كلمات كليدي : بصير، بينش، آگاهي، بصيرت، شناخت
نویسنده : علي اكبريان تبريزي
بصیرت در لغت، به معناى عقیده قلبى، شناخت، یقین، زیرکى و عبرت آمده[1] و در اصطلاح، عبارت است از قوهاى در قلب شخص، که به نور قدسى منوّر بوده، به وسیله آن حقایق اشیا و امور را درک مىکند؛ همانگونه که شخص به وسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را مىبیند.[2]
برخى گفتهاند: شناخت روشن و یقینى از دین، تکلیف، پیشوا، حجّت خدا، راه، دوست و دشمن، حق و باطل، «بصیرت » نام دارد.[3] چنانچه حضرت امیر(ع) از رزمندگان راستین با این صفت یاد مىکند که:
«حَمَلُوا بَصََائِرَهُمْ عَلىََ اسْیََافِهِمْ »[4]
«بصیرت هاى خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنى اگر در میدان نبرد تیغ مىزدند از روى بصیرت بود.»
اهمیت بصیرت:
در مورد اهمیت و ارزش بصیرت و اینکه منظور از بصیرت کدام قسم آن است به چند حدیث اکتفا میکنیم.
1- پیامبر خدا(ص) میفرماید: «کور آن نیست که چشمش نابینا باشد بلکه کور [واقعى] آن کسى است که دیده بصیرتش کور باشد.»[5]
2- حضرت امام على(ع) میفرماید: «اگر دیده بصیرت کور باشد نگریستن چشم سودى نمىدهد.»[6]
3- حضرت امام على(ع) میفرماید: «با بصیرت کسى است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد آنگاه راه روشنى را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.»[7]
همانطور که از احادیث فوق استفاده میشود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که انسان انجام میدهد، بخصوص اعمال فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود بینش کافی مخصوصا در برهههای حساس زندگی، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاهها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش میبرد.
بصیرت در قرآن:
این ماده در ضمن آیات قرآن در سه معنى بکار برده شده است .
1- بمعنى بینائى دل چنانکه در آیه 19سوره مبارکه فاطر مىفرماید:
«هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند.»[8]
2- بمعنى بینائى چشم چنانکه در آیه 2سوره مبارکه انسان مىفرماید:
«(بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!»[9]
3- بمعنى بینائى با برهان[10] و دلیل چنانکه در آیه 125سوره مبارکه طه مىفرماید:
«انسان غافل در روز قیامت مىگوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردى و حال آنکه من در دنیا بینا و آگاه بودم؟»[11]
آثار بصیرت:
1- توحید
از جمله آثار بصیرت، ره یافتن به توحید و قدرت خدا میباشد. در این مورد در آیه 16 سوره مبارکه رعد چنین وارد شده است:
«بگو: چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است؟» بگو: «الله!» (سپس) بگو: «آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیدهاید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمتها و نور برابرند؟! آیا آنها همتایانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز!».[12]
2- درخواست بازگشت در آخرت
از دیگر آثار بصیرت و روشنبینى، درخواست مجرمان در قیامت، براى رجوع به دنیا است چنانچه درآیه 12 سوره سجده میفرماید:
«و اگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، میگویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایستهای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!».[13]
3- عبرت آموزی
عبرتآموزى نیز یکی دیگر از آثار بصیرت میباشد. در آیه 13 سوره مبارکه آل عمران میفرماید:
«در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد میکرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، میدیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آنها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید میکند. در این، عبرتی است برای بینایان!»[14]
در آیه 24 سوره مبارکه هود میفرماید:
«حال این دو گروه [= مؤمنان و منکران]، حال «نابینا و کر» و «بینا و شنوا» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا پند نمیگیرند؟!».[15]
برای مطالعه بیشتر میتوانید آیه 44 سوره مبارکه نور، آیه 58 سوره مبارکه غافر و آیه 2 سوره مبارکه حشر مراجعه کنید.
5- سود شخصی
حصول منفعت براى خود فرد، یکی دیگر از نتایج بصیرت و ژرفنگرى میباشد[16] چنانچه در آیه 104 سوره مبارکه انعام میفرماید:
«دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛...»[17]
ابزار بصیرت:
1- چشم
از جمله ابزار شناخت و درک صحیح حقایق، چشم است چنانچه در آیه179 سوره مبارکه اعراف میخوانیم:
«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ ... آنها چشمانی دارند که با آن نمیبینند؛ ...»[18]
در آیه 26 سوره مبارکه احقاف میفرماید:
«ما به آنها [= قوم عاد] قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که آیات خدا را انکار میکردند؛...»[19]
2- قلب
قلب نیز یکی دیگر از ابزار بصیرت و درک حقایق میباشد در همین زمینه در آیه 179 سوره مبارکه اعراف میخوانیم:
«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها [= عقلها ]یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند و) نمیفهمند؛...»[20]
3- گوش
گوش نیز از جمله ابزارهای شناخت و درک صحیح حقایق میباشد. در آیه 179 سوره مبارکه اعراف میخوانیم:
«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند؛...»[21]
اهل بصیرت:
1- حضرت ابراهیم(ع)
حضرت ابراهیم(ع) از جمله کسانی بود که از بصیرت برخوردار بوده چنانچه در آیه 75 سوره مبارکه انعام میفرماید:
«و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.»[22]
2- انابهکنندگان (کسانی که به درگاه خداوند انابه کردند)
بنده انابهکننده به درگاه خداوند، از انسانهاى روشنضمیر و اهل بصیرت میباشد:
«تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»[23]
3- بندگان خاصّ خدا
برخورد آگاهانه بندگان شایسته خداوند، به هنگام ذکر آیات پروردگارشان، موجب قرار گرفتنشان در شمار اهل بصیرت میشود:
«بندگان (خاص خداوند) رحمان،... کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمیافتند.»[24]
4- حضرت محمّد(ص)
پیامبر گرامى اسلام حضرت محمّد(ص) نیز از ضمیرى روشن و آگاه برخوردار بودند:
«بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت میکنم!...»[25]
5- متقین
پرهیزکاران، از انسانهاى بیدار دل در مصاف با وسوسههاى شیطانى هستند:
«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند»[26]
اسباب بصیرت:
1- آخرتاندیشى
آخرتاندیشى، سبب پیدایش بصیرت در انسان میشود چنانچه در آیات 45 و 46 از سوره مبارکه ص میفرماید:
«و به خاطر بیاور بندگان ما... را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)!* ما آنها را با خلوص ویژهای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود!»[27]
2- آیات خدا
آیات الهى در زمین و انسان (آفاقى و انفسى)، از عوامل بصیرت میباشد:
«و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است* و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمیبینید؟!»[28]
3- امدادهاى خدا
امدادهاى الهى مثل پیروزى مسلمانان در غزوه بدر، از عوامل عبرت و بصیرت میباشد:
«در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد میکرد؛ و جمع دیگری که کافر بود... در این، عبرتی است برای بینایان (اهل بصیرت)!»[29]
4- تقوا
تقوا و پرهیزکارى، از عوامل روشنایى ضمیر و بیداردلى میباشد:
«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.»[30]
5- کتابهای آسمانی مثل قرآن و تورات
محتوای کتابهای آسمانی مانند قرآن و تورات، مایه درک عمیق و بصیرت مردم است:
«... بگو: من تنها از چیزی پیروی میکنم که بر من وحی میشود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...»[31]
«و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابی که برای مردم بصیرتآفرین بود...»[32]
مانع بصیرت:
غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرتى است:
«(به او خطاب میشود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!»[33]
بصیرت در حادثه عاشورا:
حماسه آفرینان عاشورا، بىهدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم نسبت به درستى و حقّانیت راه و رهبرشان، هم به اینکه وظیفهشان جهاد و یارى امام است.[34]
عاشورا به ما مىآموزد که در صحنههاى زندگى، در پیروىها و حمایتها، در دوستىها و دشمنىها و موضعگیرىها، بر اساس شناخت عمیق و بصیرت عمل کنیم و با یقین و اطمینان به درستى کار و حقّانیّت مسیر و شناخت خودى و بیگانه و حق و باطل، گام در راه بگذاریم.