1 خرداد 1390, 0:0
تكليفي سنگين در برابر نعمتي بزرگ
رضا جاودان
«وعد الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون لایشرکون بی شیئاً و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون؛
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را به خلافت در زمین برساند، همان گونه که افراد پیش از آنان را رسانید و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدّل سازد[تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگیرند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند».
خداوند متعال، در برابر اعطای هر نعمتی، تکلیفی متناسب با آن برای بندگان مقرّر فرموده است. براساس بینش الهی، سراسر عالم هستی، میدان انجام تکلیف و گذراندن آزمونهای الهی است:
«الذِی خَلَقَ المَوتَ وَالحَیاةَ لِیبلُوَکُم ایکُم احسَنُ عَمَلًا؛
همو که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید»(ملک: 2).
نعمت هایی که خداوند در این جهان به بندگان عطا میکند، وسیله ای برای آزمایش آنان است. هر اندازه که نعمت بیشتری در اختیار انسان قرار گیرد، ابزارهای آزمایش نیز افزایش مییابد و تکلیف سنگین تری متوجه او میشود؛ البته خود آن آزمایش و تکلیف نیز نعمت دیگری به شمار میرود که زمینه تکامل انسان را فراهم میسازد. در صورتی که آزمایش و تکلیفی در کار نبود، هرگز انسان نمیتوانست به سعادت ابدی دست یابد؛ زیرا پاداش آخرتی و ابدی، نتیجه تلاشهایی است که به صورت تکلیف و موفقیت در آزمایش انجام میگیرد.
ملت بزرگوار ایران که در این دوران، از بزرگترین نعمتهای الهی بهرهمند شده است، بزرگ ترین تکلیف تاریخ را هم بر دوش دارد. با توجه به این هر چند پیروزی انقلاب اسلامی، در حکم پیروزی اسلام است و تکلیف متوجه سایر مسلمانان نیز میشود، آشکار است که ایرانیان، تکلیف ویژه ای در این مورد دارند؛ زیرا نقطه ای که نور، مستقیم بر آن میتابد، با نقطه ای که غیر مستقیم، در معرض آن است، تفاوت بسیاری دارد. نور انقلاب، به جامعه ایران مستقیم تابید و دیگران نیز غیرمستقیم از آن بهره بردند.
همان گونه که تکلیف مردم ایران، در برابر پیروزی انقلاب اسلامی، با سایر مسلمانان متفاوت است، تکلیف قشرهای گوناگون جامعه ایران نیز با یکدیگر تفاوت دارد؛ به طور نمونه، اگر عنصر فرهنگ، اساسی ترین عنصر اسلام تلقی شود، بزرگ ترین بُعد پیروزی این انقلاب نیز بُعد فرهنگی آن خواهد بود؛ از این رو، استفاده کنندگان اصلی این نعمت نیز در درجه اوّل، قشرهای فرهنگی جامعه خواهند بود که مصداق عینی آنها، حوزهها و دانشگاهها هستند؛ بنابراین، وظیفه آنان، از قشرهای دیگر جامعه بسیار سنگینتر است.
انقلاب اسلامی زمینهای را فراهم آورد تا در آن، به دست ملت ایران، انسانهای دیگر به رحمتهای معنوی الهی دست یابند؛ زیرا نور و رحمت اسلام، به ملت و نژاد خاصی اختصاصی ندارد و این نور که از ذات اقدس الهی تابیده، برای بهره گرفتن تمام انسانها در طول تاریخ است و هر انسانی حق بهره برداری از این نور را دارد؛ امّا این حق برای تمام انسانها تحقق نمییابد و طاغوتیان، مانع رسیدن این نعمت به تمام انسانها میشوند. مبارزه با طاغوت، برای این است که راه رسیدن به این نعمت و نور الهی فراهم آید و وموانع، از سر راه انسانها برداشته شود؛ امّا افزون بر رفع موانع، باید به تقویت مقتضی نیز اندیشید و این نور الهی را به تمام جهان رساند. به عبارت دیگر، کسانی که این نور را مستقیم دریافت کردهاند، امانتی را نزد خود دارند که باید به سایرین برسانند:
«إن اللهَ یامُرُکُم ان تُودُوا الامَانَاتِ إلی اهلِهَا؛
خدا به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبان آنها رد کنید»(نساء: 58).
امروزه، روی این کره خاکی، هر انسانی در هر گوشه ای از این جهان و از هر نژاد، ملیت، مذهب و فرهنگی، حق استفاده از نور اسلام را دارد و ما امانتداری هستیم که باید این امانت را به دست صاحبان حق برسانیم. این مسئولیت بیشتر بر عهده کسانی است که بهره بیشتری از این نور دارند؛ هر چند این امر از دیگران سلب مسئولیت نمیکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان