2 تیر 1397, 18:15
پرسش: چگونه میتوان از غلبه روحیه سرخوردگی، یاس و ناامیدی نجات پیدا کرد و روحیه امیدواری، نشاط و شادابی را به صورت مستمر در خود حفظ نمود؟
پاسخ: یاس و امید تا حد زیادی مربوط به جهان بینی و نگرش انسان به نظام آفرینش است. کسی که به ماورای طبیعت اعتقاد دارد و نظام خلقت را محدود به دنیا نمیپندارد، در تاریک ترین لحظات زندگی نیز احساس تنهایی نمیکند، زیرا همیشه خدا را در کنار خود مییابد. انسان مومن با داشتن این تکیه گاه مطمئن، با خود میگوید: هرگز به خود رها نشدهام و زحماتم بی نتیجه نخواهد ماند. اما با تفکر و جهان بینی مادی و نگاه بدبینانه به طبیعت، اصل و ریشه امید به شدت آسیب میبیند. شهید مطهری(ره) در این رابطه میگوید:
«اثر فلاسفه مادی که همیشه نظر بدبینانه به طبیعت داشته و دارند، باتوجه به اینکه به اصل آفرینش معتقد نیستند و انسان را معلول تصادفات میدانند، چنین میگویند که این موجود اصولاشر جزء ذاتش است، و از اولی که پا روی زمین گذارده، شرارت کرده است، و هم اکنون نیز موجودی شرور است، در آینده نیز چنین خواهد بود. امیدی به این موجود از نظر سعادت نیست. اینان هرگونه طرح اصلاحی را برای جامعه بشریت رد میکنند و هیچ گونه امیدی نسبت به اصلاح او ندارند... وقتی از آنان سوال شود که پس به چه امیدی باید زنده بود؟ میگویند: اصلانباید زنده بود. اگر بشری به کمال نهایی و مرحله عالی خود برسد، بایستی خودکشی کند و این است اوج ترقی یک انسان که به این مرحله برسد و درک کند که چیزی جز شرارت نیست. (آشنایی با قرآن، ج 1 و 2، ص 173)
شهید مطهری(ره) محکم کردن پایههای اعتقادی و اخلاقی ایمان را منبع امید و رجا دانسته و میگوید:
«آدم با ایمان هیچ وقت خودش را تک و بی مددکار و بی غمخوار نمی بیند، همیشه در نماز میگوید: خدایا! تو را میپرستیم و از تو مدد میخواهیم... دین و ایمان در عین اینکه در نواحی زیادی به امید و رجا قوت و وسعت میدهد، از طرفی هم جلوی یک سلسله آرزوها را میگیرد و نمی گذارد آنها رشد کنند. آدمی در ناحیه آرزو، هیچ گونه محدودیتی ندارد. گاهی حتی آرزوی امر محال میکند... آرزوهای بی نظم و قاعده همانها است که در زبان دین، آمال شیطانی نامیده شده، همانها است که آدمی را میفریبد و وقت و عمر او را تباه میسازد. (حکمتها و اندرزها، ص 177). یکی از آثار ایمان به خدا، شرح صدر، بلندی افق فکر، دریادلی و ژرف اندیشی است. مردان حق و پیروان راستین مکتب انبیا، در سایه ارتباط با خدا، پرظرفیت و پرمایه اند. برخلاف انسانهای تربیت نایافته ای که قلبشان به نور معرفت الهی و ایمان به پروردگار و روز قیامت روشن نشده و در محدوده تاریک و ظلمانی عالم ماده گرفتارند. قرآن مجید حال این افراد ضعیف و کوتاه فکر و کم ظرفیت را چنین ترسیم کرده است.
«لایسام الانسان من دعاء الخیر، و ان مسه الشر فیوس قنوط» انسان هرگز از تقاضای نیکی خسته نمیشود و هرگاه شر و بدی به او رسد، مایوس و ناامید میگردد. (فصلت- 49)
به هنگام روی آوردن نعمتها، حریص، مغرور و فراموش کار شدن و به هنگام پشت کردن نعمتها، مایوس و بی طاقت شدن، از ویژگیهای کسانی است که فلسفه تلخی و شیرینیهای زندگی را نمیدانند و ظاهر امور را مبنای قضاوت خود قرار میدهند. قرآن مجید تنها گروه موحد و خداشناس و نمازگزار را که خود را به منبع عظیم قدرت لایزال الهی پیوند داده اند، وزین و باظرفیت معرفی میکند، آنها نه هنگام راحتی، سرمست و مغرورند و نه هنگام سختی، ناامید و زمین گیر (معارج- 20) قطره چون متصل به دریا شد- تو دگر قطره اش مخوان، دریاست.
مومن در سایه توکل، در گرفتاریها به خدا توجه کرده، امور خود را به او واگذار میکند، چون تمام کارها را به دست قدرت او میداند. او به این آیه شریفه باور دارد که اگر خداوند زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمی تواند آن را برطرف سازد و اگر خیری به تو برساند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد.(یونس-107)
در این صورت است که کام یابی را در امید به خدا و ناامیدی از غیر او میداند. ادیان الهی، پیروان خود را به نیروهای غیبی و پشت صحنه آفرینش توجه دادهاند و برای مقابله با یاس و ناامیدی، همواره بر این نکته تاکید کردهاند که اسباب و عوامل ظاهری شناخته شده همه کاره امور نیستند، بلکه اسباب اصلی و قوی تری نیز در کار است که چه بسا از آنها غفلت میشود. علی(ع) میفرماید: کن لما لاترجوا ارجی منک لما ترجوا. به آنچه امیدوار نیستی بیش از آنچه به او دل بسته ای، امید داشته باش. (بحارالانوار، ج13، ص92)
در ادامه روایت فوق حضرت به نمونههایی اشاره میکند، مانند داستان حضرت موسی(ع) که در آن شب تاریک و سرد به منظور تهیه آتش برای خانواده خویش حرکت کرد، اما در آن شب، خدا با او سخن گفت و سر از پیامبری درآورد. در حقیقت او به دنبال «نار» رفت، اما به «نور» رسید. بلقیس، ملکه سبا، در حالی که کافر بود به سوی سلیمان حرکت کرد، اما از مومنان گردید. ساحران فرعون به منظورمقابله با حضرت موسی(ع) از خانه خارج شدند، اما از یاران حضرت به شمار آمدند.(همان)
آری کسی که بر خدا توکل کند، از تمامی ظرفیتها و انرژیهای موجود خود بهره میگیرد و به عنصری شکست ناپذیر مبدل میگردد. امام باقر(ع) میفرماید: کسی که بر خدا توکل نماید، مغلوب نمی شود و کسی که به خدا پناهنده شود، شکست نمی خورد. (بحارالانوار، ج71، ص 151)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان