كلمات كليدي : اخوت، برادر، أخ، دوست
نویسنده : علي اكبريان تبريزي
اخوّت مصدر «أخ» و به معناى برادرى، دوستى و مصاحبت آمده است. معناى اصلى و حقیقى «أخ» شریک در ولادت یا شیرخوارگى است که برادر نَسَبى و رضاعى را شامل مىشود و در دیگر مفاهیم مانند هم قبیلگى، مشارکت در کار و صنعت، دین و دوستى، به صورت استعاره و مجاز به کار رفته است. این واژه در قرآن به معناى برادر نَسَبى و رضاعى، و دینى به کار رفته است[1].
اخوت و برادری در قرآن:
از جمله آیاتی که در قرآن کریم در مورد اخوت و برادری بحث کرده آیه دهم سوره حجرات است که میفرماید:
«مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید باشد که مشمول رحمت او شوید!»[2]
در این آیه نکاتى نهفته است:
1- دو برادر در برابر بیگانه، یگانه و بازوى یکدیگرند.
2- دوستى دو برادر عمیق است .
3- امروزه براى اظهار علاقه کلمات رفیق، دوست، هم شهرى، هم وطن و... بکار مىرود ولی اسلام کلمه برادر را بکار برده است که عمیقترین واژهها است .
4- دوستى دو برادر متقابل است.
5- رمز برادرى تنها در ایمان است . مسائل اقتصادى، سیاسى، نژادى، جغرافیایى، تاریخى و... نمىتواند در مردم روح برادرى به وجود بیاورد.
6- برادرى بر اساس ایمان، مشروط به زمان، سنّ، شغل و مکان نیست.
7- کسى خود را برتر از دیگران نداند. (آرى، میان والدین و فرزند برترى است ولى میان برادران مساوات است([3]
طرح برادرى و استفاده از این واژه، از ابتکارات اسلام است. در صدر اسلام پیامبر(ص) به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه «نخیله» حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود: «خداوند میان فرشتگان عقد برادرى بسته است. حضرت نیز میان اصحابش عقد اُخوّت بست و هر کس با دیگرى که همفکرش بود برادر مىشد. مثلاً:
ابوبکر با عمر، عثمان با عبدالرحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابو ایّوب انصارى، حمزه با زیدبن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیّار با معاذبن جبل، مقداد با عمّار، عایشه با حفصه، ام السلمه با صفیّه و شخص پیامبر(ص) با حضرت على(ص) برادر شدند».[4]
در جنگ اُحد پیامبر اکرم(ص) دستور داد دو نفر از شهدا (عبداللّه بن عمر و عمربن جموح) را که میانشان برادرى برقرار شده بود در یک قبر دفن کنند[5].
برادرى نسبى در روزى گسسته خواهد شد (فلا اَنساب بینهم [6](ولى برادرى دینى حتّى روز قیامت پایدار است. (اِخواناً على سُرُرٍ متقابِلین [7](
اُخوّت در میان زنان مؤ منه نیز هست، چنانکه در جاى دیگر تعبیر اخوّت در مورد زنان نیز بکار رفته است. (وان کانوا اِخوَة رجالاً و نساءً)[8]
برادرى باید تنها براى خدا باشد، امام علی(ع) در این مورد میفرماید: مردم [مسلمان] برادرند. اگر برادری آنان برای غیر خدا باشد، آن برادری دشمنی است و این است سخن خداوند متعال که: «در آن روز، دوستان با هم دشمنند مگر پرهیزگاران.»[9]
آنچه مهمتر از گرفتن برادر است حفظ برادرى است و در روایات از کسانى که برادران دینى خود را رها مىکنند به شدّت انتقاد شده است تا آنجا که سفارش شده است که اگر برادران از تو فاصله گرفتند تو با آنان رفت و آمد داشته باش. [10]
حقوق برادرى
یکی از یاران امام صادق(ع) حق مومن را بر مومن پرسید. امام فرمود:
1- آسانترین حق این است که آنچه برای خود میخواهی برای او نیز بخواهی و آنچه برای خود بد میدانی برای دیگران نیز بد بدانی.
2- برای برطرف کردن نیازهای او تلاش کنی و رضایت او را جلب کنی امر و خواسته او را اطاعت کنی.
3- به او با جان، مال، دست، پا و زبانت کمک کنی.
4- چشم و راهنما و آئینه و پیراهنش باشى.
5- طوری نباشد که تو سیر باشى و او گرسنه، تو پوشیده باشى و او برهنه و...[11]
رسول خدا(ص) در حدیثی میفرماید: مؤمن بر مؤمن از جانب خدا هفت حق واجب دارد:
1- احترام: او را در چشم خود بالا مرتبه ببیند.
2- محبت: از عمق دل او رادوست داشته باشد.
3- مواسات: در مال و اموال خود با او شریک باشد.
4- حمایت: در مقابل غیبت و بدگوئى دیگران از او حمایت کند.
5- عیادت: در زمان بیماریش از او عیادت کند.
6- تشییع: در تشییع جنازه مؤمن شرکت بکند.
7- یاد خیر: پس از مردن مؤمن جز به خوبى از او یاد نکند.[12]
امام سجاد(ع) در ضمن حدیثی میفرماید: حقّ برادرت این است که:
1- او را سلاح نافرمانى خدا قرار نده.
2- وسیلهای برای ستم کردن به خلق خدا قرار نده.
3-کمک نمودن به او را در برابر دشمنش.
4- حائل شدن میان او و شیطانهایش.
5- نصیحت و خیرخواهیاش.
6- توجّه به او در راه خدا را.
این همه در صورتى است که او مطیع فرمان پروردگارش باشد و اوامر او را بخوبى انجام دهد و اگر این طور نباشد باید خدا در نزد تو مقدّم و گرامىتر از او باشد.[13]
پیامبراکرم(ص) بعد از تلاوت آیه «انّما المؤ منون اِخوَة» فرمودند: تمام افراد مسلمین برادر و برابر و خون و جان همه آنها در یک سطح و مساوى با هم است و هر گونه تعهد و پیمانى که یک فرد از مسلمانان با کفار داشته باشد از نظر همگى محترم است اگر چه آن یک فرد از نظر موقعیت اجتماعى و یا مالى در سطح پائینترى باشد...؛ «و هم یَدٌ على مَن سَواهم».[14]
ویژگی برادران واقعی
در روایات، نشانه بهترین برادر را اینگونه مىخوانیم :
پیامبر(ص) فرمودند:
«بهترین برادران کسى است که با شما در کارهاى اخروى مساعدت کند»[15] یعنی تو را در کارهاى آخرت یارى رساند.
رسولُ اللّه(ص) فرمودند:
« بهترین برادران شما کسى است که عیبهایتان را به شما اهدا کند»[16]
امام على(ع) فرمودند:
« بهترین برادر آن است که در نصیحت و ارشاد کمتر ملاحظه کند.»[17] یعنى آنست که مدارای او در نصیحت تو در بدیها کمتر از سایر برادران باشد.
همچنین فرمودند: «بهترین برادر تو کسی است که در راه حق، بر تو زیاد خشم گیرد.»[18] یعنى در آنچه حقّ باشد اگر خلاف حقّ از تو ببیند منع و زجر تو کند.
امام على(ع) میفرمایند: «بهترین برادر آن است که برادران خویش را نیازمند دیگرى نسازد.»[19] یعنى خود کفایت امور ایشان بکند و نگذارد که محتاج به دیگرى شوند.
امام على(ع) چنین فرمود: «بهترین برادران تو کسى است که به تو یارى دهد و بهتر از او کسى است که تو را بسنده باشد و اگر به تو نیازمند شد از تو بگذرد.»[20]
امام على(ع) فرمودند: «بهترین برادران تو آن کسى است که با مال خویش تو را یارى رساند و بهتر از او کسى است که تو را از دیگرى بىنیاز سازد.»[21]
امام على(ع) میفرماید: «بهترین برادران کسى است که دوستىاش براى خدا باشد.»[22]
امام على(ع) چنین میفرماید: «بهترین برادران کسى است که برادریش براى دنیا نباشد.»[23]
امام على(ع) فرمودند: «بهترین برادران آن کسى است که چون او را از دست دهى، دوست نداشته باشى پس از او زنده بمانى.»[24]
امام على(ع) میفرماید: «بهترین برادران تو کسى است که براى انجام کارهاى نیک بشتابد و تو را نیز به نیکوکارى بکشاند و به نیکى فرمانت دهد و در آن یارىات دهد.»[25]
امام على(ع) فرمودند: «بهترین برادران تو آن کسى است که با راستگویى خود، تو را به راستگویى فراخواند و با نیکو کارى اش تو را به بهترین کارها دعوت کند.»[26]
ویژگیهای بدترین برادران
در روایات نشانه بدترین برادر را اینگونه مىخوانیم :
امام على(ع) فرمودند: «بدترین برادر آن است که مایه رنج و زحمت آدمى باشد.»[27]
امام صادق(ع) میفرماید: «بدترین برادر آنست که نافرمانى خدا را در پیش تو آراسته جلوه دهد.»[28] یعنی معصیت خدا را در نظرت زیبا جلوه دهد.