آسيب شناسي عزاداري سيدالشهداء(ع)
مهران خوش سلوك
عشق به مولایمان، حضرت اباعبدالله، حسین بن علی(ع) قرنهاست که در دل شیعیان زبانه میکشد و چون گذشته عاشقان خود را واله و شیدا نموده و پیر و جوان، زن و مرد، بزرگ و کوچک را همچون کهربا به سوی خود جذب میکند، همه ساله در ایام محرم نیز، این دلدادگی به اوج خود رسیده و عاشقانش با راه اندازی دسته های عزاداری، ارادت خود را بر سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش عرضه و تقدیم میدارند، ولی چندی است که ترس از بدعت در دین، اذهان را آشفته و مشوش میکند!
از زمانی که عزاداری ایام محرم الحرام با به روی کار آمدن آل بویه در ایران رونق گرفت و عزاداران حسینی بی واهمه و دغدغه بر مولای خویش آزادانه گریسته و سوگوارانه بر سر و سینه خود زدند، فرهنگ عاشورا نیز رفته رفته در میان شیعیان ایران تجلی یافت و زیبایی خود را روز به روز افزایش داد. در ابتدا نوحه سرایی بر واقعه عاشورا چنان حزن و اندوهی را در میان شیعیان ایجاد میکرد که دل هر سینه سوخته ای را میسوزاند، ولی هر چه بر سالهای عزاداری افزون گردید رنگ بدعت فزونی یافت.
نمیخواهیم به سیر تاریخی عزاداری ها ورود نماییم، چرا که از حوصله بحث خارج است، اما به نکاتی اشاره میکنیم که به طور یقین در سالهای اخیر با آن مواجه شده و میطلبد که همگان چاره ای برای برطرف کردن آنها بیندیشند.
پیشینه عزاداری و بدعتهای معاصر
در سالهای دور، عزاداری ما ایرانیان خلاصه میشد در ذکر نوحه و مرثیه سرایی و سینه زنی در تکایا، سپس راه اندازی دسته های عزاداری رونق یافت و عزاداران حسینی با سینه زنی در معابر عمومی و خیابان ها، دهه اول محرم را گرامی میداشتند. با ورود طبل و دهل، شیوه عزاداری شکل جدیدی به خود گرفت و دسته های عزاداری با حمل پرچم و کتل که نمادهای لشکرکشی در صدر اسلام بود، با استفاده از طبل و دهل شیوه عزاداری خود را آهنگین نموده و نظمی را در نحوه عزاداری از خود بر جای نهادند و مداحان و نوحه سرایان نیز ضمن هماهنگی با ادوات موسیقی، شور خاصی را در عزاداران ایجاد میکردند. رفته رفته چلچراغ و علم (علامت) نیز جزء لاینفک دستجات عزاداری شد و رسوم خاصی نیز برای حمل آنها عرف گردید.
متاسفانه در سالهای اخیر، بدعت هایی در عزاداری شکل گرفته که باعث میشود عزاداریها از محتوای اصیل خود خارج شده و با چالشهایی روبه رو شود. از جمله اینکه:
- برخی از مداحان صرفا در آوردن اشک مستمعین را سرلوحه کار خود قرار داده و برای تحقق این امر از وارد نمودن هیچ گونه تحریفی واهمه نداشته و ندارند و به نوعی افسانه پردازی را چاشنی کار خود میکنند.
-برخی دسته های عزاداری به کارناوال تبدیل شده که مردم جهت تماشای آن یا در دو طرف مسیر میایستند و یا به دنبال دسته ها، بی هدف به راه افتاده و شور عزاداری را مبدل به تماشاگری مینمایند.
- وجود ایستگاههای صلواتی توزیع چای و... هر چند فی نفسه امری پسندیده است ولی متاسفانه با برخی مشکلات و بدعتها نیز عجین میگردد به طوری که وجود این ایستگاهها به دلیل توزیع چای، شیر کاکائو، شربت و... اغلب موجب سنگینی ترافیک در مسیرها میگردد و در برخی موارد دیده میشود مردم تمایل بیشتری به استفاده از این ایستگاههای صلواتی نسبت به حضور در دسته های عزاداری دارند.
- استفاده از ریتم موزیک و آهنگهای خوانندگان خارج از کشور (غیرمجاز) نیز تاثیرات منفی در این مراسم از خود بر جای میگذارد تا جایی که حتی استفاده از این ریتم ها در مداحی و سوگواری برخی از مداحان صاحب نام نیز مشاهده میشود که این موضوع حتی در برخی از موارد موجب به زیر سوال رفتن این مداحان شده است.
- حضور عده ای از جوانان به منظور خودنمایی در دسته های عزاداری رو به افزایش است تا جایی که به راحتی میتوان از نوع پوشش و آرایش ظاهری آنان این موضوع را احساس کرد و شاید در برخی از موارد لمس این مهم کار دشواری نباشد، حتی نوع زنجیر زدن و یا سینه زدن های تصنعی برخی از عزاداران مبین این موضوع است.
- حضور برخی از زنان و دختران با آرایش ها و پوشش های بسیار زننده برای مشاهده کارناوال عزاداری ، چهره عزاداری را خدشه دار و کریه میکند.
- از بین رفتن برخی از عرف های ظهر عاشورا یکی از چالشهای عزاداری است درست است که عرف با زمان قابل تغییر است اما رعایت عناصر عرف نیز امری ضروری به نظر میرسد. از جمله این موارد میتوان به نیمه افراشته بودن پرچم ها و کتل ها در ظهر عاشورا، پس از اذان ظهر اشاره کرد.
در برخی عزاداریها پس از اذان ظهر عاشورا همچنان پرچم ها و کتل ها برافراشته است و علامت ها نیز بی توجه به گذشتن وقت اذان ظهر همچنان در حرکت بوده و علم کشان نیز بی تفاوت به این موضوع در حال طی طریق و اشتغال به علم کشی هستند.
هر چند در سالهای اخیر مسئولین از تکرار برخی از جملات عجیب و توهین آمیز در عزاداری ها جلوگیری کرده و به تکایا ابلاغ نموده اند که از خرافه گویی خودداری نمایند و لیکن کاش نظارت بیشتری در این خصوص اعمال شود تا هر ساله شاهد ورود بدعت های جدید نباشیم که همانند علامت و چلچراغ که شاید به نوعی نماد صلیب مسیحیت باشد، جزء لاینفکی از مراسم عزاداری گشته و فرهنگ محرم و عاشورا را به زیر سوال ببرد و اسباب ورود خرافه پرستی و شاید به نوعی بت پرستی مدرن را فراهم نماید.