كارواچاوت؛ روزه داري زنان هند براي سلامتي شوهران
«کارواچاوت» یا مراسم روزه داری زنان، یکی از مهمترین فستیوالهای زنانه در شمال هندوستان میباشد که هرساله در حدود 9 روز قبل از جشن بزرگ «دیوالی»،[1] در اواخر ماه اکتبر و اوایل ماه نوامبر میلادی برگزار میگردد. این روزه داری که فقط خاص زنان در زمان مشخص است، به طور کلی برای سلامتی و تندرستی شوهرانشان است. در هندوستان که شوهر تنها حامیو سرپناه زن، پس از ترک خانه پدری بشمار میرود، حکم خدای روی زمین را برای او دارد. شوهر و مرد تنها کسی است که برای زن، غذا، پوشاک، آسایش، احترام، نیکبختی به همراه میآورد و زمانی که همسر از دنیا میرود، زن، همه هستی خود را از دست میدهد. در زمانهای گذشته، یک زن بی شوهر یا بیوه سربار خانه و خانواده خود بود و برای جامعه خود به عنوان موجودی نحس و بدیمن به حساب میآمد. لذا میبینیم که در جامعه هندوستان در زمانی نه چندان دور، در مراسم سوزاندن جنازه های شوهران، زنان در نهایت رضایتمندی آماده خودسوزی میشدند، چرا که از اوان کودکی زن با این باور رشد کرده است که یک زن بیوه با سوزاندن پیکر خویش در کنار جنازه شوهر، یک «ساتی»[2] خواهد شد. ساتی نام همسر «شیوا» یکی از خدایان هندو است که بر طبق روایات موجود در پایان مراسم نیایش در منزل پدر خویش، به علت بی اعتنایی اطرافیان به او و بخصوص شوهرش که به این مجلس دعوت نشده بود، خود را در ظرف بزرگ غذا سوزانید!!!
بلی زن دست پرورده خرافات و فاقد تفکر و اندیشه این عمل را نه بالاجبار بلکه با رضایت مندی انجام میدهد.
پس برای زنده ماندن و زندگی کردن، زن باید به سلامتی شوهر خویش توجه خاص داشته باشد و از هر گونه جان گذشتگی ابا نداشته باشد. بنابراین مراسم روزه داری برای سلامتی و تندرستی شوهر از اهمیت خاصی برخوردار میشود!!
در سالهای نه چندان دور، زنان مسن تر مراقب رفتار و کردار نوعروسان بودند. نوعروسانی که گاه در سنین زیر ده سال به خانه شوهر قدم گذاشته بودند. مراقبت مهم زنان مسن و بزرگتر از این دختران جوان توجه خاص و بسیار زیاد آنها به روزه داری آنان بود، تا مبادا از سر غفلت آب یا غذا بخورند. این مراقبت گاهی به حمام و دستشویی نیز کشیده میشد تا از شکسته شدن روزه این زنان کوچک به هر طریق جلوگیری به عمل آید!
عمل روزه داری زنان جوان و نوعروسان بسیار سخت و طاقت فرساست. چرا که قبل از طلوع آفتاب، در ساعت 4 بامداد آغاز شده و بعد از پرستش ماه[!!] که معمولاً در ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه بعدازظهر در آسمان سر میزند، پایان مییابد.
جالب است بدانید که این مراسم با این مدت زمان طولانی، در حال حاضر میان زنان تحصیلکرده به عنوان سمبل علاقه مندی و احترام به شوهر است، اما آب و رنگ تند خود را تا حدودی از دست داده است و بعضی از زنان با فرهنگ بالاتر هرگز حاضر نیستند به آن تن دردهند و بر این باور هستند که روزه یا عدم آن لطمه ای نه بر پیکر جامعه هندو وارد میکند و نه تضمین سلامتی و عدم سلامت و بروز حادثه برای شوهران عزیزشان خواهد بود!
روز روزه داری و همچنین روز قبل از آن با تشریفات خاصی همراه است. مادرشوهر تازه عروس در تکاپوی ارسال یک وعده غذا برای سحری، یعنی وعده غذایی که پیش از طلوع آفتاب نوعروس میخورد، اقدامات خاصی را انجام میدهد. زنان شوهردار برای خوردن سحری، دور هم جمع میشوند. و غذایی مرکب از سیب زمینی پخته به همراه رب و شیر و چای یا قهوه و شربت و آب میوه میباشد که برای تأمین آب مورد نیاز بدن، مفید میباشد.
مادرشوهر، چند نوع غذای طبخ شده، به استثنای مایعات، در روز قبل به خانه تازه عروس میفرستد، چون او شب را در منزل پدری اش سر میکند و در طی روز به منزل مادرشوهرش میرود. و این تشریفات فقط برای نوعروسان است و در سالهای پس از ازدواج، مراسم خوردن سحری و عبادت در منزل شخصی افراد به اجرا درمیآید. در روز مورد نظر، زنها صبح زود از خواب برخاسته، حمام میگیرند و لباسهای نو و زیبایی بر تن میکنند.
در روز کارواچاوت (روزه داری) زنان جوان از انجام امور روزمره و هر کاری معاف هستند. بنابراین به طور دسته جمعی برای خرید زینت آلات و زیورجات رفته و برای خود النگو میخرند که گاه تا آرنج را میپوشاند و بعد کف دستها و روی پاهایشان را با نقش و نگارهای زیبا با رنگ حنا، تزیین میکنند. این کار بسیار زیبا و باظرافت است و توسط نقاشان حناکار، صورت میگیرد که طرحهای زیبایی را بر روی دستان و پاها، ترسیم میکنند. این روز، روز شادی و تفریح زنان روزه دار است، برخی از زنان که موقعیت اجتماعی بالاتری دارند به سینما میروند ...
مادران نوعروسان، در روز «کارواچاوت» برای دختران خود هدیه ای میفرستند که شامل ده نوع خوراکی و ده عدد حلوا و مقداری پول و لباس است. مقدار این پول از پنج تا پنجاه روپیه متغیر است. یک کوزه کوچک نیز از اقلام تحفه مادران برای دخترانشان است. اهدای یک «ساری» که لباس رسمیزنان هندی است به دختران جوان یعنی نوعروسانی که برای اولین بار در این مراسم شرکت میکنند، یک امر ضروری است. این هدایا به خانه مادرشوهر فرستاده میشود چرا که دختر تا قبل از غروب آفتاب را در آنجا به سر میبرد. عروس جوان گاهی مواد خوراکی را برداشته و لباس و پول را به مادرشوهر پیشکش میکند.
ساعت چهار یا پنج بعدازظهر، زمان «پوجا» یا عبادت و نیایش است. در اتاق بزرگی که تعلق به یکی از زنان روزه دار است، قسمتی از اتاق را با آرایشی خاص تزیین میکنند تا برای مراسم «پوجا» و نیایش مکانی خاص میگردد. در غیر این صورت از بالکن یا حیاط منزل برای این امر استفاده خواهد شد. محل مورد نظر نیایش با خاک رسی زردرنگ که در آب بخوبی حل میگردد تزیین میگردد. دقیقا یک ساعت مانده به سرزدن ماه در آسمان، زنانی که آیین «ورات» را به جا آورده اند یعنی تعهدی را که عهده دار بوده اند برای انجام کارهایی خاص که معمولاً با روزه داری همراه میشود، لباسهای خود را عوض میکنند و «ساری» رنگارنگ به سبک راجستانی یا گجراتی که دارای زمینه قرمزرنگ و نقاطی سبز، زرد و سفید در میانه است، میپوشند. این ساری که با ظرافت خاصی حاشیه دوزی شده است در واقع لباس فاخر و سنتی تمام دخترانی است که در تمام مناسبتهایی از این قبیل پوشیده میشود. آنگاه بر پیشانی خود پولکهایی بسیار کوچک طلایی با نقاطی سبز و قرمزرنگ در میانه آن میگذارند. همه روزه داران در مراسم نیایش (پوجا) دور هم جمع میشوند. در این مراسم برای هر کس یک سینی فلزی و گرد در اندازه های مختلف گذاشته شده است که شامل اندکی آب و هفت تکه (پوآ) و حلوا و پول و نوعی خوراکی به نام ماتری و ... میباشد.
زنها رو به سمت خدایان هندو مینشینند [!!] و بزرگترین عضو حاضر در جمع، که به طور کلی از اعضای خانواده است داستانی را حکایت میکند و پس از آن به رسم آیین همیشگی نیایش به قرائت آیات مقدس [!] میپردازد. این عمل برای هر زنی که پوجا را انجام میدهد به تنهایی صورت میگیرد و اصطلاحا «ماناسنا» نامیده میشود که به معنای بخشیدن و هرگز بازپس نگرفتن است.
و پس از قرائت آیات مقدس [! [زنان ماده ای خمیرمانند بر پیشانی میکشند و پودری قرمزرنگ بر فرق سر میمالند. متن اشعاری که در نیایش یا پوجا توسط زنان خوانده میشود از قرار زیر است:
«من این نیایش را برای سلامتی و تندرستی شوهر خود انجام میدهم، با تقدیم هدایای خودم که شامل ماتری، حلوا، ساری، پول است. من میخواهم که همچون الهه گائور (از خدایان هندو) زندگی کنم و شوهرم نیز زندگانی مشابه با لردکریشنا داشته باشد.»
پس از آن، هر زنی باید به پابوس زنان بزرگتر رفته و دعای خیر آنان را طلب کند. سپس، هدایای خود را به اعضای بزرگتر خانواده تقدیم کند. در این لحظه نیایش و «پوجا» خاتمه مییابد و یکی از زنها سینی پوجا را با چراغی روشن و ظرف کوچکی آب میآورد. به این امید که تاکنون ماه در آسمان پدیدار شده باشد. سپس تمام زنها یک به یک آیین پوجا را در مورد ماه بجا میآورند. بدین ترتیب که چراغ را در دست چپ گرفته و با دست راست آب داخل ظرف را در هفت نوبت روی زمین میریزند. سپس چنین جمله ای توسط آنها ادا میشود:
«در تمام طول شب و روز تو در آسمان میدرخشی، من این آب را به تو تقدیم میکنم، در این شب (کارواچاوت). پس هر کجا که هستی من را مورد عنایت قرار بده.»
این جملات هفت بار توسط هر زن تکرار میشود. این زن به هیچ عنوان به پابوس والدین یا هر شخص دیگری از اعضای خانواده خود نمیرود؛ بر خلاف آنچه که در مورد خانواده شوهر خود میکند. و این در صورتی است که او مراسم پوجا را در منزل پدری خود انجام داده باشد. دلیل این امر این میباشد که زن پس از ازدواج در بین اعضای خانواده خویش به عنوان یک شکلی از الهه شناخته میشود.
بعد از مراسم، نوبت به صرف شام میرسد و تمام آنچه که برای جشن مهیا شده است بر سر سفره آورده میشود. برنج و حبوبات پخته از غذاهایی هستند که در هیچ وعده روزه داری طبخ نمیشوند. و غذاهای تهیه شده برای مراسم «کارواچاوت» بدون پیاز و سیر طبخ میشوند. بدین ترتیب روزه معروف و بزرگ «کارواچاوت» خاتمه مییابد. باشد که همسران، زنان سالم و سلامت باشند. تا زنان زنده باشند و زندگی کنند!!!