كلمات كليدي : حرص، آز، دنيا، حريص، قناعت، مال
نویسنده : اصغر صفرزاده
آنگاه که انسان پا به عرصۀ گیتی نهاد خمیرمایۀ وجودی او با امور مادی این عالم گره خورد، اموری که خدای تعالی برای بقاء او و در جهت سیر الی الله و رسیدن به لقاء الهی به خدمتش گمارد و دنیا را تجارتخانۀ وی قرار داد[1]؛ اما آنگاه که انسان هر دو چشم سر و دل را بدان معطوف بدارد و آن را کعبۀ مقصود خویش قرار دهد از هدف دور مانده ره به جای دیگری خواهد برد که میوه ای جز حرص و آز در پی نخواهد داشت.
واژه شناسی حرص
حرص در لغت علاقه شدید به چیزی همراه با سعی و کوشش برای رسیدن به آن را گویند[2] و در اصطلاح علمای اخلاق به حالتی در نفس گویند که آدمی به سبب آن مشغول جمع نمودن امور زاید بر نیازش باشد[3] و حریص را از آن جهت حریص گویند که نسبت به جمع اموال علاقه شدید داشته، عمر و شب و روز خود را مصروف آن می کند و آن از نیرومندترین شاخههاى دوستى دنیا و مشهورترین انواع آن است و شکى نیست که خلق و خویى نابود کننده و صفتى گمراه کننده است بلکه بیابانى است تاریک و بیکران و درّهاى بس عمیق که ژرفاى آن ناپیداست. هر که در آن گرفتار آمد گمراه و نابود شد و هر که در آن افتاد به هلاکت رسید و باز نگشت.
انواع حرص
با توجه به اینکه انسان دارای غریزه محبت نفس است و بقا و جاودانگی سرلوحه آرزوهای اوست اگر این غریزه در مسیر صحیح بکار رود از نظر عقل و شرع امری پسندیده است و در غیر آن صورت از رذائل بشمار میآید بنابراین حرص بر دو نوع است: پسندیده و ناپسند که به مواردی از آنها به طور اختصار اشاره میشود:
ازجمله موارد محبوب و مبارک حرص میتوان حرص و علاقه شدید به هدایت مردم،[4] خود سازی،[5] فراگیری علم،[6] ادای تکالیف واجب (همانطور که امیرالمؤمنین امام علی(ع) میفرماید: اگر حریص بر روزی هستی که برای تو ضمانت شده، پس بر أدای آن تکالیفی که بر تو واجب شده حریص باش[7] ) و... را برشمرد.
اما حرص ناپسند حرصی است که در مال دنیا و زاید بر نیاز باشد چنین صفتی علاوه بر اینکه از نارضایتی به قسمت الهی و شک وتردید در رزق و روزی خبر میدهد[8] خود باعث اموری چون تلف شدن سرمایه ارزشمند عمر میشود و آفات دیگری دارد که در ذیل در ضمن حدیثی به آنها اشاره میشود:
آثار سوء حرص به دنیا
امام صادق (ع) در مورد آثار سوء حرص به دنیا مطالبی میفرماید (که به مضمون آن اشاره میشود) ایشان میفرماید: حریص دچار هفت آفت است که نجاتش از هر یک از آن آفات در نهایت سختی و دشواری است:1 ـ فکر و اندیشه برای جمع کردن بیشتر از نیاز و مقرری که این گونه فکر،آفت آخرت است و نسبت به دنیای انسان نیز نفع و سودی ندارد.2ـ غم و اندوهی که هرگز پایان نمی پذیرد.3ـ رنج و زحمتی که جز بوسیله مرگ از آن راحت نمی شود (حریص را نکند نعمت دو عالم سیر همیشه آتش سوزنده اشتها دارد)
4ـ بیم و هراس از اموری که ناگزیر به آنها مبتلا می گردد. 5ـ نگرانی عمیقی که زندگی را بر او تلخ و ناگوار میسازد بدون اینکه از این نگرانیها نتیجهای بگیرد. 6ـ حسابی که هرگز از آن فارغ نمیشود که البته نتیجة این حساب، عذاب درون و زحمت بیرون و محصولش حسرت وقت مرگ و زحمت در برزخ و آتش در قیامت است.
7ـ کیفر دردناکی که راه چاره و خلاصی به رویش مسدود خواهد بود.[9]
معالجۀ صفت حرص
1 - علاج علمى:
خوبى و شرافت و عزت نفس و فضیلت آزادگى را که در قناعت نهفته است به یاد داشته باشد و بدى و پستى و تحمّل خوارى و ذلّت و پیروى از شهوت و هواى نفس را متذکّر باشد و بداند که هر که عزت نفس را بر شهوت شکم برنگزیند کم عقل و ناقص الایمان است. سپس توجّه کند که گرد کردن مال و ثروت چه آفات دنیوى و عقوبتهاى اخروى در پى دارد و بیندیشد که بزرگان خلق و شریفترین و عزیزترین آدمیان یعنى پیامبران و اوصیاى ایشان و پیروان پارساى آنان چگونه به اندکى از دنیا قناعت و شکیبائى کردند و در شیوۀ کافران از یهود و نصارا و مردمان فرومایه و مال اندوز و پول پرست بنگرد که چگونه در خوشگذرانى و تنپرورى و جمع ثروت بسر مىبرند و ببیند که زیادتر از قدر ضرورت دنیا برای او چه ثمر و فایدهای دارد، جز زحمت جمع مال و آفات دنیویهای که از برای مال است و حوادثی که در پی دارد.
شحنۀ این راه چو غارت گرست مفاسی از محتشمی بهتر ست
حال اگر از براى اولاد ذخیره مىکند بداند که خداى او و اولاد او یکى است. آنکه روزى به او داده به اولادش نیز خواهد داد. او غم فرزندى را مىخورد که از نطفهاش حاصل شده چگونه آنکه اولادش را آفریده غم او را نخورد؟!
اگر از براى خود به جمع آوری مال مىپردازد اول باید قدر عمر خود را معین کند و به اندازه آن جمع کند. با خود بگوید: چه مىدانى که نام تو در سال دیگر در دفتر مردگان ثبت خواهد بود یا در صحیفه زندگان؟ و چون ذخیرۀ سال خود را دارى به آن اکتفا بکن و حساب خود را زیاد مگردان.
2 - علاج عملى:
آدمی بایستی در امر معیشت میانه روى پیش گیرد و تا آنجا که ممکن است به قدر ضرورت اکتفا کند. زیرا کسى که خرجش زیاد باشد قناعت براى او ممکن نیست. پس اگر تنهاست به جامه ارزان و به هر غذائى که به دست آید قانع باشد و نان خورش را کم و محدود کند، و همچنین در دیگر چیزهاى مورد نیاز، خود را بر این شیوه وادار کرده و عادت دهد. اگر زن و فرزند دارد هر یک را بر این حد و اندازه عادت دهد و اگر معیشت خود را بر پایه میانهروى بنا کند به تلاش و کوشش فراوان احتیاج نخواهد داشت اگر چه عیالمند باشد.
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
«هر که میانهروى کند محتاج نشود».[10]
هر که بناى قناعت گذارد از احتیاج به مردم خلاص مىشود و از چاپلوسى و تملّق ناکسان، فراغت مىیابد و در نزد خالق و خلق، عزیز میگردد.[11]
البته آنچه درباره مذمت دنیا و اینکه دشمن خدا و دوستان خدا است نقل شده از این روست که توجه و علاقه مردم را به دنیا کم کنند تا از آن فسادى زایش نکند نه اینکه مردم به اصلاح و تنظیم امور دنیا نپردازند. دیدگاه اسلام را درباره دنیا به خوبى مىتوان از آیات قرآن کریم و احادیث دریافت. در حدیث است که «دنیا براى شما آفریده شده و شما براى آخرت آفریده شدهاید». خداى تعالى در قرآن کریم مىفرماید:
«او(خدایی) است که همۀ آنچه را از (نعمتها) در زمین وجود دارد برای شما آفرید».[12]
پس انسان باید دنیا را فداى خود کند نه خود را فداى دنیا و اگر کسى براى رسیدن به دنیا خوبیها را کنار گذاشت و بدیها را مرتکب شد در حقیقت خود را فداى دنیا کرده است.[13]
حرص یک حالت درونی است که انسان را به تجسس دائمی ثروت و نفع مادی وا میدارد بطوریکه امور مالی همچون قطبی میشود که افکار و تلاشها و کوششهای وی بر محور آن دور میزند.
دانشمندان اسلامى نیز براى دنیا و مال دنیا سود و زیانهائى ذکر کردهاند که حاصل و نتیجهاش این است که انسان نباید دنبال دنیا بدود و هر چیزى را بدست آورد و نباید دنیا و همه چیزش را رها سازد. نباید پى هر لذتى برود و نباید هر لذتى را هم ترک کند، بلکه باید حد اعتدال و میانهروى را نگه دارد.[14]