دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اتهام شرک و کفر رایج ترین سخن وهابیان!

No image
اتهام شرک و کفر رایج ترین سخن وهابیان!
نویسنده: آیةاللّه العظمی سبحانی
روزنامه الجزیره درعربستان در شماره 12799، مقاله‌ای از دکتر سلمان العوده به نام عید سعید فطر منتشر نمود که در آن، این جمله‌ها آمده بود: عیدهای ملت‌های کافر، مربوط به امور دنیوی آن‌هاست، مثلا‌ روزی که دولتی پدید می‌آید، یا دولتی سقوط می‌کند، یا حاکمی منصوب می‌گردد یا پادشاهی تاجگذاری می‌کند، و گاهی مربوط به فصول سال است، مانند اول بهار و نظیر آن. یهود نیز برای خود اعیادی دارند و مسیحیان نیز اعیادی دارند، و یکی از اعیاد آنان، عید روز پنجشنبه‌ای است که در آن، مائده‌ای از آسمان برای عیسی مسیح و حواریین او فرود‌ آمده است، و هم‌چنین دیگر عیدها و شیعیان نیز اعیادی دارند، مانند عید غدیر که فکر می‌کنند! پیامبر (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله) علی (علیه‌السلا‌م) را در آن روز برای خلا‌فت نصب فرمود.[1]
نقد و تحلیل
سلمان‌بن فهدالعوده از وهابیان متعصب دیرینه است که اخیرا از مواضع تند خود توبه کرده و رویکرد ملا‌یمی به خود گرفته و در مقالا‌ت و خطبه‌های خود تکفیر و خشونت را نکوهش کرده است، و چنین وانمود کرده است که از این به بعد به ترویج خشونت نمی‌پردازد و به وحدت کلمه کمک خواهد کرد، ولی متأسفانه در این مقاله، عهد را شکسته و پیمان را نادیده گرفته است و به مواضع پیشین خود بازگشته و به مفهوم العودة که نام فامیل او است، تحقق بخشیده است. ما نظر ایشان را به چند نکته جلب می‌کنیم:
 
الف: این‌که او می‌گوید: ملت‌های کافر، روزهایی را عید می‌گیرند، مانند تاسیس دولت یا سقوط آن، ایشان با این جمله، به اکثریت ملت و دولت عربستان اهانت کرده و آنان را کافر شمرده است، زیرا همین دولت و ملت سال 1419 قمری را به عنوان یکصدمین سالگرد تأسیس دولت سعودی جشن گرفتند و از همه جای جهان، شخصیت‌ها را به ریاض دعوت کردند و به این دولت تبریک گفتند. آیا ملک فهد که در رأس این دعوت بود و مشایخ و علمایی که در آن مراسم حضور داشتند، همه کافر بودند؟
 
ب: او می‌گوید: یکی از اعیاد مسیحیان، عید پنجشنبه آخر سال است که در آن مائده آسمانی بر مسیح و حواریان نازل شده است. بسیار جای تأسف است که در ام‌القری، و مرکز نزول وحی الهی، عید گرفتن چنین روزی، را چون عید کافران شمرده می‌شود، در حالی که قرآن، این عید را نتیجه دعا و درخواست حضرت مسیح از خداوند بزرگ می‌داند و می‌فرماید:
 «قال عیسی بن مریم اللهم ربّنا انزل علینا مائدة من السماء تکون عیدا لا‌ولنا و آخرنا و آیة منک وارزقنا و انت خیر الرازقین.»[2]
« عیسی فرزند مریم گفت: بارالها! پروردگارا! از آسمان، خوانی برای ما فرود آور تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه‌ای از جانب تو، و ما را روزی ده، که تو بهترین روزی دهندگانی».
 
البته مسیحیان، هرچند از نظر قرآن، امت کافر هستند، ولی این سبب نمی‌شود همه اعمال آنان را حتی عیدی را که حضرت عیسی‌بن مریم برای آنان تا روز قیامت به رسمیت شناخته است، انکار کنیم.
 
ج: او، عید غدیر را در ردیف عیدهای کافران شمرده و عملا‌ یک چهارم مسلمانان را کافر خوانده است. با این کار، عهد و پیمان خود را شکسته است. فرض کنید عید غدیر، عید اسلا‌می نبوده و بدعتی بیش نباشد، ولی آیا با یک بدعت، گروهی از دایره اسلا‌م خارج شده و از امت‌های کافر به شمار می‌آیند؟!
اصولا‌ ارزان‌ترین و رایج‌ترین کلمه در میان وهابیان، اتهام شرک و کفر و بدعت و خروج از دین است. تو گویی ملا‌ک شرک و توحید و کفر و ایمان در دست آنان است که خود را موحد و مومن و دیگران را مشرک و کافر بخوانند. وی اگر از تاریخچه غدیر آگاه بود، و از گفتار پیامبر در آن روز، اطلا‌ع صحیحی داشت، شاید این جمله را نمی‌گفت. حدیث غدیر را 120 صحابی و 84 تابعی و 360 عالم سنی نقل کرده‌اند و خداوند، در آن روز برای علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلا‌م) مقام و منصبی را عطا فرمود که سرانجام پیامبر به یاران خود فرمودند:
«سلموا علی علی بإمره المسلمین»
«همگی برخیزید و با علی به عنوان امیر مومنان سلا‌م بگویید و بیعت کنید.»
 
حتی در میان صحابه پیامبر (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله)، شیخین، علی (علیه‌السلا‌م) را با این جمله مورد خطاب قرار دادند:
 «بخّ بخّ لک یا ابالحسن لقد اصبحت مولا‌ی و مولی کل مومن و مومنة.»
 «مبارک باد! ای ابالحسن تو سرور من و سرور هر مرد و زن با ایمان شده‌‌ای!»
 
تبریک گویی صحابه را در آن روز، شصت تن از علمای اهل‌سنت، نقل کرده‌اند. و امام صادق (علیه‌السلا‌م) از پدران و نیاکان خود نقل کرده است که رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله) فرمود:
«روز غدیر از بهترین اعیاد امت من است، و آن روزی است که خدا به من فرمان داد تا برادرم علی را به عنوان پیشوای امت نصب کنم تا پس از من به وسیله او رهبری شوند و آن روزی است که خدا دین خود را تکمیل کرد و نعمت خود را بر امت من به پایان رساند و اسلا‌م را به عنوان یک دین برای آنان برگزید.»[3]
 
شایسته گفتار است که طارق بن شهاب از اهل کتاب، به عمر بن خطاب گفت: اگر آیه الیوم اکملت لکم دینکم برای ما نازل می‌شد، روز نزول آن را عید می‌گرفتیم. این سخن را گفت و عمربن خطاب و کسانی که در آن مجلس بودند، به او اعتراض نکردند.[4]
خوشبختانه در هر روزگاری که فشار اموی‌ها و عباسی‌ها از بین می‌رفت، امت اسلا‌می، آن روز را عید می‌گرفتند و در لا‌به‌لا‌ی تاریخ، به این مطلب، اشاراتی هست:
ابن خلکان در ترجمه المستعلی ابن المستنصر عباسی می‌گوید:
 «روز عید غدیر خم روز هیجدهم ذی‌الحجه از سال 487 مردم با او بیعت کردند.»
 
او در ترجمه المستنصر باللّه می‌گوید:
«وی در شب پنجشنبه، در هیجدهم ذی‌الحجه سال 487 درگذشت، آنگاه اضافه می‌کند: و آن همان شب عید غدیر خم است.»[5]
مسعودی پس از ذکر حدیث غدیر می‌نویسد:
 «فرزندان علی و شیعیان این روز را بزرگ می‌شمارند.»[6]
 
ثعالبی پس از ذکر شب غدیر می‌گوید:
« این همان شبی است که در روز آن، رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله در غدیر خم بر روی جهازهای شتر سخنرانی کرد.»
 
در هر حال، در روز غدیر به اتفاق امت، حادثه مهمی اتفاق افتاده زیرا پیامبر خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله) در آن روز کاروان‌های حج را متوقف نمود و سخنان تاریخی خود را بیان کرد. آیا تجدید این خاطره که به امر خدا انجام گرفته است، عین توحید است یا شرک، و حفظ سنت است یا محو سنت؟! کسی نمی‌گوید که در روز غدیر باید فطره داد یا نماز عید را خواند، هر چه هست، یک نوع اظهار شادمانی برای این مقام و موقعیتی است که به یکی از بزرگ‌ترین یاران پیامبر اعطا شد. به راستی باید گفت: اصولاً‌ هیچ نوع معیاری برای خطیبان حرمین شریفین و نویسندگان این دو منطقه وجود ندارد و نباید هم باشد زیرا از دم، خمار دلا‌رهای نفتی هستند و فکر می‌کنند در پیشگاه خدا حسابی نخواهند داشت!
«وسیعلمون من اصحاب الصراط السوی و من اهتدی.»
 


 روزنامه الجزیره، مورخ2 شوال 1428، به نقل از سایت راصد.[1]
 سوره مائده آیه 114.[2]
 شرف النبی، نگارش ابوسعید خرگوشی نیشابوری د. 407.[3]
 طبری، ج 6، ص 46؛  ابن کثیر، ج 2، ص13. عبارت او این بود: لا‌تخذنا یوم نزولها عیدا.[4]
 التنبیه و الا‌شراف، ص221.[5]
 وفیات الا‌عیان، ترجمه المستعلی و المستنصر..[6]

 

Powered by TayaCMS
shia-news.com شیعه نیوز 12/9/86

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS