قال الصادق (علیه السلام):
«إذا قَامٍ القَائمُ حَکَمَ بِالعَدلِ وَارتَفَعَ الجَورُ فِی أیَّامِهِ وَآمَنَت بِهِ السَّبَلُ، وَأخرَجَت الأرضُ بَرکاتِها، وَرُدَّ کُلَّ حَقّ إِلی أهله وَلَم یَبقَ اَهل دین حَتّى یظهِرَ الاسلامَ وَیَعترفوا بِالایمان»
(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 338)
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«زمانى که حضرت حجة (عج) ظهور کند به عدالت حکم مىکند و کسى نمىتواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راهها به وسیله او امن مىگردد، زمین برکاتش را براى استفاده مردم خارج مىکند و امور را به دست اهلش مىسپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمىماند و همه به اسلام گرایش پیدا مىکنند»
توضیح:
«آنگاه که مهدی (علیه السلام) بیاید»
در این حدیث هفت برنامه براى حضرت بیان شده است:
1 و2- حکومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور» نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بین عدل و قسط این است که عدالت یعنى حقّ دیگرى گرفته نشود و قسط این است که بین افراد تبعیض نشود، پس ظلم به نفع خویشتن گرفتن و جور حقّ کسى را به دیگرى دادن است. به عنوان مثال، یک وقت خانه زید را براى خودم مىگیرم، که این ظلم است و یک وقت خانه او را مىگیرم و به دیگرى مىدهم که این جور است. نقطه مقابل این است که خانه زید را نمىگیرم براى خودم که این عدل است و اگر به کسى هم ندهم این قسط است، پس قسط عدم تبعیض و عدل عدم ظلم است.
3 - امنیت راهها: «و امنت به السبل» راهها به وسیله او امن مىشود.
4- شکوفایى طبیعت: «و اخرجت الارض برکاتها» زمین برکاتش را خارج مىکند چه برکات کشاورزى و چه معادن و چه نیروهاى دیگرى که براى ما مخفى است.
5- سپردن امور به اهل خبره: « و رُدّ کلّ حقّ الى اهله» کارها را به اهلش مىسپارند به خلاف زمان ما که بسیارى از کارها به دست نااهلان است چرا که رابطهها بر ضابطهها مقدّم شده است.
6- حاکمیّت دین اسلام: «ولم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام» هیچ دینى باقى نمىماند و همه ادیان دین واحد مىشوند و آن همانا اسلام است.
7- گرایش قلبى به اسلام: «و یعترفوا بالایمان» که دو معنى دارد ممکن است یا اشاره به این باشد که همه تابع مکتب اهل بیت مىشوند و یا اشاره به این باشد که علاوه بر این که در ظاهر ایمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.
فرق بین ایمان و اسلام در روایات آمده است، بعضى از روایات مىگویند اسلام آن چیزى است که اگر شخص آن را اظهار بدارد، جانش محفوظ و ذبیحهاش حلال است و ایمان آن چیزى است که مایه نجات او در قیامت است. در بعضى از روایات داریم که اسلام مانند مسجدالحرام و ایمان مانند کعبه است. احتمال دارد که این عبارت اشاره به آیهاى باشد که مىفرماید:
«قالت الاعراب آمنّا»[1]
رئوس کارهایى که آن حضرت انجام مىدهد و از روایات استفاده مىشود در چهار محور خلاصه مىشود:
1- اصلاح عقائد:
«ما على ظهر الارض بیت حجر و مدر الاّ ادخله الله کلمة الاسلام»[2]
در تمام روى زمین خانههاى سنگى براى ثروتمندان و خانههاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمىماند جز این که کلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرک برچیده خواهد شد.
2- تکامل عقول: جهش علمى و عقلانى پیدا مىشود. مرحوم علاّمه مجلسى چنین مىفرمایند:
(اذا قام قائمنا وضع یده على رئوس العباد) شاید منظور ایشان این باشد که مردم تحت تربیت او قرار مىگیرند.) فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم (اندیشهها و خردهاى آنها کامل مىشود.[3]
3- عدل و داد: در روایات متعدّد آمده است که:
«یملأ الارض عدلا وقسطاً کما ملئت ظلماً وجوراً»[4]
4- اصلاح اخلاق: از بین بردن مفاسد اخلاقى و زنده کردن ارزشهاى اسلامى که این را از روایات علائم آخرالزمان استفاده مىکنیم، روایاتى که مىگوید قبل از قیام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوهخوارى، کمفروشى، شرابخوارى، خون بىگناهان را ریختن زیاد مىشود و معنایش این است که مهدى(عج) قیام مىکند تا اینها را از بین ببرد یعنى نظام ارزشى به طور کلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مىکند.
حضرت مهدى(عج) داراى لشکر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان که در «زیارت آلیس» آمده است:
«واجعلنى من شیعته و اتباعه و انصاره»
و یا در بعضى از روایات آمده است که:
«والمجاهدین بین یدیه»
کسانى که مىخواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور کار کنند و کسى که هیچ یک از این امور را ندارد و دعا کند که از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.
«اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شیعته و المجاهدین بین یدیه»
-
[1] .آ یه 14، سوره حجرات.
-
[2] . تفسیر قرطبى، ج 12، ص 300.
-
[3] . بحارالانوار، ج 52، ص 328.
-
[4] . بحارالانوار، ج 14، ص 33.