كلمات كليدي : اخشيديان، حكومت،اخشيد، مصر
نویسنده : یدالله حاجیزاده
یکی از حکومتهای اسلامی که در زمان خلافت عباسی در کشور مصر ایجاد شد، حکومت «اخشیدیان» میباشد. این حکومت از سال 323 هجری تا 358هجری (935 تا 969 میلادی)[1] ادامه یافت و سرانجام توسط فاطمیان از بین رفت.
تأسیس حکومت اخشیدیان
ضعف داخلی حکومت عباسی در دوره مقتدر و پس از آن، که موجب رقابت میان استانداران و کارگزاران حکومتی شد و در نتیجه موجب نابسامانی اوضاع داخلی گردید و از طرفی خطر خارجی که از ناحیه فاطمیان برای تصرف مصر احساس میشد، سبب شد خلیفه عباسی (راضی)، «محمد بن طغج» را در سال 323 هـ.ق حاکم مصر گرداند تا در مقابل خیزش فاطمیان به سوی شرق مانع ایجاد کند.[2]
"محمد بن طغج" ملقب به «اخشید» مؤسس دولت اخشیدیه در مصر و شام میباشد[3] و در مقابل حملههای فاطمیان به مصر ایستادگی کرد و همزمان روابط حسنهاش را با خلافت عباسی حفظ کرد، لذا خلیفه او را استاندار سرزمین شام کرده و به او لقب «اخشید» داد.[4]
با این وجود خلافت عباسی به اخشیدیان اطمینان نداشت و از قدرت گیری آنها در هراس بود، به همین منظور خلیفه عباسی «ابن رائق» را به سرزمین شام فرستاد تا با اخشید رقابت کند و قدرت و نفوذ او را محدود نماید.[5]
"ابن رائق" اخشید را از دمشق بیرون کرد و بر آنجا مستولی شد، سپس به سوی مصر حرکت کرد و در «عریش» با محمد بن طغج (اخشید) درگیر شد. ابن رائق ابتدا پیروز شد و یاران وی شروع به غارت خیمههای مصریان کردند، اما مصریان مجدداً به آنها حمله کردند و یاران ابن رائق به شدت قتل عام شدند، ابن رائق با تعداد محدودی از یارانش از مصر فرار کرده و به سوی دمشق رفتند.
در درگیری بعدی که بین نصربن طغج (برادر اخشید) و ابن رائق رخ داد، نصر کشته شد، ابن رائق جسد وی را کفن کرد و همراه با فرزند خویش به منظور عذرخواهی به مصر فرستاد و به اخشید پیام داد و قسم یاد کرد که اراده کشتن برادرش را نداشته است! اخشید ابن رائق را بخشید و در صلحی که بین آنها واقع شد، قرار شد «رمله» و ما بعد آن تا دیار مصر برای اخشید و مابعد رمله به سوی دمشق از آنِ ابن رائق باشد.[6]
"ابن رائق" در سال 330 هجری به دست ناصرالدوله حمدانی کشته شد، اخشید از این فرصت استفاده کرد و به دمشق لشگر کشید و تا سال 332 بر سراسر آن ناحیه مستولی شد.[7][8] خلیفه عباسی حکومت موروثی او را در مصر به رسمیت شناخت و او را بر سرزمین شام حاکمیت داد.[9]
پس از محمد بن طغج (اخشید) که از سال 323هـ. تا 334 هـ. حکومت کرد فرزندش «ابوالقاسم انوجور بن اخشید» که خردسال بود به حکومت رسید. در این زمان "کافور"[10]امر تدبیر مملکت را بر عهده داشت.[11]
سیف الدوله حمدانی در زمان "انوجور" موفق شد دمشق را تصرف کند و اخشیدیان را از آنجا بیرون راند.[12]در سال 306هـ کافور به دمشق آمد و سیف الدوله را از دمشق اخراج کرد، در این زمان انوجور نیز با کافور بود.
کافور «بدر اخشیدی» را امیر دمشق نمود و همراه با انوجور به مصر بازگشتند.»[13]
پس از انوجور بن اخشید که تا سال 349 هـ حکومت کرد برادرش "علی بن اخشید" به حکومت رسید.[14] در این زمان نیز کافور همچنان امر تدبیر حکومت اخشیدی را در دست داشت، در حقیقت خردسالی فرزندان اخشید سبب استیلای کافور بر امور مملکتی شده بود.[15]
پس از مرگ "علی بن اخشید" در سال 357 هجری کافور خود را فرمانروای دولت اخشیدی خوانده قدرت گیری کافور سبب شد، «المطیع» خلیفه عباسی فرمان حکومت مصر و شام و حرمین (مکه و مدینه) را به نام او صادر کند و او را «العالی با الله» لقب دهد.[16] پس از کافور "ابوالفوارس احد بن علی بن اخشید" توسط دولتمردان حکومت اخشیدیان به امارت مصر منصوب شد.[17]
اوضاع حکومت اخشیدیان پس از مرگ کافور رو به ضعف و نابسامانی گذاشت، فاطمیان خواستار تسلط بر این منطقه بودند. خلیفه فاطمی «المعز الدین الله» وقتی متوجه وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی اخشیدیان شد، سردار خود «جوهر الصقلی» را با سپاهی عظیم به مصر فرستاد. جوهر از قیروان[18] به مصر روانه گردید، "اسکندریه" و سپس "جیزه" را تصرف کرد، آنگاه «فسطاط» جایی که احمد بن علی بن اخشید و اهل دولتش در آنجا بودند را محاصره کرد.
"جوهر" موفق شد در سال 358 هجری شهر را تصرف کند، "احمد بن علی" به قتل رسید و اموال وی به جماعتی از مشایخ مصر وقضات و علمای آنجا به قیروان فرستاده شد[19] و بدین ترتیب دولت اخشیدیان منقرض گردید.[20]