24 مرداد 1397, 0:0
قال الصّادق(ع):«لیس شیء اضرّ علی قلب المؤمن من کثرة الاکل، و هی مورثة لشیئین، قسوة القلب و هیجان الشّهوة»
خوراک در زندگی انسان نقش مهمی دارد؛ انجام واجبات شرعی و بسیاری از احساسات و عواطف زندگی انسان نیز به این وابسته است که انسان خوراک و غذا مصرف کند. اما نکته مهم این است ما باید چه رفتاری داشته باشیم؟ طبق راهنماییهای بزرگان، انسان باید طوری پرورش یابد که پرخور نباشد و خوب است که انسان سیر نشود؛ چرا که طبق روایات متعدد، سیر نشدن میراث گرانبهایی را به ارمغان میآورد؛ و از مهمترین آثارش، حکمت و دانش است. جناب ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل کرده:
«أَقْرَبُ مَا یکُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ إِذَا مَا خَفَّ بَطْنُه»[1]
نزدیکترین حالت بنده به خداوند عزوجل وقتی است که شکمش از طعام سبک باشد.»
همچنین در جای دیگری آمده است که کمخوری به مصلحت ظاهر و باطن نفس است؛ و در توضیح آن آمده است: صلاح ظاهر همان محفوظ ماندن از امراض است، و امّا صلاح باطن همان نزدیک شدن نفس به سبب سبکى معده و گرسنگى به خضوع و خشوع در عبادات است.[2]
پرخوری و نابسامانی جسم
بدن آدمی بسان زمینی است که آبادى آن به اعتدال در آبیارى آن است؛ پس تعادل در مزاج نیز بخشاینده سلامتى دائم و زندگى است. اگر طالب عمر دراز و خواهان سلامتى دائمیم، باید باور کنیم که قاتل ما شکم ما است؛ گاهى از گرسنگى خون ما را میمکد و گاهى از سیرى و امتلاء طغیان میکند. در اینکه بیشتر امراض بر اثر پرخورى است، جاى صحبت نیست؛ ما بیش از اندازه میخوریم؛ لذا خیلى کمتر از آنچه تصور میرود، عمر میکنیم؛ خیلى از مرگ و میرها بر اثر پرخورى است.[3] در همین رابطه حضرت رسول(ص) میفرماید:
«المعدة بیت کلّ داء، و الحمیة رأس کلّ دواء، و أعط کلّ بدن ما عودّته»
معده خانه همه بیماریها و کمخورى سردسته دواها است، و بدن را تا آنجا که قابلیت دارد، عادت بده.[4]
قساوت قلب
همانطور که در ذیل حدیث مرجع آمد، یکی از آثار پرخوری در انسان قساوت قلب است و همین قساوت زمینه را برای تمام معاصی و زشتیهای بعدی فراهم میکند؛ و به عبارت دیگر جاده را برای گناهان بعدی صاف میکند، و یکی از ابزارهای شیطان در رسیدن به مقاصد خویش است؛ وقتی قساوت قلب آدمی را فراگرفت، دیگر نصیحت بر این دل راه ندارد و گویی مهر باطلی بر تمامی خصلتهای وجودی وی خواهد زد. پیامبر اکرم(ص) در اینباره عبارت جالبی را بیان میفرماید:
«إیاکم و فضول المطعم، فإنّه یسمّ القلب بالقسوة، و یبطئ بالجوارح عن الطّاعة، و یصمّ الهمم عن سماع الموعظة»[5]
از پرخوردن دورى گزینید که قلب را مسموم مىسازد، و اندامها را در طاعت خدا کند مىکند، و گوش دل را از شنیدن موعظه باز مىدارد.
در کتب اخلاقی روزه گرفتن به عنوان یکی از راههای مقابله با شهوت و تبعات خطرناک آن نام برده شده است. از جمله ریاضتهای شرعی که مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی میکشید، همین گرسنگی شرعی بود؛ بدین نحو که در ایام البیض و... روزه میگرفت، و در روزهای دیگر مراعات میکرد.
طبع انسان همیشه خواهان سیری کامل است؛ از اینرو شرع مقدس در مدح گرسنگی و کمخوری بسیار سخن رانده است تا میل پرخوری طبع انسان و منع شرعی با هم تلاقی کرده و از برخورد آنها اعتدال حاصل گردد؛ زیرا در تمام حالات و اخلاقیات انسانها حد وسط مطلوب است. بنابراین نسبت به طبع معتدل بهتر است به مقداری غذا بخورد که سنگینی معده را احساس نکند و از گرسنگی هم ناراحت نباشد؛ زیرا مقصود از خوردن ادامه زندگی و توان پرستش و عبادت است و سنگینی معده و گرسنگی قلب را به خود مشغول کرده و مانع عبادت میشوند.[6]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان