موسسات بین المللی: یکی دیگر از اهرمهای مهمی که غرب برای تحمیل فرهنگ و ارزشهای خود بر سایر ملتها بهره میجوید، سازمانها و موسسات بین المللی نظیر سازمان ملل و زیر مجموعههای آن همچون سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر است. استفاده از این سازمانها پوشش قانونی لازم را برای سلطه فرهنگی غرب به وجود آورده و دولتها را در مقابل این سلطه خلع سلاح میکند. در واقع انتخاب مدیران و مسئولان این سازمانها از کشورهای غربی باعث گسترش اهداف غرب و حمایت از این کشورها و تضعیف حقوق ملل شرقی گردیده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان