محبت، تربيت، كودكان
محبت در پرورش صحیح و متعادلِ جسم و جان کودک تاثیرات فراوانی دارد که در امور زیر خلاصه میشود:
1. محبت برای انسان یک نیاز طبیعی است. چنان که انسان به آب و غذا نیاز دارد به محبت نیز نیاز دارد. انسان، نفس خویش را طبعاً دوست دارد و دلش میخواهد که محبوب دیگران باشد. کودک بیش از بزرگ ترها به این امر نیاز دارد. کودک چندان توجهی ندارد که در کوخ زندگی میکند یا در کاخ. به نوع لباس و غذای خود نیز چندان توجهی ندارد، امّا در این جهت که محبوب دیگران هست یا نه؟ کاملاتوجه و حساسیت دارد.
2. از آنجا که محبت چون یک نیاز طبیعی است، وجود و عدم آن در تعادل و عدم تعادل روح تاثیر فراوانی دارد. کودکی که در محیط گرم محبت پرورش مییابد روانی شاد و دلی آرام و با نشاط دارد. به زندگی امیدوار و دل گرم بوده و خود را در این جهان پرآشوب تنها و بی کس نمیداند، تا به دنبال تعادل و آرامش نفسانی خویش را از دست بدهد. در پرتو محبت، صفات عالی انسانیت، عواطف و احساسات کودک نیز به خوبی پرورش مییابد و نتیجه آن، پرورش انسانی متعادل خواهد بود.
3. سلامت جسم و احساس محبوبیت، در آرامش نفس موثر است. آرامش نفس نیز بدون شک در سلامت اعصاب وجسم تاثیر بسزایی خواهد داشت. جسم وجان کودکی که از محبتهای گرم پدر و مادر اشباع میشود و از آرامش نفسانی و اعتماد برخوردار است بهتر از کودکی که فاقد چنین نعمت بزرگی است، رشد و پرورش نمییابد.
4. کودک در محیط گرم محبت، اظهار محبت را از پدر و مادر یاد میگیرد، خوش قلب، خیرخواه و انسان دوست بار میآید. چون طعم شیرین محبت را چشیده در فردای زندگی حاضر است این عمل را نسبت به دیگران انجام دهد. چنین انسانی وقتی بزرگ شد، همین اظهار محبت را نسبت به همسر، فرزندان، دوستان و معاشرین خود، انجام خواهد داد. با محبتهای گرم خود همه را شاداب میگرداند و در مقابل، از محبتهای متقابل دیگران نیز برخوردار خواهد شد.
5. به محبت کننده علاقه پیدا میکند. چون انسان حب ذات دارد، علاقه مندان خود را نیز دوست داشته و نسبت به آنان خوشبین میشود. وقتی کودک مورد محبت پدر و مادر قرار گرفت، متقابلابه آنان علاقه مند میگردد. پدر و مادر را افرادی قدرشناس، خیرخواه و قابل اعتماد میشناسد و به حرف آنان بهتر گوش میدهد. چنین پدر و مادری بدون شک بهتر میتوانند در تربیت صحیح فرزندان خویش موفق باشند.
6. اظهار محبت، کودک را از ابتلا به عقده نفسانی و احساس کمبود حقارت مصون میدارد. بر عکس، کودکی که از محبتهای گرم پدر و مادر محروم بوده، یا نیاز او درست اشباع نشده، در نفس خویش احساس محرومیت میکند. نسبت به پدر و مادر و دیگران که او را دوست ندارند، عقده نفسانی پیدا میکند. چنین انسانی در معرض هرگونه انحراف و فسادی خواهد بود. به عقیده بسیاری از دانشمندان، اکثر تندخوییها، خشونتها، لج بازیها، زورگوییها، بدبینیها، اعتیادها، افسردگیها، گوشه گیریها، ناامیدیها و ناسازگاریهای افراد، معلول عقده حقارتی است که در اثر محرومیت از محبت به وجود آمده است. در اثر این عقده حقارت ممکن است دست به دزدی، قتل نفس و یا طغیان بزند تا از پدر و مادر و مردمی که او را دوست ندارند انتقام بگیرد. حتی ممکن است خودکشی کند تا از وحشت دردناک محبوب نبودن نجات یابد.
دزدی و جنایت و طغیانهایی که به وسیله کودکان و نوجوانان و جوانان به وجود میآید غالباً معلول همین عقده روانی میباشد. بسیاری از کودکان و نوجوانانی که از منزل و شهر و دیار خود فرار کردهاند انگیزه فرار خود را کم مهری پدر و مادر دانستهاند. در اثر همین کمبود محبت و احساس بی پناهی است که دختر جوان، در مقابل چند جمله مودت آمیز یک جوان فریبکار، خود را میبازد و تسلیم هوس بازیهای او میگردد و آینده خویش را تباه میسازد. بنابراین، اظهار محبت را میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم جلوگیری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی معرفی نمود.
از مجموع آنچه گفته شد، چنین نتیجه میگیریم که محبتهای گرم پدر و مادر را میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم و موثر در تربیت دانست. از این رو دین مقدس اسلام که به مسائل تربیتی کاملا عنایت دارد، درباره محبت به کودکان توصیههای فراوانی نموده است، برای نمونه: امام صادق(ع) میفرمایند: «خدا بنده اش را به واسطه شدت محبتی که نسبت به فرزند خود دارد، مورد مرحمت قرار میدهد» نیز میفرمایند: «حضرت موسی از خدای متعال سئوال کرد: افضل اعمال چیست؟ فرمود: دوست داشتن فرزندان از بهترین اعمال است، زیرا آفرینش آنان بر توحید است و اگر مرگشان فرا رسید به رحمت من داخل بهشت خواهند شد». از پیغمبر اکرم(ص) روایت شده: «کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربانی کنید و هرگاه که به آنان وعده دادید، به وعده خود عمل نمایید، زیرا آنان شما را روزی دهنده خود میدانند». همچنین فرمودند: «فرزندان خود را زیاد ببوسید، زیرا در برابر هر بوسه ای، درجه ای از شما در بهشت بالامی رود که بین درجات آن به مقدار پانصد سال فاصله است». روایت شده: «مردی خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد: تاکنون هیچ کودکی را نبوسیده ام. وقتی بیرون رفت پیامبر به اصحاب فرمود: به نظر من این مرد اهل دوزخ میباشد». پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که به کودکان ترحم نکند و به بزرگ سالان احترام ننماید از ما نیست».
علاقه به فرزند یک امر طبیعی است. شاید کمتر پدر و مادری پیدا شوند که قلباً فرزند خود را دوست نداشته باشند. امّا محبت قلبی فقط خواسته درونی کودک را تامین نمیکند. کودک به محبتی نیازمند است که آثار آن را در رفتار پدر و مادر مشاهده کند. محبتهای قلبی پدر و مادر باید در نوازشها، در آغوش گرفتنها، تبسمها و حتی در آهنگ محبت آمیز سخنان پدر و مادر ظاهر شود. کودک دوست دارد با پدر و مادر سخن بگوید و اسرار دلش را با آنان در میان بگذارد. دوست دارد با آنان برای خرید به بازار برود، تفریح و مهمانی برود.
دوست دارد به سخنانش خوب گوش دهند و پاسخگو باشند. حتی دوست دارد با پدر و مادرش بازی کند. کودک دوست دارد در خانه محترم باشد و در اداره امور منزل مسئولیتی را بر عهده بگیرد. لذا محبت قلبی پدر و مادر را از این طریق کشف میکند. قابل ذکر است که نیاز به محبت اختصاص به دوران کودکی ندارد، بلکه در دوران نوجوانی و جوانی نیز به محبتهای پدر و مادر شدیداً نیاز دارد. مخصوصاً در سنین جوانی، که دوران بحرانی و متلاطم زندگی اوست، بیش از سایر اوقات به محبت، دلجویی و مهربانی پدر و مادر نیاز دارد.