20 آبان 1396, 15:48
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
صافّوا الشیْطانَ بالمُجاهدة واغْلبوه بالمُخالفة…
(شرح غررالحکم/ ج 4/ص 217)
در مقابل شیطان با سعی وکوشش زیاد صف آرایی کنید و با مخالفت کردن بر او غلبه کنید .
(برگرفته ازمبادی اخلاق در قرآن: آیت الله جوادی آملی)
امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: «صافّوا الشیْطانَ بالمُجاهدة واغْلبوه بالمُخالفة، تزکو أنفسکم وتعلو عنْد الله درجاتکمْ»[1]؛ راه تشخیص شکست و پیروزی در جهاد اصغر روشن و آسان است، اما نشانه تشخیص پیروزی و شکست در نبرد با دشمن درون موافقت و مخالفت است. اگر شیطان دستور داد و انسان را به گناهی تحریک کرد و او انجام داد و به جایی که نباید نگاه بکند، نگاه کرد، مالی را که نباید بگیرد، گرفت یا سخنی را که نباید بگوید، گفت و با این که میداند این کار، گناه است با او موافقت کرد و خواستههای او را برآورد، زمینه پیشروی او و شکست خود را فراهم کردهاست. اگر کسی دستی به گناه دراز کرد، پایی به جای حرام گشود، و زبانی به دروغ و تهمت و افترا و مانند آن باز کرد، همان لحظه شروع گناه لحظه پیشروی شیطان است، چنانکه لحظهای که دارد مقاومت میکند، لحظه عقب نشینی شیطان و اسیر کردن وی است، امّا وقتی کاملاً گناه را ترک میکند لحظه پیروزی او و شکست شیطان است.
شیطان مانند دزدان هراسناک به هنگام حمله آماده فرار است و آن قدر قوی نیست که در هنگام تهاجم، مقاوم باشد: ﴿إنَّ کید الشّیطان کان ضعیفاً﴾[2]؛ کید شیطان همیشه ضعیف بوده و هست و این اختصاص به زمان معیّنی ندارد؛ زیرا تعبیر «کان» در این آیه، دلالت بر استمرار میکند. از اوّل هم شیطان در برابر عقل و وحی الهی ضعیف بود. بنابراین، اگر کسی در جنگ با شیطان شکست بخورد،
در حقیقت در جنگ با دشمنی ضعیف شکست خورده و باید خیلی ضعیف النّفس باشد تا دشمنی ضعیف او را شکست دهد.
حال اگر دشمن، ضعیف است چرا به این نبرد، جهاد اکبر گفتهاند؟ پاسخ این است که چون میدان جهاد با شیطان و ابزار اغوای او، یعنی هوای نفس بسیار وسیع است و غنیمت یا غرامتی که در این جنگ نصیب یا دامنگیر انسان میشود بسیار مهمّ است. هر جنگی در جهان طبیعت رخ دهد هم غنیمتهایش محدود است و هم غرامتهایش، ولی غنیمتهای جهاد با شیطان و نفس اماره نامحدود و غرامتهایش نیز جبرانناپذیر است؛ زیرا انسان در نبرد با شیطان، یا شرف و شرع را حفظ میکند یا آنها را از دست میدهد، از این جهت جنگ، جنگ اکبر است و برای انسانی که ورزیده نیست، جنگ با دشمن درون، گرچه ضعیف باشد، دشوار است. و گرنه به لحاظ دشمن اگر سنجیده شود، جنگ، بزرگی نیست. انسانی که عقل دارد و به وحی تکیه کرده و به رکن وثیق عنایت الهی وابسته شده شکست نمیخورد.
از این رو امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمود: شما در برابر شیطان صفآرایی کنید. مسائل علمی و برهانی را در جبهه مغالطات و ترس از خدا را در جبهه تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهی را در جبهه زرق و برق فریبای شیطانی قرار بدهید؛ یعنی او از سه راه، حمله میکند پس شما هم در سه جبهه دفاع کنید.
او برای این که کسی را فریب داده بگوید، قیامت و پیغمبری نیست؛ بلکه محدوده هستی همین طبیعت است، مغالطههای وهمی را ردیف میکند! و شما در جبهه فکری در برابر مغالطههای وهمی او خود را به براهین عقلی مسلح کنید، تا با آن از مغالطههای وهمی شیطان برهید و این، کاری فکری است.
در جبهه دوم، شما را از بسیاری از امور میترساند. شما هم در مقابل بگویید من اگر برای ترس وَهْمی، تن به تباهی بدهم، جهنم را چه کنم؟ من که باید بترسم،فقط از جهنم و عذاب خدا میترسم نه از غیر او، چنانکه ذات اقدس اله میفرماید: ﴿الّذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یَخشون أحداً الاّ الله﴾[3]؛ مبلّغان الهی، تنها از خدا هراسناکند. پس اگر شیطان خواست کسی را تهدید، و با وعید مرعوب کند، او میگوید: من فقط از خدا میترسم، نه از غیر او. در جبهه سوم، شیطان اگر بخواهد کسی را با زرق و برق فریب دهد، این شخص میگوید من فقط به رزق الهی امیدوارم؛ نه این که بر زرق و برق شیطانی تکیه کنم. بنابراین، جاهل و نیز عالم غیر مُهذّب، زود فریب میخورد. تنها گروهی موفقند که دو رکن اساسی عقل عارف و نفس عزوف را تحصیل کرده باشند: «لایزکو عندالله سبحانه إلا عقل عارف ونفس عزوف»[4]. شایان ذکر است که گر چه کید زنان در قرآن کریم به وصف بزرگی موصوف شد: ﴿...إنَّ کیدکنّ عظیم﴾[5]، لیکن هر عظیمی در قیاس با عنایت پروردگارِ بزرگ، حقیر و زبون است از این رو هم کید شیطان جنّی و هم کید شیطان انسی با اعتماد بر لطف خداوند، ضعیف و اندک است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان