11 مهر 1396, 15:48
از ذکر سؤال شده بود. گرچه زیاد است ولی مناسب حال و مقام که در قرآن، منصوص و در کلمات معصومین مأثور است، ذکر یونسیه:
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء/87)
که نتیجه آن در خود قرآن منصوص است:
« وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَــــــمِّ وَ کَذَلِکَ نُـــــنجِی الْمُؤْمِنِیــــــــنَ» (انبیاء/88)
و چون غم سالک، خلاصی از سجن طبیعت است باید این مقصد بزرگ منظور بوده باشد. که نتیجه نجات از سجن طبیعت، ارتقاء به عالم قدسیت است. و بدیهی است که این قسم از نتایج، تابع تعلقه لسان نیست. توجه مخصوص به مذکور لازم دارد و فنای در مذکور.
نتیجه نجات از سجن طبیعت و ملازم با بقاء الله است و مشایخ میفرمودند که اقلاً چهارصد مرتبه ذاکرِ در سجده باشد – که اشرف حالات عبودیت است – خیلی خوب است. خرده خرده باید زیاد شود. شاید بعضی که میشناسید، دو ساعت یا زیادتر این سجده را ادامه میدادهاند. بهترین اوقات، وقت سحر یا بعد از نماز عشا که وقت انحدارِ (پایین رفتن) غذا است که معده نه پر است و نه چندان خالی و ضعیف. و البته توجه به مذکور علیالاتصال لازم است تا غلبۀ حال دست دهد و روزنه به عالم ملکوت باز شود و نفس مجرد مشهور گردد:
«من عرف نفسه فقد عرف الله»
1-یک عمل در جریان سلوک، موقعی نتیجه خواهد داد که سالک بر آن پای فشارد و استقامت ورزد. و الّا انجام چند بار آن بدون مداومت فائدهای نخواهد بخشید.
2-تمامی اعمالی که سالک انجام میدهد باید همراه نیت درونی و توجه خالص به محبوب باشد در غیر این صورت حرف به جا آوردن صورت ظاهری عمل ثمرهای ندارد.
3-برای این که ذکر ثمر داشته خالی از اشتباه و انحراف باشد، بهتر است آن را از استاد راه رفتهای گرفت که زمان مناسب و چگونگی آن را یافته است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان