17 دی 1396, 11:56
قال علی (ع): «خالِطُوا النَّاسَ مُخالَطَهً إن مُتُّم مَعَها بَکَوا عَلیکُم و إن عِشتُم حَنُّوا إلیکُم»(نهج البلاغه، حکمت10)
انسان موجودی فطرتاً اجتماعی است و چارهای جز زندگی اجتماعی و معاشرت با دیگران ندارد؛ چراکه با زندگی اجتماعی، نیازهای مادّی و معنوی او در جامعه بهتر تأمین میشود.[1] گوشهگیری، انزوا و جدایی از جامعه، مطلوب اسلام نیست. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
«ولا تکُونُوا کالذّینَ تَفَرَّقُوا»[2]
و شما (مسلمانان) مانند کسانی نباشید که راه تفرقه و جدایی را در پیش گرفتند.
یکی از آداب اسلامی، حسن معاشرت با مردم است؛ که در اسلام به آن تأکید شده است. برای بشر ارتباط و معاشرت با دیگران یک ضرورت و خواسته فطری است و نحوه ارتباط با دیگران میتواند خوب بودن و یا بد بودن آنرا تعیین کند. اگر این ارتباط و معاشرت با دیگران، براساس اعتقادات الهی و پایبندی به ارزشهای انسانی باشد، ترقّی و سعادت انسان را بهدنبال خواهد داشت و این دارای ارزش کمی نیست؛ چراکه کمال هر انسانی در رسیدن به اهداف والای انسانی است. بنابراین انسان باید براساس یک معیار صحیح و سالم با دیگران معاشرت کند.[3]
حضرت علی (ع) در حدیث فوق، یک معیار کلّی بهدست انسان داده، که طوری با مردم معاشرت داشته باش که تا در میان آنها زندگی میکنی به معاشرت با تو رغبت داشته باشند و اگر روزی از دنیا رفتی بهخاطر از دست دادنت، بر تو بگریند؛ نه اینکه خوشحال باشند. انسان باید طوری با مردم زندگی کند که دیگران از دست و زبان او آسوده باشند. کمککار، دلسوز و غمخوار مردم باشد و تا آنجایی که در توان دارد در یاری کردن آنان کوتاهی نکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان