27 آذر 1396, 13:54
قال الله تعالی :« وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ »(سوره طلاق آیه 1)
این درجه مراقبت، مراقبت تعظیم و اجلال است، به این معنى که قلب در تماشاى جلال الهى محو و در تحت هیبت ذات، شکسته مىشود و اصلا جائى براى توجه به غیر باقى نمىماند، و این است آن کسى که تمام همومش یکى شده، و خدا او را از تحمل سائر هموم کفایت کرده است.
مراقبت پرهیزکاران صاحب یقین
اینان قلبشان مسخّر یقین است، یقین به اینکه خدا بر ظاهر و باطنشان آگاه است. ولى در ملاحظه جلال و جمال از خود بیخود نشده و قلبشان همچنان در حال اعتدال است بطورى که مىتوانند متوجه احوال و اعمال خود بوده از خود مراقبت نمایند.
و چون از خدا حیا مىکنند بدون اندیشه در عاقبت کار، عملى انجام نمىدهند. هر فعلى را که سبب رسوایى قیامت است ترک مىکنند. ایشان خدا را ناظر بر خود مىبینند، پس چه حاجت که منتظر قیامت باشند.
هر بندهاى یا در حال طاعت است، یا در حال عصیان، و یا در حال انجام فعلى مباح «و در هر سه حالت به مراقبت محتاج است».
مراقبت در طاعت به این است که نیت خویش را خالص و عمل را به کمال انجام دهد، شرط ادب را در پیشگاه حضرت حق مراعات کرده، عمل خویش را از آفات حفظ کند.
مراقبت در معصیت آن است که از گناه پشیمان شده توبه نماید، حیا کرده نفس خویش از آن عمل باز دارد، و به عاقبت امر خویش بیندیشد و مراقبت در مباح آن است که «در هر حال» ادب را مراعات کند، اگر مىنشیند رو به قبله بنشیند، اگر مىخوابد رو به قبله و بر شانه راست بخوابد.
در نعمت، نعمت دهنده را ببیند و شکر گزارد، در بلا صبر کند. و این همه از ابواب مراقبت است زیرا که هر یک از این امور حدودى دارند که باید با مراقبت دائمى آنها را حفظ کرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان