30 خرداد 1390, 0:0
جامعه شناسي ديني، طبقات اجتماعي
امیر محمد رنجبران
قرآن کریم در مورد تاریخ اقوام گذشته به امت ها، قریه ها، اقوام و گروه هایی اشاره و ویژگیهای آنان را از یکدیگر متمایز میکند. بعضی از این طبقات «مومنین» و گروندگان به پیامبران الهی اند و برخی گروهها و طبقاتی هستند که در مقابل وحی و رسالت انبیا ایستادگی کرده و به مخالفت و کفر ورزی برخاستهاند.
آیات نشان میدهد به طور کلی دو جریان اجتماعی در تاریخ وجود دارد که یکی از آن دو جریان با صفت حق توصیف شده و دیگری با صفت باطل. هر چند واژه حق و باطل از واژگانی است که قرآن، آن را در مصادیق گوناگون به کار برده است، ولی در مجموع در پدیدههای اجتماعی حق بودن جریان، ملاک و معیاری برای شناخت طبقات وابسته به آن است. با دقت در آیات قرآن در مییابیم حق و باطل در بعد اجتماعی دارای مصادیقی است. یکی از این مصادیق همان طبقات و گروههای اجتماعی است که در قالب داستانها و قصص قرآنی، عملکرد و موضع گیریها و به تعبیری گفتار و رفتار آنان به روشنی بیان و عاقبت آنان نیز با توجه به عملکرد آنان در قبول و یا رد معیار حق ترسیم شده است.
به بیان دیگر، ملاک و سنجش رفتارها و عملکردهای گروهها و طبقات اجتماعی در قرآن کریم ملاک قرب به خداست. قرب نتیجه رفتارها نیز است. از آنجا که طبقات اجتماعی یاد شده در قرآن کریم در جریان رفتارهای خویش در جامعه، هر یک بر اساس اعتقادات خود که در نهایت بر وفق جریان حق و یا برخلاف آن یعنی باطل حرکت کردهاند، خواه یا ناخواه دو طبقه اصلی را تشکیل داده اند. دو طبقه ای که نهایتاً یکی به توحید اجتماعی و دیگری به شرک اجتماعی منتهی شده است.
هر یک از این طبقات به دلیل پایبندی به نوعی ایدئولوژی و نوع رفتار اجتماعی خاص خویش صف بندی مشخصی را ایجاد کرده و با شدت رفتارها و تعمیق آن فاصله بین این دو طبقه بزرگ به جهت اجتماعی رو به تزاید میگذارد. این فاصله از آنجا که در یک واحد اجتماعی، به تلاش برای نفوذ در طبقه دیگر و یا کسب قدرت منجر میشد، موجبات تضاد و کشمکش اجتماعی را فراهممی آورد. تاریخ انبیاء (ص) بیانگر این معناست. علاوه بر این آگاهیهای جمعی و روحیات هر طبقه و آشتی ناپذیر بودن جداول ارزشها و تباین اساسی جهان بینی و در نتیجه رفتارها و عملکردهای اجتماعی هر طبقه موجب میشود که هر طبقه بکوشد طبقه دیگر را مضمحل کند. جنگ هایی که در طول تاریخ بین مشرکان و مسلمانان رخ داده ناظر بر این قضیه است.
اعتقادات، گفتار و رفتار اجتماعی و نقشهای ویژه ای که هر گروه اجتماعی در جامعه ایفا میکند، به میزانی که تحقق خارجی آن، حضور حاکمیت فرامین و دستورالعملهای اجتماعی، الهی باشد؛ طبقه متعلق به آن طبقه حق و طبقه مومنان هستند. همچنین به میزانی که تحقق خارجی عملکردها، حضور غیر خدا و یا طواغیت اجتماعی را باعث شود، وابستگان به آن طبقه باطل و یا طبقه کافران تشکیل میدهند. طرز تشخیص دیگر این دو طبقه این است که اهداف گروه مومنان و گروه حق در راه خدا و نجات و پیشرفت کل جامعه و انسانهاست ولی اهداف گروه باطل و کفار در مسیر سودجویی شخصی و استفاده از حقوق دیگر مردم در راه خود و منفعت جویی شخصی میباشد. مومنان و گروه حق سعی در برآوردن اصول و قوانین الهی و اجتماعی را در جامعه دارند ولی مشرکین و گروه باطل سعی در اجرای قوانین مستکبرانه و ضد مردمی را در جامعه دارند. در جامعه شناسی دینی، طبقات اجتماعی با معیار و ملاک حق سنجیده میشوند که بیانگر اوصاف و ویژگیهای جریان الهی است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان