كلمات كليدي : اشاعه فحشاء، فحشاء، فاحشه، زشتي، عيوب
نویسنده : اصغر صفرزاده
از آنجا که انسان یک موجود اجتماعى است جامعۀ بزرگى که در آن زندگى مىکند از یک نظر همچون خانۀ او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب مىشود؛ پاکى جامعه به پاکى او کمک مىکند و آلودگى آن به آلودگیش و در دین اسلام با هر کارى که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند شدیداً مبارزه شده است.
معنای لغوی اشاعه فحشاء
اشاعه در لغت یعنی چیزی را شیوع دادن و منظور از فحشاء افعال یا گفتارى است که قباحت و زشتى آنها بسى بزرگ و آشکار است؛ یعنی قبح و زشتی آنها فی حد نفسه بیّن و ظاهر است و نزد شرع و عرف زشتیاش معلوم و مشخص است.[1]
معنای اصطلاحی اشاعه فحشاء
اشاعۀ فحشاء در نگاه اندیشمندان اسلامی به هر کار یا فعلی اطلاق میشود که گناه و معصیتی را در جامعه و در میان آحاد مردم ترویج دهند و ناگفته معلوم است که چنین افرادی غالباً در پی کشاندن اجتماع از مسیر بندگی و پاکی بسوی مرداب گندیدۀ زشتی و نادرستی هستند. این تعبیر، مفهوم وسیعى دارد که هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتیها و قبائح و کمک به توسعۀ آن را شامل مىشود.
البته کلمه" فاحشه" یا" فحشاء" در قرآن مجید غالباً در موارد انحرافات جنسى به کار رفته است ولى از نظر مفهوم لغوى چنان که «راغب» در «مفردات» گفته است «فحش» و «فحشاء» و «فاحشه» به معنى هر گونه رفتار و گفتارى است که زشتى آن بزرگ باشد و در قرآن مجید نیز گاهى در همین معناى وسیع استعمال شده است مانند: «کسانى که از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبیح اجتناب مىکنند...[2]».
اشاعه فحشاء از منظر قرآن و روایات
در قرآن کریم تنها گناهی که حتی دوست داشتن آن ولو اینکه به منصۀ ظهور و بروز نرسد دارای عذاب بوده و وعدۀ عقاب دربارهاش داده شده است همین گناه اشاعۀ فحشاء میباشد آنجا که خداوند میفرماید:
« کسانى که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکى براى آنها در دنیا و آخرت است و خداوند مىداند و شما نمىدانید.»[3]
در روایات نیز به این مسأله اشاره شده و به شدت از آن نهی شده است. امام صادق (علیه السلام) فرمود:
« کسى که آن چه را دربارهى مؤمنى ببیند یا بشنود و براى دیگران بازگو کند جزو مصادیق این آیه (سوره یوسف آیه 19) است. »[4]
محمّد بن فضل به حضرت امام موسى کاظم(ع) عرض کرد: «فدایت شوم از یکى از برادران دینىام خبرى به من مىرسد که آن را ناخوش دارم و چون از خود او مىپرسم انکار مىکند و حال آنکه جمعى از افراد مورد اطمینان آن را به من خبر دادهاند. امام فرمود: اى محمّد! چشم و گوش خود را درباره برادر مسلمانت تکذیب کن و اگر پنجاه نفر در نزد تو شهادت دهند قول او را تصدیق و آنها را تکذیب کن و چیزى را به ضرر وى شایع مکن که سبب خوارى و ریختن آبروى او باشد و در نتیجه از کسانى باشى که خدا درباره آنها ـدر سوره نور آیه 19- مىفرماید:
«کسانى که دوست دارند که کار بد در میان مؤمنان شیوع یابد عذابى دردناک دارند».[5]
اقسام اشاعه فحشاء
ذکر این نکته لازم است که " اشاعه فحشاء" اشکال مختلفى دارد:
- دروغ و تهمتى را دامن بزند و براى این و آن بازگو کند.
- مراکزى که موجب فساد و نشر فحشاء است به وجود آورد.
- وسائل معصیت را در اختیار مردم بگذارند و یا آنها را به گناه تشویق کنند.
- پرده حیا را بدرند و مرتکب گناه در ملاء عام شوند. همه اینها مصداق "اشاعه فحشاء" است؛ چرا که مفهوم این کلمه، وسیع و گسترده مىباشد.[6]
آثار اشاعه فحشاء
اشاعه فحشاء دارای آثار ناگواری است که به تعدادی از آنها اشاره میشود:
اولاً: آبروى مسلمانى ولو گناهکار باشد باید محفوظ بماند (مگر اینکه در نزد حاکم شرع از راه ادله شرعیه جرم او به اثبات برسد که باز هم آن شخص بعد از اجراى حد و یا تعزیر، شخص محترمى خواهد بود) بنابراین آبروى مسلمانى ولو گناهکار را نمى توان در معرض تهدید قرار داد ولی با اشاعه فحشای کسی آبروی او در بازار لاابالی گری تباه میشود.
ثانیاً: وقتى کسى گناه فردی یا گروهی را براى افراد دیگر نقل مىکند قباحت و زشتى گناه در نظر مردم کم کم زایل مىشود و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها -که خود سد بزرگى در برابر فساد بود- با اشاعۀ فحشاء و نشر گناه شکسته میشود و این سد شکسته شده، گناه را کوچک مىکند و آلودگى به آن را ساده مىسازد و به مسالهاى رایج و عادى تبدیل مىگردد تا اینکه منجر به گناهان علنى میشود.
در حدیثى از پیامبر اسلام(ص) مىخوانیم:
«کسى که کار زشتى را نشر دهد همانند کسى است که آن را در آغاز انجام داده است».[7]
ثالثاً: وقتى انسان، گناه کسى را پشت سر او باز گو کرد حسب قوانین شرعى مرتکب غیبت شده است (مگر اینکه آن گناه طورى علنى باشد که فسق آن گناهکار واضح و روشن گردد).
رابعاً: براساس روایات دینی هر کس گناهی را در جامعه نهادینه سازد هر موقع که کسی مرتکب آن شود وی نیز در عقوبت آن شریک خواهد بود. بنابراین او در روز قیامت هنگامی که نامۀ اعمالش را به دستش دهند گناهانی را در آن مییابد که خود مرتکب آنها نشده است ولی بخاطر انجام دیگران وی نیز در تبعات آنها شریک شده است.
زمینه های اشاعه فحشاء
زمینههای شایع در میان مردم برای اشاعۀ فحشاء متعدد است که به گوشههایی از آنها اشاره میشود:
1ـ ترک امر به معروف و نهی از منکر
اگر از اول جلو منکر گرفته نشود و مردم ساکت بمانند پى در پى خطراتى را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا شیطان گام به گام جلو میآید به همین خاطر در قرآن کریم مردم از آن برحذر داشته شدهاند.[8] با بیتفاوتی نسبت به منکرات، گناهان در جامعه عادی میگردد. آنگاه بتدریج مردم به آن راضی شده مرتکب آن میشوند و در پی اصرار بر آن، دل قساوت پیدا میکند و دیگران را نیز به آن دعوت کرده برای نشر آن سرمایه گذاری میکنند.[9]
2ـ افشاء اسرار مومنین
بعضىها تا متوجه مسأله خلافى از کسى مىشوند آن را در بوق مىکنند و با داد و فریاد به گوش همه مىرسانند، عدۀ کثیرى را از جریان مطلع مىسازند و تازه از کار خودشان راضى هستند و تصور مىکنند که کار آنها کارى مطابق شرع است، در حالى که مسلما خلاف شرع است.
3ـ اختلاط بین زن و مرد
ناگفته پیداست که از زمینههای اشاعۀ فحشا همین خلوت کردن زن و مرد اجنبى و اختلاط آنها در محل کار و دانشگاه و بیمارستان و مراکز عمومى دیگر است.
4ـ بىحجابى و بدحجابى
اگر کمی فکر کنیم درخواهیم یافت که بیبند و باری، چشم چرانی، خود را آرایش کردن و به مردم نشان دادن، کلید شعله ور شدن هوسها، دامها، فحشاء و انواع روابط نامشروع خواهد شد که ضربههای علمی و اخلاقی و خانوادگی آن بر کسی پوشیده نیست.[10]
راهکارهای مقابله با اشاعۀ فحشاء
اصولا گناه همانند آتش است؛ هنگامى که در نقطهاى از جامعه این آتش روشن شود باید سعى و تلاش کرد که آتش خاموش، یا حداقل محاصره گردد اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطهاى به نقطه دیگر ببریم حریق همه جا را فرا خواهد گرفت و کسى قادر بر کنترل آن نخواهد بود.
حال برای مقابله با این رذیلۀ ناپسند دو راه علمی و عملی بیان میشود:
علاج علمی به این است که انسان در آیات و روایاتی که در مذمت این گناه بیان شده با دیدۀ عبرت بنگرد و ببیند که کدام مسلمانی راضی میشود در جامعهای که پیامبر اکرم(ص) و اوصیاء الهی او در مسیر پاکسازی آن بودند خلاف مسیر آنها گام بردارد. از طرف دیگر خوب بیاندیشد که کدام زندگی زیبا و دلنشین است: زندگانی در جامعهای که خوبیها غالب است و فضایل در آن موج میزند یا گذران عمر در اجتماعی که مردم در جهت آشکار و گسترش دادن رذایل و زشتیها گام بر میدارند آیا در چنین جامعهای از تربیت اولاد و وابستگان خویش اطمینان خاطر خواهیم داشت؟! آیا در چنین جامعهای امنیت اخلاقی و جانی و مالی برای ما موجود خواهد بود؟! و...
علاج عملی هم به این است که ابتدا کمر همت بربندد و در طی طریق بندگی از خدای تعالی توفیق طلبد آنگاه در جهت پیاده کردن راهکارهایی که در ذیل اشاره میشود بکوشد:
1ـ اقامه نماز
فحشاء با تمایل و علاقۀ قلبی به آن بوجود میآید؛ زیرا از کوزه آن تراود که در اوست و این تمایل منافی با توجه بسوی خداست. بر این اساس خدای تعالی میفرماید: «نماز را برپا دار؛ زیرا نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مىدارد و یاد خدا بزرگتر است و خداوند مىداند شما چه کارهایى انجام مىدهید»[11]
نماز نیز همان حمد و ثناء زیبایی است که در حالتی خاص و بصورت یک عبادت مخصوص به منصۀ ظهور میرسد و این عمل و این حالت ملازم با ترک تمایل و تعلق به منکر و فحشاء است.[12]
2ـ پایبندی به فرامین و نواهی الهی
با پایبندی به تعالیم الهی به ثمره و فلسفۀ وجودی آنها نائل میشویم. اگر مىبینیم در اسلام با غیبت شدیدا مبارزه شده یکى از فلسفههایش این است که غیبت، عیوب پنهانى را آشکار مىسازد و حرمت جامعه را جریحهدار مىکند. اگر مىبینیم دستور عیبپوشى داده شده یک دلیلش همین است که گناه جنبه عمومى و همگانى پیدا نکند و...
3ـ پنهان داشتن گناهان خود و دیگران
در روایات دینی اهمیت گناه آشکار بیشتر از گناه پنهان است. در روایتى از امام رضا(ع) مىخوانیم: «آن کس که گناه را نشر دهد ذلیل و طرد شده است و آن کس که گناه را پنهان مىدارد مشمول آمرزش الهى است».[13]شاید در همین راستاست که حتى رفتن نزد حاکم شرع و شهادت علیه اشخاص مبنى بر زنا یا لواط براى شهود مىتواند ـدر صورت جمع نشدن شرایط خاص آن ـ موجب حد قذف باشد. یعنى حتى براى این نوع شهادت دادن در دادگاه هم در شریعت اسلامى ترغیب و تشویق صورت نگرفته باشد تا اینگونه اسرار حتى المقدور مخفى بماند.[14]