راهكار هاي ترويج ازدواج آسان در جامعه
مریم حسین آبادی
نهادهای سیاستگذار در حوزه ازدواج طی روزهای اخیر نسبت به تاخیر سن ازدواج هشدار داده و حتی برخی آمارهای مربوط به طلاق را نگران کننده خوانده اند .کاهش ازدواج و تمایل نداشتن جوانان به زندگی زناشویی و روی آوردن به زندگی غیرطبیعی تجرد، فاجعه بزرگی برای جهان بوده که دامنگیر انسان قرن ما شده است. این وضعیتی است که در واقع خود ما و اجتماع به وجود آوردهایم و از آسمان بر سر ما نباریده و از زیر زمین هم سر بر نیاورده است و ما هستیم که بر اساس چشم و همچشمیها، پیشداوریهای نادرست، محاسبات غلط و گرفتاری در چنگال یک سری عادات کورکورانه آن را بنا نهادهایم. اگر تصمیم بگیریم میتوانیم این وضع را تغییر دهیم و طرحی نو بنا نهیم، طرحی که بر اساس واقعیات و مفاهیم اصلی زندگی تنظیم شده باشد، نه بر پایه اوهام و خیالات غلط و در این صورت نه بن بستی در کار بوده و نه معجزهای نیاز است. جامعه ما در عصر حاضر به دلیل وجود برخی موانع شاهد فرار جوانان از ازدواج و تشکیل خانواده است. اگر بخواهیم به صورت تیتر وار به برخی از مشکلات و موانع اشاره کنیم میتوانیم از مواردی چون:
1. لازم دانستن شغل و مسکن مناسب
2. رسومات مالی پرخرج
3. لازم دانستن زندگی تجملاتی و پرزرق و برق که گاهی توسط فیلمهای سیما تشدید میشود
4. عدم اهتمام لازم از سوی خانوادهها نسبت به ازدواج فرزندانشان
5. عدم توافق پدر و مادر و بهانه جوییهای آنها
6. زود دانستن ازدواج برای تازه جوانان
7. عدم اظهار نیاز به ازدواج توسط جوانان
8. ضعف انگیزه و یا عدم انگیزه برای ازدواج
9. ترس از ازدواج
10. اعتقاد به اینکه با وجود خواهر یا برادر بزرگتر نوبت به بعدی نمیرسد
11. اهمیت بیش از حد به تحصیل
12. مشکل پسندی
13. آزادیهای غلط و گریز از مسئولیت
14. تقدس بیجا و تعصب غلط
15. مشکل در انتخاب همسر
یاد کنیم.
یکی از راهکارها، تغییر نگرش عمومی از طریق رسانهها است که مبتنی بر توقعات نابجای اقتصادی است. وظیفه رسانهها و انسانهای فکور و شخصیتهای دلسوز اجتماعی در این زمان، القای دید واقع گرایانه به اقشار مختلف اجتماع در زمینه ازدواج است که با توجه به عدم امکان فراهم شدن اموری از قبیل شغل و مسکن مناسب برای اکثر جوانان تا سالیان متمادی، نمیتوان توقع حل این مشکل را از راه اقتصادی در کوتاه مدت داشت. باید خود جوان باور کند که با تعلل و تاخیر انداختن ازدواج جوانی را از دست میدهد..حجت الاسلام علی کریمی مسئول واحد احیای سنتهای حسنه در معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم درباره راهکارهای ترویج ازدواج در کشور میگوید: «تنها راه برون رفت از بحران ازدواج فعلی کشور برگشت به سنتهای دین و تعالیم قرآن در زمینه ازدواج است. ریشه مشکل ازدواج جوانان تفکرهای فرهنگی جامعه است. در اصل ازدواج و لزوم آن برای جوانان شکی نیست، زمانی که جوان به سن ازدواج میرسد تمایل دارد که تشکیل خانواده بدهد ولی موانع مختلفی در این راه مانند تجملگرایی و باب شدن رسومات خاص در بین خانواده وجود دارد. باید مشکل ازدواج جوانان را ریشهای دید، هم اکنون بین 13 تا 14 میلیون جوان در آستانه ازدواج در کشور داریم که عملا امکان فراهم کردن امکانات مالی برای برگزاری مراسم آبرومند چند میلیون تومانی، جهیزیههای گران قیمت، شغل مناسب و مسکن برای آنها نیست. در این زمینه هرچه قدر نیز دولت میزان وام ازدواج را بالا ببرد مشکل حل نخواهد شد. نیاز جوانان به ازدواج نیاز حال است که نمیتوان به آنها گفت برای تامین این نیاز صبر کنند». صاحب نظران معتقدند در زمینه فرهنگ سازی ازدواج باید به آنچه که دین گفته برگردیم. در مدت یک هزار و 400 سال از زمان ظهور اسلام ، مردم با عمل به این دین تشکیل خانواده دادهاند و در این سالها ازدواج اسلامی پاسخگوی مشکلات بوده است. اگر در بحث ازدواج به سنتهای دینی بر نگردیم با مشکلات بیشتری مواجه میشویم. مهمترین مانع ازدواج جوانان مسائل فرهنگی است. در حالی که میتوان با وسایل کمتر و خانهای کوچک تر نیز یک زندگی را تشکیل داد هنوز خانوادهها نتوانستهاند در ذهن خود با این مسائل کنار بیایند و عموما آرمانی فکر میکنند. یکی از راههای ترویج ازدواج جوانان فرهنگ سازی برای کاهش هزینههای ازدواج است. باید به خانوادهها در زمینه خطرات سختگیری و برگزاری مراسمهای پر هزینه هشدار دهیم و از طرفی از ترس جوانان برای ازدواج بکاهیم چرا که تجربه ثابت کرده کاهش ترس جوانان از ازدواج نتایج مثبتی به دنبال دارد. حجت الاسلام کریمی معتقد است: «خدا در قرآن خطاب به خانوادههایی که از اقدام برای ازدواج فرزندانشان ترس دارند فرمودهاند که نترسید که من زندگی این زوجها را تامین میکنم. باید بر اساس قرآن، فرهنگ توکل به خدا، ازدواج را در جامعه ترویج دهیم که بر خلاف تصور عدهای در شرایط فعلی هم کاملا امکان پذیر است. مردم باید تاثیر توکل به خدا را در زندگی متوجه شوند. در گذشته مراسمها و رسومات ازدواجها بسیار سادهتر بود و مشکلی هم برای این زندگیها ایجاد نمیشد». امروزه تجرد به یک معضل اجتماعی تبدیل شده که خود زاینده معضلات متعدد دیگری است. آمار انتحار و خودکشیها به خوبی این موضوع را روشن میسازد زیرا طبق این آمار خودکشی در افراد مجرد به مراتب از افراد متاهل بیشتر است. فرار مغزها نیز بیشتر در میان افراد مجرد دیده میشود که هنوز پیوند زندگی زناشویی با اجتماع کشور خود بر قرار نساختهاند. بسیاری از مجردان یا مجردند یا یک نوع زندگی شبیه تجرد دارند و در حقیقت زندگی زناشویی انسان را از اینکه تنها متعلق به خودش باشد، بیرون میبرد و در اثر احساس مسئولیت برابر خانواده، فرد را از هر گونه تصمیم خطرناک و غلط باز میدارد. عدم پیشرفت زندگی جوانان مجرد، از دیگر آثار عدم احساس مسئولیت و فقدان پیوند اجتماعی است. زندگی مجردها با رکود، تنبلی و بیاعتنایی در به دست آوردن امکانات زندگی و در به کار انداختن نبوغ خود و بی اعتنایی نسبت به حفظ امکانات به دست آمده رو به رو است. این دسته از افراد هرگز نسبت به عمران سرزمینهایی که موقتاً در آن زندگی دارند و بزودی از آن به جای دیگر کوچ میکنند، از خود واکنش نشان نمیدهند و در برابر آن بیتفاوت هستند. از نظر اخلاقی افراد مجرد هرگز یک انسان کامل نخواهند بود زیرا بسیاری از مفاهیم اخلاقی از قبیل وفا، گذشت، جوانمردی، عاطفه، محبت، فداکاری و حق شناسی بیش از همه جا در محیط خانواده و زندگی مشترک همسران و فرزندان تحقق مییابد و کسانی که از این زندگی دورند با این مفاهیم کمتر آشنایی دارند. یکی از راهکارهای جلوگیری از رشد تجرد در جامعه علی رغم وجود مشکلات عدیده، تشکیل خانوادههای نیمه مستقل است. زمانی که عقد بین دختر و پسر خوانده شد تعهدی نسبت به زندگی در آنها ایجاد میشود و به فکر این میافتند که هزینههای زندگی خود را تامین و زمینههای تشکیل خانواده را فراهم کنند. در واقع این عقد فرصتی فراهم میکند که همدیگر را بهتر بشناسند. حجت الاسلام محمدرضا ضمیری مسئول گروه جامعه شناسی پژوهشگاه علوم حدیث در این خصوص میگوید:« تشکیل خانوادههای نیمه مستقل و زندگی دختر و پسر عقد کرده در خانه پدری تا زمان فراهم شدن مقدمات تشکیل زندگی مجزا راه حل مشکل ازدواج جوانان است. زمانی که دختر و پسر با شرایط قانونی عقد کنند یعنی دختر با اجازه پدر و پسر با آگاهی و اراده تصمیم به ازدواج بگیرند از نظر شرعی زن و شوهر هستند و اینکه حتما مراسم عروسی برگزار شود مسائلی تشریفاتی است که مردم به آن اضافه کرده اند. اینکه دختر و پسر عقد کنند ولی هر کدام در خانههای پدری خود باشند مزایای بسیاری دارد به طوری که احساس میکنند همسر یکدیگر هستند و التزام و تعهدی نسبت به هم پیدا میکنند. از سوی دیگر دغدغه ازدواج ندارند و به دلیل جاری شدن عقد شرعی آرامش خاطری در بین دختر و پسر ایجاد میشود».