21 آذر 1396, 15:5
قال الامام الصادق (ع): «مَن سرّته حَسنتُه و ساءَته سیّئَته فَهو مؤمن» (اصول کافی ج 2 ص 232)
خلاصه، خواستنها و نخواستنها ، دوستیها و دشمنیها ، خشنودی و ناخشنودیها همه و هه اساس زندگی انسان را تشکیل می دهد و با نبود این احساسات زندگی بی هدف باقی میماند و شور و نشاط خود را از دست می دهد.
شخصیت انسان از مجموعه این احساسات ساخته میشود و به تعبیر صدرالمتألهین برای هر انسانی فصل ممیز و نوع جداگانه به وجود می آورد. قرآن کریم نیز براین نکته اشاره که میفرماید:
قل کل یعمل علی شاکلته…
رفتار هر کس طبق ساختار درونی اش می باشد…
بعضی تصور کرده اند که تنها شناخت خوبیا و بدیها موجب رشد وتعالی و برعکس جهل ونادانی یگانه علیت سقوط انسانها است، لکن این عقیده باطل است زیرا شناخت هر چند لازم و مفید است ولی کافی نیست ،چون بدون خواستن و اراده، انگیزه متحقق نمی شود چه بسا دانشمندانی که در مضرات مسکرات و موادمخدر کتابها نوشتهاند و خود به آن معتادند .پس بی جهت نیست که گفتهاند:
ان الحیوة عقیدة و جهاد
به راستی که زندگی عبارت است از عقیده و جهاد
اصولا زندگی بدون عقیده و عقیده بدون عشق و محبت و سوز و گداز مفهومی ندارد. پس ایمان یعنی محبت و محبت یعنی ایمان . تا کسی از چاشنی عشق و محبت نچشد مزه ایمان را نچشیده است
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان