6 بهمن 1390, 0:0
بزه ديدگي، قوانين كيفري، اجتماع
رضا اصلانی
بزه دیده در قوانین کیفری ایران، با واژه مجنی علیه یا شاکی مورد توجه مقنن قرار گرفته است. واژه بزه دیده که از آفرینشهای کمیسیون بررسی اصطلاحات مربوط به وزارت دادگستری فرهنگستان ایران در سال1317 بود به جای مجنی علیه استعمال و رایج شده است. بزه دیده کسی است که یک خسارت قطعی به تمامیت شخصی او وارد آمده است واکثر افراد جامعه هم به این مسئله اذعان دارند. بزه دیده به شخصی گفته میشود که به دنبال رویداد جرم، آسیب و زیان میبیند. به عبارتی، مجنی علیه یا بزه دیده کسی است که جرمی به ضرر او واقع شده است. امروزه رنج بردن بزه دیده معیار ارزیابی اخلاقی است، در حالی که در قرن 19 و قبل از آن به بزه دیده با بیاعتمادی نگریسته میشد. بزه دیدگی مجرمانه، تنها جنبهای از بزه دیدگی اجتماعی است که از دل فقر و نابرخورداری بر میخیزد؛ یعنی شرایطی که ضمن آنها، مردم از روابط اقتصادی و اجتماعی معمولی، متضرر میشوند واین فرایندی است که به نوبه خود به ضرر رساندن آنها به یکدیگر منجر میگردد.
بزه دیدگی دارای آثار جسمی، آثار روانی (چون کاهش روابط بیرونی و عواطف و اضطراب دائم)، آشفتگیهای شناختی (حافظه و تمرکز حواس)، آثار حقوقی و آثار اقتصادی میگردد. پژوهشها نشان میدهد که موجهای شوک ناشی از بزه دیدگی نه تنها به بزه دیده بلکه به خانواده و خویشاوندان درجه یک، همسایگان و آشنایان وی نیز آسیب میرساند. پس از ارتکاب جرم بزه دیدگان ممکن است تاثیرهای جسمی مختلفی از جمله بیخوابی، اختلال در اشتها، سردرد و... را متحمل شوند. جرم سرقت همراه با آزار و اذیت میتواند احساس ناتوانی، ناامنی، خشم و ترس را تا مدتها بر جای بگذارد.
بزه دیدگان ممکن است هزینههای زیر را متحمل شوند: تعمیر یا عوض نمودن اموال، به کارگیری تدابیر امنیتی، دسترسی به خدمات بهداشتی، مشارکت در فرایند عدالت کیفر، گرفتن مشاورههای حقوقی، روانپزشکی، گرفتن مرخصی کاری یا متوقف نمودن دیگر فعالیتهای در آمد زا. جرم میتواند در بلند مدت بر اشتغال بزه دیده تاثیر نامطلوب بگذارد. ممکن است بزه دیده بازگشت به کار را امکان ناپذیر بیابدیا عملکرد کاری بزه دیدگان در نتیجه تنزل مقام، از دست دادن حقوق و اخراج احتمالی به طور نامطلوبی تحت تاثیر قرار گیرد. بزه دیدگی در بازار بر حسب نوع جرایم ارتکابی، میتواند دارای آثار جسمی در جرایمی چون ضرب و شتم و آثار حیثیتی و عاطفی در جرایمی چون مزاحمت برای بانوان و اطفال و همچنین آثار عمیق اقتصادی و روانی در جرایم مالی همانند سرقت، جیب بری، کیف قاپی، فروش کالای قاچاق و مسروقه باشد. آثار اقتصادی جرایم مالی ارتکابی در بازار و مراکز تجاری علاوه بر تبعات منفی و مخرب آن بر بزه دیده بالفعل (مثلاً خریداری که بزه دیده جیب بری گشته، یا فروشندهای که بزه دیده سرقت از مغازه اش گردیده) و تزلزل در امنیت اقتصادی، میتواند بر اقتصاد کلان جامعه نیز آثار سوء و نامطلوبی را داشته باشد.
درباره بزه دیدگی «بنگاه تجاری» اثبات علت خسارتهای تجاری در بسیاری از موارد مشکل ساز است. برای نمونه «کاهش» موجودی و انبار میتواند ناشی از سرقت از فروشگاه، سرقت از سوی کارکنان، صورت حسابهای متقلبانه یا «بایگانی» ضعیف باشد. ولی ناکامی تجاری به دلیل ارتکاب جرم ازرهگذر ازدست دادن یک منبع اشتغال و مالیات بر درآمد، به اجتماع آسیب میرساند که این مسئله به «آسیب کل اجتماع» منجر میشود. منابع کمک به بنگاههای تجاری بزه دیده میتواند وامها و یارانههای دولتی و نیز بیمههای دولتی و خصوصی را شامل شود.
بزه دیدگی دارای علل و عواملی است که جرم شناسان آن را به عوامل زیست شناختی (همانند سن و جنس)، وضعیت جسمی (کاستیهای جسمانی مانند معلول جسمی یا روانی)، عوامل اجتماعی همانند مشاغل خطر ناک، شیوه زندگی، شرایط اجتماعی و اقتصادی( فقر و اخراج از کار)، انزوای مکانی(به طور مثال پارکینگ بدون نگهبان) و عوامل روانشناختی تقسیم مینمایند. اندکی توجه به نوع وکیفیت جرایم مختلف، این فرضیه را اثبات میکند که هر بزهی، قربانی خاص خود را دارد و به عبارت دیگر شرایط مجنی علیه عمدتاً باعث جلب توجه مجرم و وقوع جرم میگردد. مثلاً مال باختگان سرقت افرادی متمول و یا دارای بضاعت قابل توجهی هستند. هرچند این موضوع نافی سرقت از افراد فقیر نیز نمیتواند باشد. مع الوصف، وجود شرایط اقتصادی خاص و یا اوضاع و احوال قربانی موجب ارتکاب عمل مجرمانه میگردد. در خصوص بزه دیدگی، امروزه تئوریهای متعددی وجود دارد که به توجیه علل بزه دیدگی میپردازند که در اینجا به اختصار به سه نمونه اشاره میگردد:
1. تئوری شتاب زدگی بزه دیده؛ مطابق این دیدگاه برخی اشخاص ممکن است موجبات بزه دیدگی خویش را فراهم نمایند. شتاب زدگی بزه دیده به «شتاب زدگی فعال» و «شتاب زدگی منفعل» تقسیم میگردد. شتاب زدگی فعال زمانی محقق میگردد که بزه دیده به طور تحریک آمیزی اقدام به تهدید طرف مقابل نموده و با به کاربردن سخنان تحریک آمیز وی را تشویق به نزاع و درگیری نماید. در شتاب زدگی منفعل، بزه دیده ناخواسته و به علت وجود برخی ویژگی ها، منافع مهاجم را تهدید میکند ونادانسته او را تهییج به تهاجم میکند. عواملی نظیر رقابتهای شغلی به طور همزمان و بدون اینکه بزه دیده متوجه این امر باشد که شغل وی، منافع دیگری را هم مورد تهدید قرار میدهد، ذیل عنوان شتاب زدگی منفعل طبقه بندی میشود.
2. تئوری سبک زندگی(شیوه زیستن)؛ بر مبنای این دیدگاه، علل بزه دیدگی برخی اشخاص«شیوه یا سبک زندگی» آنهاست، زیرا این شیوه آنها را بیشتر در دسترس و معرض تهاجم مجرمان قرار میدهد. به عنوان مثال رفت وآمد شب هنگام به اماکن عمومی و...
3. تئوری اعمال روزمره؛ از نگاه این تئوری نیز اجتماع، انباشته از مجرمان برانگیختهای است که آماده ارتکاب جرم هستند. ازاین رو پایین بودن ایمنی و محافظت دربرخی گونه ها، آماجهای مناسبی را برای دست یازیدن به ارتکاب جرایم توسط چنین مجرمان بالقوه ای فراهم میکند.در مورد بزه دیدگی در بازار، باید علل بزه دیده واقع شدن را بر مبنای دسته بندی بزه ارتکابی به بزههای مالی و بزههای غیر مالی جستجو نمود. در مورد بزه مالی علت بزه دیدگی میتواند ناشی از جاذبههای اقتصادی متمرکز در مراکز تجاری چون انباشت کالاو نقدینگی فراوان، ازدحام جمعیت و ... باشد. چراکه تمول آشکار، نظر بزهکاران را به سوی خود جلب مینماید. همچنین ویژگیهای ساختاری چون نبود یا کمبود نگهبان، عدم وجود نظارت کافی بویژه در شب، تاریکی فضای بازار و دوری از مراکز پلیس میتواند بر سهولت دستبرد به اموال خریداران و اموال موجود در بازار و ارتکاب جرایم در این مکانها تاثیر مستقیمی داشته باشد. همچنین تعداد اندک فروشنده و یا فروشنده خردسال ویاکهنسال که توان دفاعی لازمه را ندارد و نیز تنها بودن خریدار میتواند توجه بزهکار بالقوه را به سوی این قربانیان آسیب پذیر معطوف سازد. در مورد جرایم غیر مالی، ویژگیهای فردی چون جنسیت، سن، کاستیهای جسمانی و... میتواند عاملی مستعد در بزه دیده واقع شدن باشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان