30 تیر 1390, 0:0
امنيت فرزندان در آموزه هاي اسلامي
مینا شریف زادگان
اسلام دینی است که در مورد تمامی مسائل اجتماعی و خانوادگی اصول و قوانینی را دارد و یکی از این مسائل مهم که به آن اهمیت داده است امنیت کودک در خانواده است. از حقوق فرزندان، امنیت آنان خواه پیش از ولادت و خواه پس از آن است. زمانی که اسلام در عربستان ظهور کرد بعضی از والدین هیچ ارزش انسانی برای فرزندان خود قائل نبودند. عدم تامین جانی فرزندان بعد از ولادت در زمان جاهلیت رواج داشت. پدران دختران خود را میکشتند و گاه آنان را زنده به گور میکردند. گاهی خانواده های فقیر که توانایی تامین زندگی فرزندان خود را نداشتند بعد از تولد، نوزادان خود را میکشتند و همه اینها ناشی از تبلیغات نادرست اشراف قریش بود. خدای منان از کشتن فرزندان جداً نهی نموده است. یکی از پیمان های زنان تازه مسلمان به هنگام بیعت نیز همین بوده است: «و لایقتلن اولادهنّ» فرزندان خود را نکشند. در سوره اسراء آیه 31 با ذکر انگیزه فرزندکشی، این کار از گناهان بزرگ شمرده است: «ولاتقتلوا اولادکم خشیه املاقٍ نحن نرزقهم و ایاکم انّ قتلهم کان خطّاً کبیراً» فرزندانتان را از بیم تهی دستی نکشید که ما روزی دهنده آنها و شماییم؛ زیرا کشتن آنها گناهی بزرگ است. خداوند متعال در سوره انعام آیه 140 چنین والدینی را زیانکار و گمراه میخواند: «قد خسر الّذین قتلوا اولادهم بغیر علمٍ» البته آنان که فرزندانشان را به نادانی کشتند، زیانکارند.
والدین نه تنها موظفند که خود حافظان خوبی برای امانت الهی خویش باشند، بلکه باید بکوشند که آنان را از هر گونه گزند و آسیب دور نگه دارند. هر نوع مسامحه در حفظ سلامتی فرزندان، تجاوز به حق امنیت آنان و از نظر عقل و شرع مردود است. کودکان باید در محیطی سالم و در کنار والدین خود با آرامش و آسایش تربیت اسلامی یابند و این والدین هستند که باید امنیت کودکان را قبل از تولد و سپی در محیط خانه و در جامعه تامین نمایند تا کودکان بعد از بزرگ شدن امنیت والدین خود را در کهنسالی و دوران پیری حفظ نمایند.
کودک، علاوه بر اینکه حق حیات دارد، حق بهره مندی از امکانات زیستی سالم و کافی را نیز داراست و باید در آسایش و آرامش قرار گیرد. حضور مادر، عامل عمده ای در احساس امنیت کودک است. مادر باید بین مراقبت بی از حد و عدم مراقبت، موازنه درستی برقرار کند.
توجه کافی و ابراز عواطف واقعی، اصیل و پایدار باعث میشود که کودک دنیا را امن و قابل اطمینان بیابد. ولی باید برای کودک تدریجاً فرصتهایی فراهم کرد که کودک به روش خود و با توجه به رشد و توانایی های خویش، مهارتی را فراگیرد و با مشکلات خود به طور نسبی دست و پنجه نرم کند. به این ترتیب، کودک به مرور احساس استقلال و اعتماد به نفس میکند و به امکانات و کفایت خود امیدوار میشود. ولی حمایت بیش از حد و یا عدم حمایت موجب میشود که کودک به توانایی های خود شک کند و اعتماد لازم را نسبت به خود به دست نیاورد و نتواند امکانات و توانایی های خود را بشناسد. باید در این مسئله نیز اعتدال و میانه روی رعایت شود، در بعضی از خانواده عدم توجه کافی باعث نگرانی و اضطراب کودک گشته و در بعضی دیگر، توجه بیش از حد والدین سبب تربیت نادرست و تنبلی کودک میگردد.کودکان اولین قربانیان سوانح و حوادث هستند. محیط نامناسب و ندانم کاری والدین دو عامل عمده ایجاد خطر برای کودکان است. والدین باید بدانند که کودک در مراحل رشد چه خصوصیاتی دارد و چگونه رفتار میکند تا عوامل ایجاد کننده حادثه را از محیط دور کنند و خطر را به حداقل ممکن برسانند. ادامه زندگی کودک در ابتدای تولد به مراقبت اطرافیان بستگی دارد و کوچک ترین بی احتیاطی در نگهداری و مراقبت از او زندگی اش را به خطر میاندازد.
طور کلی والدین در دوران کودکی تامین کننده امنیت فرزندان خود هستند و در این مسیر خداوند همواره یاری رسان خانواده خواهد بود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان