29 فروردین 1397, 12:2
از زمان ظهور جنبشهای نوپدید دینی که در ایران با اسامی و عناوین مختلفی چون عرفانهای کاذب، نوظهور و غیره از آن یاد میشود، با جاذبههای گوناگونی خود، توانستهاند افرادی را به خود جذب کنند. آنچه که مسلم است، عضویت در این جنبشها و فرقهها در کشور ایران به مرحله بحران نرسیده است، اما صرف حضور یک ناهنجاری و انحراف اجتماعی در یک کشور اسلامی با درصد ناچیزی، خود نشان دهنده خطر این عرفانها باشد. به همین منظور شاید با نشان دادن پیامدها و خطرات ناشی از این عرفانها بتوان، اهمیت بررسی این عرفانها را به منظور شناخت و ارائه راهکار برای مقابله با خطرات ناشی از آن پرداخت. خطرات این جنبشها در غرب نیز به حدی بوده است که به منظور کاهش و از بین بردن آثار و پیامدهای آنها، در اوایل دهه 1970 شاهد رشد جنبشهای فرقه ستیز (anti- cult ) هستیم که نسبت به پیامدها و خطرات این جنبشها هشدارهایی به مردم و نهادهای مسئول میدادند. ما در این مقاله سعی در بررسی بعضی از پیامدها و خطرات ناشی از ظهور و گسترش این عرفانهای نوظهور هستیم..جامعه شناسان در بررسی این جنبش ها، خطرات ناشی از آنها را به سه دسته کلی تقسیم میکنند و بخاطر سه خطر واتهام عمده؛ ضد خود بودن (Ant- self )، ضد خانواده بودن Anti-Family و ضد جامعه بودن Anti-Society در روانشناسی، افکار عمومی، رسانهها و دادگاه هایی و مجامع حقوقی عموما نگاه منفی نسبت به آنها وجود دارد و سعی در کنترل و مقابله با آنها هستند.یکی از پیامدهای این عرفانها این است که عموما کسانی به این عرفانها جذب میشوند، موظف به تجربه کردن موقعیتها و رفتارهایی هستند، که از نظر روانشناسی این امر به شخصیت انسان ضربه میزند و باعث از بین رفتن شان انسان میشود.در این جنبشها و عرفانها بیش از اینکه به مقام انسان و اختیار وی بها داده شود، شخصی که به عضویت این عرفانها در میآید، تحت کنترل و نظر رهبری کاریزماتیک میباشد که بر تمامل اعمال و رفتار فرد تسلط دارد. چنانچه الین بارکر در تبیین این جنبشهای نوپدید دینی، معتقد است یک بنیانگذار یا رهبر با کاریزماتیک میداند؛ به این معنی که او (که گاهی یک زن است) در قید و بند هیچ سنت و قانونی نیست و حتی هوادارانش برای او این حق را قائلند که درباره تمامی امور زندگی آنها حکم صادر کند و اینکه با چه کسی ازدواج کنند؟ بچه داشته باشند یا خیر؟ چه کاری را پیشه خود سازند؟ چه نوع پوششی داشته باشند؟ چه غذایی بخورند؟ کجا زندگی کنند؟ و حتی شاید اینکه باید زندگی کنند یا خیر؟
بنابراین با وجود چنین فردی، دیگر عزت نفس که یک نیاز اولیه برای انسانهاست و نقش آن در زندگی انسان بسیار مهم و چشمگیر میباشد، عملانادیده گرفته میشود. در حالی که در عرفان اسلامی و منابع اسلامی بر داشتن عزت نفس بسیار تاکید شده است، اما در این عرفانها شخص گرونده به این عرفان ها، باید از عقاید آنها به عنوان یک مانیفیست پیروی کند و یک فرد کاملامطیع رهبری که در راس آن فرقه وجود دارد، باشد.دومین خطر ناشی از عرفانهای کاذب و جنبشهای نوپدید، تهدید کانون خانواده است. وقتی که فردی به یکی از این جنبشها میپیوندد در واقع سبک زندگی خود را تغییر میدهد که در نهایت به تخریب کانون خانواده میشود. به همین دلیل گاهی در میان جنبشهای ضدفرقهای، والدینی هستند که به شدت دلواپس و نگران از دست دادن فرزندان خود در صورت عضویت آنها در یکی از این جنبشها هستند. در این عرفانها عملاافراد عضو، به تغییر نوع نگاهشان نسبت به عشق ورزی و زندگی زناشویی ترغیب میشوند.برای نمونه یکی از مهمترین اصولی که اشو به شدت بر آن تاکید دارد، اصل عشق و عشق ورزی است و در واقع عشق عصاره پیام اشو است[1]. اشو برای ترویج عشق، محبت زن و شوهر را نادیده میگیرد. وی میگوید: « نمیگویم اگرزنی را دوست داری با او زندگی مکن. با او باش اما نسبت به عشق وفادار بمان. یعنی از همان لحظهای که احساس میکنید از چیزی خوش تان نمیآید و آن چیز جاذبه اش را از دست داده است و شما را خوشحال نمیکند از آن دست بردارید (ولو آن چیز همان زنی باشد که قبلاً او را دوست داشتهاید) فقط بگویید متاسفم»[2]. لذا در تعالیم اشو، محبت زن و شوهری نمیتواند پایدار بماند و نمیتوانند تا آخر به هم عشق بورزند؟ چرا به این محبت، نتوان رنگ ملکوتی داد؟ او محور محبت زن و شوهر را، هوا و هوس طرفین میداند که ناپایدار و تنوع طلب است.به همین علت هم، وی زندگی جمعی و کمون را به عنوان جایگزین خانواده پیشنهاد میدهد.شاید بتوان تاثیر این جنبشها بر خانواده را با نشان دادن نرخ فزاینده طلاق در میان افراد عضو این جنبشها نشان داد. در حالی که در تعالیم اسلامی و قرآن کریم، خانواده مهمترین بخش زندگی افراد است مکانی که در آن زن و شوهر در کنار یکدیگر به آرامش رسیده و کانونی گرم برای تربیت نسل آینده فراهم میکنند. در آیه 21 سوره روم به این امر اشاره شده که زن و شوهر در کنار یکدیگر به آرامش میرسند. ( وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة): و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد.
(سومین خطر و پیامد کلی این جنبشها، ضد جامعه بودن این جنبشها است. این جنبشها عموما در پی کنار زدن هنجارهای پذیرفته شده جامعه هستند و لذا یک عامل تخریبی نسبت به جامعه میباشند. این جنبشها با تبلیغ تجملگرایی، مصرف زدگی، دامن زدن به روحیه تکاثر و غیره باعث کمرنگ کردن ارزشهای اخلاقی در جامعه میشوند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان