آداب، زيارت، تاثير، روح
فاطمه وارسته
روح حالتی دارد که تاثیر میگذارد و تاثر میپذیرد. یعنی وقتی که شما کنار من نشستهاید روح من ناخودآگاه (در حالی که من هم متوجه نیستم) بر روح شما اثر میگذارد و از روح شما اثر میگیرد. همنشینی موثر است و به این دلیل است که میگویند به زیارت یکدیگر بروید. به زیارت مومنان بروید. سر سفره فلانی ننشینید. در مجلسی که فلان کس است نروید. در عالم مادی نیز همه چیز را نمیتوان به چشم دید. به عنوان مثال میبینیم شخصی که در محیطی نشسته یک مرتبه حالت تهوع پیدا میکند و حالش بد میشود، بدون اینکه چیزی خورده باشد. آنچه به چشم میآید باعث مسمومیت او نشده است. بعد مشخص میشود که هوایی که تنفس میکند آلوده بوده، مادهای سمی در هوا بوده که به چشم نیامده ولی او تنفس کرده است. در عالم روح، قضیه از این خیلی لطیفتر است. ارواح بر هم تاثیر دارند و این تاثیر بین روحها در اثر حضور فیزیکی جسم هاشان (قالب هاشان) در کنار هم (خصوصاً از دو کانال چشم و گوش که مجرای تغذیه روح است) انجام میشود.
روح حساس و ظریف
وقتی که روح ظریف و حساس باشد، اگر کسی در گوشه ای از جامعه اسلامی گناه کند، این روح از گناه آن فرد متاثر میشود و استغفار میکند، نه به خاطر اینکه گناهی کرده است، به دلیل آنکه روحش بر اثر گناه افراد صدمه دیده است. اگر یکی از شیعیان یک جسارت یا گناهی کرده باشد، توبه و استغفارش را اهل بیت (ع) میکنند چون روح آنها ظریف و حساس است و متاثر میشوند. روح در آن جایی که زندگی میکند مرتباً از دیگران اثر دریافت میکند به این دلیل است که میگویند جامعه سالم و نیز هم نفس و هم صحبت سالم پیدا کنید.
به امیرالمومنین(ع) خبر میدهند که در گوشه مملکت مثلاً کسی برخلاف شئونات انسانی و اسلامی کاری کرده است. حضرت میفرمایند: «اگر کسی این حرف را بشنود و بمیرد من مذمتش نمی کنم.» امام علی(ع) نه گناهی کرده و نه مسئولیتی دارد و نه کسی او را عقاب میکند. اما روح این موجود لطیف متاثر از فضایی است که در آن قرار گرفته . بنابراین یکی از مقولههادر تربیت، مقوله مجالست است.
القاء؛ مهمترین اثر زیارت
در مجالست، آن چیزی که بیشتر موثر است زمان و تکرار و مداومت است، کثرت کمی برخوردهاست. یکی از مسئله دربحث زیارت مسئله القاست. آن چیزی که در القاء به جای کمیت و زمان اهمیت دارد، کیفیت است. آن چیزی که بیشتر مطرح است استعداد و پذیرش و آمادگی طرف مقابل و همچنین روح قوی القاء کننده است. لذا در مدل القایی امکان دارد کسی در یک برخورد، تحول پید اکند. در تاریخ صدر اسلام کسانی میآمدند و با پیامبر(ص) برخورد کرده و در یک برخورد متحول میشدند، این روش القاست. تربیت زیارت، بیشتر از نوع القایی است. زیارت افراد عادی، تاثیرات عادی و معمولی دارد. ولی درخصوص زیارت اهلبیت(ع) توجه و تاکید بیشتری شده است. شما در اطراف آهن ربا چیزی نمیبینید؛ اما وقتی یک قطعه آهن کنارش میبرید، متوجه میشوید که بر اثر القای آهن به آهن ربا تبدیل شده است. چون آهن مادهاش مستعد است، وقتی که در محدوده آهن ربا قرار میگیرد خودش به آهن ربا تبدیل میشود. شما وقتی در حوزه یک زیارت قرار میگیرید هر چه نزدیکتر شوید القاء قویتر میشود. وقتی شما به زیارت اهل بیت(ع) میروید فقط ثواب نبردهاید، چیز دیگری شدهاید، این مهم است. شمع خاموش ما وقتی به زیارت امام حسین(ع) و یا امارضا(ع) میآید، هنگامی که به شمع روشن آنها وصل میشود روشن میشود. (تنها ثواب نبرده، تحول پیدا کرده است) این شمع وقتی که به شهر خودش بر میگردد، از آن جا که روشن است شمع وجود کس دیگری را هم روشن میکند. لذا فرمود: «من زار زائرنا کمن زارنا» (کسی که زائر ما را زیارت کند مثل آن است که خود ما را زیارت کرده است) . چون زائر ما چیزی گرفته که شمع خاموش وجودش روشن شده است. این آهن ربا که تا دیروز آهن بود هزاران آهن دیگر در کنارش بودند و هیچ اثری نمیتوانست بر آنها داشته باشد تحت القاء و مغناطیس وجود امام(ع) آهن ربا شده است. حالا وقتی به دیار خودش بر میگردد او نیز میتواند یک عدهای را آهن ربا کند.
پس در زیارت یک القاء صورت میگیرد. در زیارت روح عوض میشود. تنها ثواب بردن مطرح نیست. زیارت در یک یا دو بعد بر ما اثر نمیگذارد. چون جامع است ما را غرق میکند، پس در همه ابعاد است.
امام زمان(عج) دائم به زیارت امام حسین(ع) میروند، در مواقع مختلف (شب قدر، شب جمعهها، دوشنبهها) زیرا چیزی آنجاست، خبری آنجاست. ائمه اطهار(ع) وقتی مدینه بودند، هر وقت مریض میشدند، یا کاری داشتند به زیارت پیامبر(ص) میرفتند. زیارت تنها درد دل و درمان دردها نیست. در زیارت، تغییر، تحول و نو شدن وجود دارد. شخصی خدمت امام صادق(ع) آمد و گفت: «یابن رسول الله! این همه در باب زیارت گفته شده بسیار علاقه داریم، اما ما ناراحت هستیم» حضرت فرمود: «چرا ناراحتی؟» درجواب میگوید: «بعضی اوقات میبینم پدر شما، اجداد شما ابی عبدالله، امیرالمومین(ع) ... شهید شدهاند، فوت کردهاند، ما در خدمت آنها نیستیم و از زیارت آنها استفاده نمیبریم، زمانی فرزندان و بچههای ما میخواهند شما را ببینند اما شما نیز از دنیا رفتهاید آنها چه بکنند؟! آنها که توفیق زیارت شما را ندارند، چه بکنند؟ حضرت میفرماید: «من زارنا فی مماتنا کمن زارنا فی حیاتنا»، قرب الهی است باید با تمهیدات و آمادگی خاصی همراه باشد به گونهای که اگر این ارادت و ساز و برگها فراهم نباشد چه بسا بهره کافی و لازم از سفر برده نشده جز سختی سفر و باختن مال چیزی در پی نداشته باشد.
زائر باید تمایل قلبی و ذهنی که پیدا کرده، با انجام آداب و سنن زیارت آهسته خود را به حریم امامت نزدیک کند تا استعداد آن را بیابد که باب حصین ولایت را بشناسد و با آن مرتبط باشد و سپس با ورود به قطعه امن ولایت پناه بگیرد و در پرتوی آن از خطرات و لغزشها مصون بماند و این سر، خود نکتهای است که در زیارتنامهها نیز به آن اشاره شده است.
«زائر لکم عائذبکم لائذ لقبورکم» به زیارت شما شتافته و به قبور و مرقدهای مطهر شما پناه آوردهام.
زائرانی که با آداب زیارت آشنا نیستند امکان ارتباط نزدیک و بهرهبرداری کامل را ندارند و کمتر استفاده میکنند. آنان که در صحنها و رواقها و اطراف ضریح مطهر و قبور منور حضور دارند، لیکن باب ورودی به وادی رحمت را نمیکوبند مانند گرسنگان و تشنگانی هستند که خود را از راه دور به باغی سرسبز و پرمیوه میرسانند ولی در اطراف باغ دور میزنند و در آن را نمیزنند که بکوبند و دستی دراز نمیکنند که دستگیری شود. رعایت ادب و حضور و توجه به آیین زیارت برای شکسته دلان و قاصدان حقیقی این امکان را فراهم میکند تا حضور خود را به صورت جدی درک کنند و مدارا بشوند و پیام هدایت را به جان بسپارند، آنگاه حرکت معنوی خود را آغاز کنند و یا به انجام نهایی برسانند.
آداب زیارت
در روایات، برای زیارت آدابی ذکر شده که برخی از آنها مخصوص موارد خاصی است، لیکن برخی از این آداب که تقریبا جنبه عمومی دارد و به نوعی، به همه اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه ارتباط پیدا میکند عبارتند از:
1- ترک کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله.
2- غسل پیش از زیارت.
3- اگرچند امام را زیارت میکند، برای زیارت هر امام یک غسل کند.
4- خواندن دعای ماثور هنگام غسل کردن.
(آنهایی که در مرگمان به زیارت ما آمدهاند (به زیارت قبور ما بیایند) مانند کسانی هستند که در حیات ما به زیارت ما آمدهاند) چرا که ولایت امام(ع) و روح ایشان نمرده است. جسمش مرده است. ما نگاه ولایتی امام(ع) را میخواهیم.
ما در زیارت خودمان را تحت تابش مغناطیسی ولایت امام(ع) قرار میدهیم.
بعد از حضرت دوباره سوال میکند: «بعضی وقتها راه دور است.» حضرت میفرمایند: «بعد و قرب ندارد، همه جا زیارت هست». (البته چون ما موجودات مادی هستیم قرب بیشتر بر ما اثر میگذارد).
زیارت یک ملاقات دو طرفه
نکته دیگری که باید گفت این است که زیارت یک ملاقات دو طرفه است. اگر شما نامه ای را برای دوستتان بنویسی و با پست به دستش برسانی، میگویند: نامه داده ای. نامه ارسال کردن یک طرفه است. اما زیارت یک ملاقات دو طرفه است. یعنی وقتی شما به زیارت ابی عبدالله(ع) میروی تنها تو نیستی که ایشان را زیارت میکنی، او هم شما را میبیند. وقتی به زیارت امام رضا(ع میروی، فقط شما نیستی که به آنجا میروی و میبینی، ایشان نیز شما را میبینند. «اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی» سلامم را جواب میدهی، حرفهایم را میشنوی (اصلاداری مرا میبینی). چه لذتی بیشتر از اینکه آدم در زمانهایی حس کند که ائمه(ع) دارند نگاهش میکنند؟! دست و چشم حمایتی آن ولی الله اعظم هوایش را دارد. همه چیز از همین یک نگاه حاصل میشود.