صبر و مصیبت
قال الهادی(ع): «المُصِیبَهُ لِلصَّابِرِ وَاحِدَهٌ وَ لِلجَازِعِ إثنَان» (بحارالانوار، ج75، ص369، باب28)
انسان همواره در زندگی باید به این نکته توجّه داشته باشد، که آنچه از مصائب و حوادث ناخوشایند در زندگی او رخ میدهد، همه به إذن و اراده خداوند، واقع میشود. خداوند در اینباره در قرآن کریم میفرماید:
«ما أصَابَ مِن مُصِیبَهٍ إلاّ بإذنِ اللهِ و مَن یُؤمِنُ باللهِ یَهدِ قَلبَهُ وَ اللهُ بکُلّ شَئٍ عَلیمٌ»[1]
هیچ مصیبتى رخ نمىدهد مگر به اذن خدا! و هرکس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت مىکند و خدا به هر چیز داناست!
همه انسانها خواه ناخواه کم و بیش با مصائب و رویدادهای تلخی در زندگی خود مواجه میشوند، حال آحاد مردم نسبت به ظهور این مصائب دوگونه هستند؛ گروهی در برابر این مصائب از خداوند طلب صبر میکنند و در مقابل، گروهی دیگر به شکوه و ناله میپردازند و زمین و زمان را مقصّر میدانند و در برابر مصیبتی که بر آنان وارد شده، نه تنها صبر نمیکنند، بلکه با بیتابی و جزع، مصیبت وارده بر خود را دو چندان میکنند. شیخ عباس قمی در منتهیالآمل در ذیل این روایت، میگوید: ظاهراً دو تا بودن مصیبت شخص جزع کننده، یکی مصیبت وارده بر او و دیگری، مصیبت از بین رفتن اجر او است، چراکه او با جزع و بیتابی اجر و مزد خود را در برابر خداوند از دست میدهد.[2]
«در روایت است که چون فرزند معاذ از دنیا رفت، بهشدت متأثّر و ناراحت شد. وقتى که خبر ناراحتى او به پیغمبر(صلّىاللَّه علیه و آله) رسید، حضرت نامهاى به این مضمون به او نوشتند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، از محمّد رسول خدا به معاذ. سلام بر تو اى معاذ! حمد و ستایش مىکنم خدایى را که جز او معبودى نیست. اما بعد از حمد و ستایش، اى معاذ! خداوند اجر تو را در مصیبت مرگ فرزندت بزرگ و عظیم قرار دهد و صبر و بردبارى را به تو الهام فرماید و شکر و سپاسگزارى را نصیب ما و تو بفرماید؛ زیرا ما و اهل و عیال و دوستان و اولاد ما، همه و همه از مواهب خداوند عزوجلّ و از امانتها و ودیعههایى است که در مدت معین و محدودى در دست ما است و ما از آنها بهرهمند مىشویم (هر وقت مدت امانتدارى به پایان رسد صاحب امانت، امانت را مىبرد) سپس بر ما واجب کرده است که در برابر نعمتها شکر کنیم و در برابر بلاها صبر نماییم؛ فرزند تو یکى از مواهب و ودیعهاى بود که خداوند مدتى تو را از آن بهرهمند و مسرور نمود و سپس امانتش را گرفت و در مقابل آن، اجر کثیر و صلوات و رحمت و هدایت به تو عطا مىفرماید؛ به شرطى که در فقدان او صبر کنى و این مصیبت را به حساب خدا بگذارى و براى رضاى او، این سختى را تحمّل کنى.
پس اى معاذ! بر اثر بىصبرى و بیتابى، دو مصیبت براى خودت فراهم نکن تا اجرت از بین برود و بر آنچه از دستت رفته است پشیمان شوى (یعنى اگر بىصبرى و جزع و فزع کنى به دو مصیبت مبتلا مىشوى؛ یکى داغ فرزند و دیگرى از بین رفتن اجر که به مراتب از داغ فرزند بزرگتر است). پس اگر بر ثواب مصیبت خویش واقف شوى و صبر و بردبارى پیشه کنى خواهى فهمید که مصیبتت در برابر پاداشى که خدا عنایت مىفرماید بسیار ناچیز است و خداوند به وعده وفا خواهد کرد. بنابراین باید تأسف و ناراحتى تو از بین برود. آنچه بر تو وارد شده است از مقدرات الهى است. والسلام.»[3]
پی نوشت:
-
-
[2]. قمی، شیخ عباس؛ منتهی الآمال، تهران، مقدس، 1378، چاپ اول، ص1271.
-
[3]. جناتی شاهرودی ، حسین ، آرام بخش دل داغدیدگان ، قم ، نشر روح ، چاپ دوم ، 1380هش ، ص275