نویسنده: آلن کاوسان
مترجم: کامبیز پارتازیان
آلن کاوسان ماهیت شکاف دیجیتالی را تشریح میکند و در خصوص اینکه چگونه پتانسیل اینترنت میتواند درحوزه آموزش و ارتباطات بین فرهنگی میان نیمکره شمالی و جنوبی از قوه به فعل درآید به بحث و بررسی می پردازد.
مقدمه
شکاف دیجیتالی
آمادهسازی اینترنت برای دیالوگ بین فرهنگی
در مدت ده سال گذشته اصطلاح «شکاف دیجیتالی»به روشی مشابه برای بیان تغییرات گسترده در دسترسی به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان تبدیل شده است.
شاید در مورد معنای این اصطلاح، و شاخصههای ترسیم آن هنوز اختلافنظر وجود داشته باشد، اما شکی وجود ندارد که کشورهای در حال توسعه، و خاصه آفریقا، بسیار از کشورهای صنعتی در استفاده از فناوریهای دیجیتالی، خاصه اینترنت عقب ماندهاند.نکته مهم در گزارشات اولیه مربوط به شکاف دیجیتالی، نابرابری در توزیع و دسترسی به ساختارهای فناوری بود.
بسیاری از کشورهای آفریقایی به منظور توسعه اقتصادی و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات و کم کردن این شکاف، اقدام به طرح استراتژیهای مختلفی کردهاند.این استراتژیها در کل بر تحولات بنیادین تأکید دارند: برای مثال، سیاستهای آموزشی، بر امکانات سختافزاری مبتنی است و چندان توجهی به مسائل مربوط به نحوه استفاده از فناوری ندارند.عمدهترین تلاش جهت سنجش شکاف دیجیتالی توسط یونسکوو در قالب شبکه اوربیکام صورت گرفته است.این پژوهش از حد یک تعریف مختصر از شکاف دیجیتالی فراتر رفته تا دستاوردهای آموزشی و نیز استفاده از فناوری را مورد بررسی قرار دهد.این پژوهش مفهوم (دولت اطلاعاتی)را ساخته که مجموعهای است ازشبکههای اطلاعاتی، آموزش و مهارتها، و به طور فشرده استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را در خود دارد.این پژوهش، بر دادههای سال 2001 مبتنی است،و نشان میدهد که کشور سوئد با امتیاز 5/230 و کشور چاد با امتیاز 2/5 به ترتیب از لحاظ توسعه و کیفیت دولت اطلاعاتی بیشتر و کمتریناند.
هنگامی که شبکههای فیزیکی(یعنی طیف امکانات زیرساختی)را به تنهایی مورد ارزیابی قراردهیم، در مییابیم که در این صورت تفاوت بین توسعهیافتهترین و عقبافتادهترین کشور بهتر مشخص میشود تا اینکه بخواهیم براساس نمایه کلی دولت اطلاعاتی این تفاوت را تشخیص دهیم.
درمقایسه با کشور میانمار با امتیاز 8/0که عقب مانده ترین کشوراست،کشور هلند با امتیاز 9/378توسعه یافته ترین شبکه ها را در اختیار دارد.
شکاف فرهنگی
این طبقهبندیها به ما در فهم یک رابطه کلی بین توسعه اقتصادی و گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات کمک میکنند، آنها فاصلهای را پوشش میدهند که محتوای آن به مرحله ارتباطات رسیده و این فاصله در شکاف یکسانی میان رسانهها و تولیدکنندههای محتوا و مصرفکنندگان رسانهها نمود میکند و این روند توسط سازمانهای کشورهای شمالی تحت سیطره در آمده است.
موضوعات مرجع ویژه مصرفکنندگان که در کشورهای جنوبی، به واسطه تلفیق لوگوها و تبلیغات به روز شده است، در جهان صنعتی تبیین شده، و مفهوم اولویت فرهنگی را دوچندان نموده و محصولات محلی را از ارزش ساقط کرده است.رسانههای جمعی سنتی- که اکنون توسط فرستندههای ماهوارهای تقویت شدهاند- بر برنامه مادی متکیاند که تنها در کشورهای شمالی- مرکزی یافت میشود و توسط شمار اندکی از سازمانهای رسانهای تولید میشود.در دوره پیشا دیجیتالی این عدم تعادل در تماسهای جنجالی در اواخر دهه 1970 برای کسب اطلاعات جدید مشهود بود، اما ثروت و دسترسی رسانههای غربی به جهان چونان بود که تازهواردین دیگر جرأت رقابت نداشتند.
لذا حتی قبل از ورود رسانههای دیجیتالی در دهه 1990 یک »شکاف آنالوگی» مشخص بر حسب تولید محتوا و دسترسی به فناوریهای رسانهای »قدیمی» نظیر رادیو، تلویزیون و تلفن وجود داشت.
افزون بر نابرابری در دسترسی(یعنی دسترسی درمصرف)نابرابریهای ساختاری درتولید وجود داشت،و برسرجای خود باقی بود که بموجب سازمانهای رسانه ای غربی به تسلط بر مبادلات برنامه های خبری، تلویزیونی و فیلم ها در سطح جهان ادامه دهند.با این روند شکاف دیجیتالی چیز جدیدی نیست، با این وجود این اصطلاح معنایی نمادین نیز پیدا کرد و در بافت فناوریهای جدید کار خود را آغاز کرد که بارقه مباحثات اخیر را درخصوص نظم اطلاعات جدید فرونشاند.پرسیدن این سؤال ضروری است که آیا فناوریهای دیجیتالی با نمونههای مشابه متفاوتند[و اگر آری] چگونه؟دیگر اینکه آیا گسترش سریع اینترنت اختلاف به وجود می آورد یا خیر؟
پتانسیل رسانههای دیجیتالی
[توزیع] نابرابرانه رسانهها در دوره ی مشابه که غلبه خبرهای کلیشهای و ارزشهای خبری که به نژاد پرستی در این قاره بحران زده منجر شد،تأثیرات جنگ،قحطی وبیماری همگی عوامل ونشانههای توزیع ناعادلانه رسانهها در آفریقا بودند.شاخص های رسانه های دیجیتالی – و بویژه اینترنت- به گونه ای می باشند که این نمایه ها میتوانند در مسیری که این شاخصها در حوزه آنالوگ غیرممکن بودند،به چالش کشیده شود.
دو مشخصه مهم فناوریهای دیجیتالی توان تحول آن را افزایش می دهند.سیستمهای پخش آنالوگ توسط تحریمها و مقررات عمدتاً ممنوع میشوند، حال آنکه ظرفیت فوقالعاده اینترنت فضای کافی را برای شنیدن آراء مختلف فراهم میکند.برای مثال، موتور جستجوگر گوگل،اکنون نمایهای بالغ بر هشت میلیارد صفحه وب دارد.پروژه تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیا واقع در برکلی تخمین می زند که هر ساله اطلاعات جدید معادل با 37000 کتابخانه که برابر با اندازه کتابخانه کنگره ایالات متحده می باشد تولید می شود.بیش از 19 درصد از این اطلاعات جدید به صورت دیجیتالی؛ و یک دهم از یک درصد از این اطلاعات جدید به صورت مکتوب ذخیره می شود.
دومین مشخصه کاستن شدید موانع مالی است.این عوامل روی هم رفته امکانی برای دموکراتیزه کردن رسانهها فراهم میکنند، ومتعاقب آن برای اولین بار موجب برابری نرخ مبادله [ارز] بین شمال و جنوب میشوند.معمولاً مفاهیم دموکراسی الکترونیکی به تجربیات مربوط به سیستمهای رأیگیری الکترونیکی یا دسترسی وسیعتر به دولت ازطریق رسانههای الکترونیکی محدود میشود.اما،در این بافت، برایندهای دموکراتیک دستامد دسترسی گستردهتر به ابزارهای ارتباطی است که نظارت انحصار طلبانه رسانههای رسمی را به چالش میکشند.اینترنت در تکامل فناوری رسانهای تحولی کیفی ایجاد میکند آنچنان که رسانههای جمعی موجود را در پروتکلهای تکنولوژیک همسان جذب میکند- یعنی همه را از طریق یک وسیله قابل دسترسی میکند.لذا، نظر به پهنای باند، یک کامپیوتر معمولی که به اینترنت وصل است میتواند یک کتاب یا روزنامه، گیرنده رادیو، دستگاه تلویزیون و تلفن (با قابلیت تصویری) باشد.
اما فناوری اینترنت چیزی بیش از دسترسی صرف به نسخه های دیجیتالی فناوریهای رسانهای موجود است.اینترنت ابزاری کاملاً جدید ارتباطی ـ یعنی ایمیل الکترونیکی ـ را ایجاد کرده که، به همراه پیامهایی که با تلفن همراه میتوان ارسال کرد، به شدت کنش ارتباطی افراد و سازمانها را متحول کرده است.ظرفیت فناوری دیجیتالی در راستای انتقال رسانه های موجود – گواه بر تحت الشعاع قرار دادن تلویزیون آنالوگ توسط تلویزیون دیجیتالی است که درخلال جهان صنعتی بوقوع پیوست است ، میباشد- عامل نیرومندی برای انتشار واشاعه هرچه سریعترفناوری میباشد.
هنگامیکه رسانه ها دیجیتالی شدندمیتوانند در قلمرو اینترنت قرارگیرند؛و زمانیکه سیطره اینترنت بعنوان حامل رسانه ها گسترش یافت،امکانات ویژه تازه واردین وحتی افرادی که به تولید کنندگان اطلاعات بدل گشتند، دو چندان گشت. در دنیای آنالوگ افزایش تعداد افرادی که به گیرنده های رادیو، تلویزیون دسترسی دارند، بیانگر رشد روزافرون مخاطبهای رسانههای جمعی و مخاطبهای مبلغان است.
در دنیای دیجیتالی افزایش تعداد افرادی که به شبکه دسترسی دارند بیانگر چیزی بیش از این است: دنیای دیجیتالی ظرفیت روزافزونی برای ایجاد اشکال جدید ارتباطی و نیز ایجاد محتوا و مطالب جدید دارد.لذامهمترین ویژگی اینترنت برحسب دلالت برعدم تعادل فرهنگی میان کشورهای شمال و جنوب، عامل باالقوه ای برای تولید رسانه ها و استفاده از آنست.
تمام رسانههای پیشین یک به چند(مثل روزنامهها،رادیو وتلویزیون)ویا یک به یک(مثل تلفن) بودهاند.
رسانه های یک به چند به واسطه مقررات سخت دولتی، یا موانع حاد مالی، یا به واسطه هر دو موارد، مشخص می شوند.در مقابل اینترنت وسیله ارتباطی یک به چندی است که موانع بسیار کمی بر سر راه ورود به آن وجود دارد و نظارت و تنظیم آن اگر نگوییم غیرممکنست، دست کم دشوار می باشد.
کاربر با وجود یک کامپیوتر دست دوم و یک نرمافزار رایگان میتواند در اینترنت با 6 میلیارد نفر ارتباط یابد آنهم با هزینهای کمتر از 500 دلار. برخی از موفقترین تجارتها در اینترنت یکی از شاخصه های بنیادی آن را به دست آورده است.در اقتصاد سنتی افراد مجبور بودند برای کسب سود در پی بازارهای بزرگ باشند، اما در اقتصاد اینترنتی تاجران موفق آنلاین، نظیرآمازون (همراه با برنامه جانبی اش)وای بی دریافتاند که سود درایجاد بازارهای کوچک و کوچک تر است و در این بازارها میلیون ها فروشنده در پی یافتن راهی برای جدا نمودن بخشی از درآمد حاصل از هر معامله هستند.
شاخصه های اینترنت این امکان را فراهم میکند که میلیونها نفر در سراسر جهان به صورت ارتباطات یک به یک یا یک به چند بازارهای کوچکی را با هزینه کم ایجاد کنند.
منبع: باشگاه اندیشه 23/12/84