نویسنده: میلاد ولیان
آزادیهای جنسی و تزلزل مهمترین نهاد اجتماعی
یکی از نتایج بی حجابی و بی بندوباری و روابط آزاد زن و مرد در غرب، تمایل نداشتن و علاقهمند نبودن به خانواده و تشکیل خانواده است. وقتی در یک جامعه، فضایی بدون قیدوبند و بدون خط قرمزهای اخلاقی حاکم شود، اعضای آن جامعه، بخصوص جوانان رو به تباهی میروند.
وقتی در جامعه غربی، زن همان گونه که در محیط خانه، لباس میپوشد، در بیرون خانه هم به همان صورت ظاهر میشود؛ وقتی که مردان آنچه را که از جنس زن میخواهند، در خیابانها، کافهها و اماکن عمومی، به طور مجّانی میتوانند به دست بیاورند و وقتی در فیلمها و محصولات نمایشی و سینمایی، همه حدود برداشته میشود و نهانها، عیان میگردند؛ با این شرایط، مسلّم است که تمایل به تشکیل خانواده، کاهش مییابد و «خانواده محوری» به حاشیه رانده میشود. امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی یکی از عوامل وابستگی زن و مرد به خانواده را این گونه تشریح مینمایند: «یکی از چیزهایی که انسان را، زن و مرد را به محیط خانواده علاقهمند و وابسته میکند، این است که غریزه جنسی او، شهوات او که یکی از ارکان وجودی انسان است، در خانه برآورده شود. اگر مرد و زن در غیر محیط خانواده، در محیط اجتماع، در محیط تحصیل، در محیط کار، در محیطهای غیرقانونی به لذات جنسی و تمتعات جنسی خود سرگرم و مشغول شوند؛ بزرگ ترین ضایعه ای که به وجود میآورد، این است که پیوند قلبی میان زن و مرد و میان خانواده پاره میشود و از بین میرود. آن مردی که تشنگی شهوات جنسی خودش را در خارج از محیط خانواده تامین میکند و سیراب میکند یا آن زنی که این حالت را دارد، خانواده برای او، آن جاذبهای را ندارد که برای یک زن و مرد عفیف و معصومی که آن مرد، هیچ زنی را جز زن خودش و آن زن، هیچ مردی را جز مرد خودش نمیشناسد، دارا است. این است که وقتی فساد در جامعه رایج شد، وقتی بی بندوباری جنسی در جامعه به وجود آمد، زن و مرد به محیط خانواده علاقهای نخواهند داشت. جوان به تشکیل خانواده رغبتی ندارد. دختر و پسر به ازدواج دیگر علاقهای ندارند. همان طور که شما ملاحظه میکنید در دنیای امروز و در فرهنگ غربی امروز مطلب این چنین است. البته فرهنگ غربی، ناشی از شیوههای خبیث و پلید سرمایه داری غربی است. اما متاسفانه در همه جای دنیا حتی در کشورهای غیر سرمایه داری و کشورهای جهان سوم کشانده شده است. آنجاها به صورت یک فرهنگ رایج شده است و در آنجاها شما ملاحظه میکنید که دختر و پسر به ازدواج چندان رغبتی ندارند. سنین ازدواج سنین دیری است؛ در حالی که در اسلام سنین ازدواج سنین زودی است. این برای همین است که اگر در جامعه فساد به وجود آید، خانواده ضعیف میشود و اگر خانواده قوی بود، فساد در جامعه، زمینه رشد پیدا نمی کند. این یکی از مهمترین انگیزههای اسلام است برای اینکه در سطح جامعه، بی بندوباری جنسی و برآمدن شهوات به صورت آزاد و بی قیدوشرط وجود نداشته باشد. این یک نکته برای حفظ خانواده است و خانواده به عنوان کانون آرامش و آسایش برای هر زن و مردی لازم است.»
در اینگونه جوامع، تشکیل خانواده، چندان جذابیتی برای افراد ندارد؛ چراکه از آنجایی که بسیاری از آنها، هدف از ازدواج را صرفاً ارضای شهوات و غرایز جنسی میدانند و از آنجایی که، به راحتی میتوانند در جامعه به این نیاز خود پاسخ دهند، لذا سراغ ازدواج نمیروند و به خیال خود، هزینهها و مسئولیتهای بیخودی ناشی از تشکیل خانواده را نیز به دوش نمیکشند. در نتیجه دیری نمیگذرد که به تدریج بنیان خانواده، متزلزل شده و به نابودی و زوال میگراید.
خانواده کوچکترین جزء سازنده جامعه و مهمترین نهاد اجتماعی است. «نهادهای خانوادگی و خویشاوندی یکی از فراگیرترین نهادهاست. الگوهای خانواده ممکن است از جامعهای به جامعه دیگر یا طی زمان در یک جامعه تغییر کند، ولی نهاد خانواده از تداوم برخوردار است و افراد در همه جوامع در خانواده پرورش مییابند. از کارکردهای اصلی این نهاد میتوان به سیستم تولید مثل و بقای نوع بشر، مراقبت از کودکان و اجتماعی کردن آنها به عنوان عضو جدید، انتقال میراثهای فرهنگی از نسلی به نسل دیگر، تامین اقتصادی اعضای خانواده، تثبیت جایگاه اجتماعی اعضای خانواده، و مراقبت از معلولان و سالمندان اشاره کرد.»
لذا اگر خانواده مهمترین نهاد اجتماعی دچار تزلزل و زوال شود، هیچ تضمینی برای بقای جامعه وجود نخواهد داشت. خانواده در حکم آجرهای یک بناست؛ اگر آجری موجود نباشد، بنایی ساخته نخواهد شد.
بی حجابی و روابط آزاد زن و مرد، بر خانوادهها و متاهل ها، اثرات ناگوار و بعضاً جبران ناپذیر میگذارد. رهبر انقلاب در این زمینه میفرمایند: «در دنیای غرب و بخصوص در آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای شمالی معروف است که بنیان خانواده خیلی متزلزل است. چرا؟ علت این است که در آنجاها آزادی جنسی و بی بندوباری جنسی زیادتر است. وقتی بی عفتی رایج شد، یعنی مرد و زن، این نیاز غریزی را در جایی دیگر غیر از خانواده، غیر از کانون خانواده، تامین کردند، این کانون خانواده در واقع یک چیز بیمعناست: یک چیز تحمیلی و تشریفاتی است. لذا از نظر عاطفی از هم جدا میشوند. حالا ظاهراً جدایی بینشان نیست؛ اما به هم علاقه و دلبستگی ندارند. اگر انسانها رها بودند که غریزه جنسی را هر طور میخواهند اشباع کنند، یا خانواده تشکیل نمیشد یا یک چیز سست و پوچ و تهدیدپذیر و ویرانی پذیری میشد و هر نسیمی آن را به هم میزد. لذا در هر جای دنیا که میبینید، آزادیهای جنسی هست، به همان نسبت خانواده ضعیف است؛ چون مرد و زن برای اشباع این غریزه، احتیاجی به این کانون ندارند. اما در آنجاهایی که دین حاکم است و آزادی جنسی نیست، همه چیز برای مرد و زن هست، لذا این کانون خانواده حفظ و نگه داشته میشود.»
امروزه شاهدیم که تزلزل بنیان خانواده در غرب، چه تبعات ناخوشایندی را به بارآورده. نسلهای بی هویت، بی روح و بی هدف، نسلهای درمانده، سرگشته و حیران، والدین بی خبر از فرزندان، خانوادههای متلاشی شده، زنهای بی شوهر، مردهای بی زن، بچههای بی پدرومادر، بچههای ولگرد، بچههای بزهکار و جنایتکار که هر از گاهی از اخبار جنایات و قتلها توسط آنها در مدارس و خیابانهای آمریکا و کشورهای اروپایی مطّلع میشویم؛ اینها از تبعات جبران ناپذیر تزلزل خانوادههاست. این است فضای حاکم بر جوامع به اصطلاح متمدّن! غربی. رهبر معظّم انقلاب راجع به نتایج بی بندوباری در غرب میفرمایند: «امروز ببینید که در آمریکا و انگلیس، همجنس بازی، رسمی و قانونی شده است و خجالت هم نمیکشند! کاری را انجام دادند که ما از نقل و حکایت آن شرم داریم و حیا میکنیم. مردم ما بدانند، آیا وقتی در کشوری ازدواج دو همجنس با هم قانونی شد، بنیان خانواده در این جامعه باقی خواهد ماند!؟ امروز، توده معمولی مردم آمریکا و اروپا -نه قدرتمندها و تبلیغاتچی هایشان- از سست بودن بنیان خانواده رنج میبرند. زنها و مردها در یک حد از متلاشی شدن خانوادهها رنج میبرند و ناراحتند و این، روز به روز تشدید میشود و البته آخرین ضربه است. خانواده، محل آسایش انسان است. هیچ انسانی، بدون داشتن یک خانواده آسوده و آرام و راحت، مزه زندگی طعم واقعی حیات انسانی را نخواهند چشید. اینها، این بنیان اصیل را متلاشی و منهدم میکنند و از بین میبرند. این، فرهنگ غربی است. نتیجه این آزادی و بی بندوباری و فرهنگ برهنگی و اختلاط زن و مرد، همین مسائل است.»
غربیها که در حلّ بحرانهای خود نیز واماندهاند، سعی فراوان در ایجاد چنین فضایی و چنین فرهنگی در بین ملّتهای دیگر، بخصوص ملّتهای مسلمان دارند. اخیراً نیز دامنه فعالیتهای خصمانه خود را در این زمینهها، بسط دادهاند. موثرترین و نافذترین اقدامات آنها، تزریق فرهنگ و سبک زندگی اروپایی و آمریکایی به درون جوامع مسلمان(بخصوص ایران اسلامی) از طریق محصولات سینمایی و فیلمهای سریالی میباشد. تاسیس شبکههای مختلف پخش فیلم به زبان فارسی از جمله، «فارسی 1»(Farsi 1)، تولید و پخش سریالهای با محتوای غیراخلاقی و ضدّ تعالیم دین، ترویج عشقهای مثلثی، کمرنگ کردن خط قرمزها و تابوهای شرعی، عادی جلوه دادن ارتباطات آزاد و بی بندوباری دختر و پسر، ترویج خیانت کردن زن و شوهر به یکدیگر، القای طبیعی بودن مراودات زن شوهردار با مردان دیگر و مرد زن دار با زنهای دیگر، ترویج همجنس بازی و... همگی در راستای متلاشی کردن نهاد مقدّس خانواده صورت میگیرد.
«آن کسانی که میخواهند در یک کشور یا جامعهای نفوذ پیدا کنند، فرهنگ آن جامعه را در مشت خود بگیرند و فرهنگ خود را به آنها تحمیل نمایند، یکی از کارهایشان، معمولاً متزلزل کردن بنیان خانواده است. کمااینکه در خیلی از کشورها این کار را متاسفانه انجام داده اند. مردها را بیمسولیت و زنها را بداخلاق کردهاند.» «انتقال فرهنگها و تمدنها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در جامعه و انتقالش به نسلهای بعد، به برکت خانواده انجام میپذیرد. خانواده که نبود، همه چیز متلاشی میشود. اینکه میبینید غربیها در داخل کشورهای شرقی و اسلامی و آسیایی، این همه سعی میکنند شهوترانی و فساد را رواج دهند، برای چیست؟ یکی از علل آن همین است که میخواهند با این کار خانوادهها را متلاشی کنند تا فرهنگ این جوامع تضعیف شود؛ تا بتوانند سوار اینها شوند. چون تا فرهنگ یک ملتی تضعیف نشود، کسی نمی تواند او را مهار کند، به دهان او دهنه بزند و سوار دوش او بشود، آن چیزی که ملتها را بی دفاع کرده و در دست اجانب اسیر میکند، از دست دادن هویت فرهنگی است. این کار هم با برهم خوردن بنیان خانوادهها در جامعه آسان میشود. اسلام میخواهد این را حفظ کند. این خانواده را نگه دارد. زیرا در اسلام یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به این اهداف، تشکیل خانواده و سپس حفظ بنیان خانواده است.»
بنابراین نهاد خانواده، آماج تهاجمهای بی امان دشمن است که برای نیل به اهداف خود، تمام اصول انسانی و فطری بشر را زیر پا میگذارد. این ما هستیم که باید دسیسههای فرهنگی دشمن را شناخته و با آنها مقابله کنیم.
امام خامنهای(مد ظله العالی) راجع به اهمیت خانواده در اسلام میفرمایند: «خانواده در اسلام یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیلهی یک نفر دیگر، آنجایی که انسان در آن صفا مییابد، راحتی روانی مییابد، این محیط خانواده است. کانون خانواده در اسلام این قدر اهمیت دارد.»